آیا به آسمان نمینگرند که ما آن را چگونه بر افراشتیم (قرآن)

آیا به آسمان نمینگرند که ما آن را چگونه بر افراشتیم (قرآن)
نیروی گرانش در سیاهچاله ها بحدی قویست که همه چیز را بدرون خود میکشد حتی نور هم در دام این نیرو می افتد و نمیتواند از آن بگریزد

پاسخ به ادعاهای واهی در مورد تضادهای قرآنی




بسم الله الرحمن الرحیم

 أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفاً كَثِيراً [النساء : 82]4/82
آیا در قرآن تدبر و اندیشه نمیکنند واگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلاف و(تضاد) بسیاری پیدا میکردند (سوره 4 آیه 82)

 چند وقت پیش یکی از مخالفین قرآن آدرسی را به من داد و عنوان کرد که در آن تضادهای قرآنی نوشته شده وقتی این نوشته را خواندم در یافتم که این نوشته سر تا سر مهملات و بیهوده گویست که از مدتها پیش توسط اصحاب کلیسا منتشر گردیده بود و نویسنده فردیست بنام آرش بی خدا بخشی از آن مطالب را کپی کرده و بنام خود منتشر ساخته لذا تصمیم گرفتم به شبهات ایجاد شده که دقیقا از موضع ضدیت با قرآن وستیز با قرآن که در اول مقاله خود ش به آن اشاره میکند ونه از روی آگاهی و شناخت وبصورتی مبهم بیان گردیده اند پاسخی داده شود و باتوجه به آشنایی که با متن قرآن و مفاهیم آیات دارم ابتدا تمام شبهات نوشته شده را از سایت مذکور کپی کرده و برای هر ادعایی که طرح گردیده بود پاسخهای مورد نظرم را نوشتم ابتدا ترجمه آیات مورد ادعا که فقط شماره آن را نوشته اند بطور کامل نوشتم و سپس به بررسی آیات پرداختم برای تفکیک سوالها را با رنگ قهوه ای نوشنم  و سپس آیات مربوطه که توسط مدعی تضاد داده شده را نوشتم و آنگاه به دادن جواب پرداختم نویسنده : رودخونه با خدا



 نوشته شده توسط آرش بیخدافرستاده شده توسط Arash_Bikhoda در تاریخ 2007-09-15 در دسته بندی های: اسلام و اسلام ستیزی تناقض های داخلی تازینامه؛ دشواریهای قرآن.
1) حسابرسی عجیب الله (سوره 4 آیه 11-12) و (سوره 4 آیه 176) در مورد قوانین وراثت صحبت میکند. اگر یک مرد فوت شود، و از او سه دختر و دو والد و یک همسر باقی بماند؛ دختران 2/3 سهم، والد ها 1/3 سهم (هردو بر اساس سوره 4 آیه 11) و همسر 1/8 سهم (بر اساس سوره 4 آیه 12) از ارث را دریافت میکند که از میزان ارث بیشتر میشود.
جواب : علاوه برعدم فهم قران بايد در مورد فهم دانش ریاضی از جانب نویسنده محترم شک کرد اما برای روشن شدن موضوع به برسی آیه قران و اشتبا هات عددی نویسنده به بررسی آیات میپردازم ابتدا در ماترک سهم زن و یا مرد از کل ماترک برداشته میشود و سپس ارث تقسیم می شود ترجمه ایه 
آیات : خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش مى‏ كند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بيشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترك است و اگر [دخترى كه ارث مى ‏برد] يكى باشد نيمى از ميراث از آن اوست و براى هر يك از پدر و مادر وى [=متوفى] يك ششم از ماترك [مقرر شده] است اين در صورتى است كه [متوفى] فرزندى داشته باشد ولى اگر فرزندى نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث برند براى مادرش يك سوم است [و بقيه را پدر مى‏ برد] و اگر او برادرانى داشته باشد مادرش يك ششم مى ‏برد [البته همه اينها] پس از انجام وصيتى است كه او بدان سفارش كرده يا د ينى [كه بايد استثنا شود] شما نمى دانيد پدران و فرزندانتان كدام يك براى شما سودمندترند [اين] فرضى است از جانب خدا زيرا خداوند داناى حكيم است 11  
جواب : در ایه فوق اشاره به سه دختر نمیکند وبه بيش ازدوتن اشاره ميكند و ممکن است تعداد دختران بيش از سه تن ميباشد وسهم انها 3/2 وسهم والدها اگر متوفی فرزند داشته باشد6/1 که جمع انها 3/2 + 6/1 = 5/6 که این عدد کوچکتر از یک میباشد واگر فرزند فقط یک دختر باشد نصف اموال 2/1 را ارث میبرد وهر کدام از پدر و مادر 6/1 ارث میبرند و سهم همسر هم2 که نویسنده محترم باشدرابطه زیربرقراراست 2/1+ 6/1+6/1 = 5/6این عدد مساوی عدد فوق کمتر از یک میباشد این را یک دانش آموز ابتدایی هم میداند


 مثال دوم، مردی فوت میشود و از او یک مادر و یک همسر و دو خواهر باقی میماند، مادر 1/3 سهم (سوره 4 آیه 11) همسر 1/4 (سوره 4 آیه 12) و خواهران 2/3 (سوره 4 آیه 176) که مجموع آنها 15/12 کل ارث است.
ابتدا ترجمه ایه 12: و نيمى از ميراث همسرانتان از آن شما [شوهران] است اگر آنان فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند يك چهارم ماترك آنان از آن شماست [البته] پnس از انجام وصيتى كه بدان سفارش كرده‏ اند يا د ينى [كه بايد استثنا شود] و يك چهارم از ميراث شما براى آنان است اگر شما فرزندى نداشته باشيد و اگر فرزندى داشته باشيد يك هشتم براى ميراث شما از ايشان خواهد بود [البته] پس از انجام وصيتى كه بدان سفارش كرده‏ ايد يا د ينى [كه بايد استثنا شود] و اگر مرد يا زنى كه از او ارث مى ‏برند كلاله [=بى ‏فرزند و بى ‏پدر و مادر] باشد و براى او برادر يا خواهرى باشد پس براى هر يك از آن دو يك ششم [ماترك] است و اگر آنان بيش از اين باشند در يك سوم [ماترك] مشاركت دارند [البته] پس از انجام وصيتى كه بدان سفارش شده يا د ينى كه [بايد استثنا شود به شرط آنكه از اين طريق] زيانى [به ورثه] نرساند اين است ‏سفارش خدا و خداست كه داناى بردبار است 12 وترجمه أيه 4/ 176 از تو [در باره كلاله] فتوا مى‏ طلبند بگو خدا در باره كلاله فتوا مى‏ دهد اگر مردى بميرد و فرزندى نداشته باشد و خواهرى داشته باشد نصف ميراث از آن اوست و آن [مرد نيز] از او ارث مى ‏برد اگر براى او [خواهر] فرزندى نباشد پس اگر [ورثه فقط] دو خواهر باشند دو سوم ميراث براى آن دو است و اگر [چند] خواهر و برادرند پس نصيب مرد مانند نصيب دو زن است‏ خدا براى شما توضيح مى ‏دهد تا مبادا گمراه شويد و خداوند به هر چيزى داناست 176 
جواب : نويسنده محترم هنگام تحصیل ریاضی را خوب نیاموخته چرا که صورت مسئله کاملآ روشن است و یک دانش آموز با تحصیلات ابتدایی هم میتواند به غلط بودن راه حل و طبعآ جواب غلط نویسنده پی می برد در آیه 176 کلآ ارث مر بوط به کسی است که فوت میشود و فرزندی ندارد واکر ما حکم آن را با کسی که فرزند دارد و متوفی میشود مخلوط کنیم ضروریست که برای فهم مطلب نظریه مجموعه ها در ریاضی را دوباره خوانی کنیم اما حتی اکر با فرض غلط نویسنده هم پیش برویم باز هم جواب کمتر از یک میشود سهم مادر متوفی وقتی دارای فرزند است 6/1 (سوره 4 ایه 11) سهم همسر متوفی وقتی دارای فرزند است8/1 (سوره4 آیه 12) سهم دو خواهر متوفی وقتی فرزندی ندارد3/2 (سوره 4 آیه 176) پس مینویسیم 6/1+8/1+3/2 = 24/23 که این مقدار برابر با مقادیر قبلی و کمتر از یک است بنابر این فقدان دانش خود رابا غرور و تکبر به خدا نسبت ندهیم ریاضی علم ارقام است نه تعصبات جاهلانه واساسآآفرینش برمبنای آن بنا نهاده شده و تمام محاسبات روز مره ما نیز منطبق برهمین قوانین میباشد وبا خود خواهی های کودکانه نمیتوان نظام پیچیده آفرینش را انکار کرد که قران در ایات مختلف به آن اشاره میکند و برای اختصار فقط به ذگر یکی از این آیات اشاره میکنم اوست كسى كه خورشيد را روشنايى بخشيد و ماه را تابان كرد و براى آن منزلهايى معين كرد تا شماره سالها و حساب را بدانيد خدا اينها را جز به حق نيافريده است نشانه‏ ها[ى خود] را براى گروهى كه مى ‏دانند به روشنى بيان مى ‏كند 5/10


(2چند فرشته برای مریم فرستاده شده بودند؟ وقتی قرآن در مورد باردار شدن مریم و میلاد مسیح در (سوره 3 آیه 42 و 45) راجع به چندین فرشته صحبت میکند اما در 
 (سوره 19 آیه 17-21) تنها از یک فرشته صحبت میکند.

ايات : و [ياد كن] هنگامى را كه فرشتگان گفتند اى مريم خداوند تو را برگزيده و پاك ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است 42اى مريم فرمانبر پروردگار خود باش و سجده كن و با ركوع‏ كنندگان ركوع گذار 43اين [جمله] از اخبار غيب است كه به تو وحى مى ‏كنيم و [گرنه] وقتى كه آنان قلمهاى خود را [براى قرعه‏ كشى به آب] مى‏ افكندند تا كدام يك سرپرستى مريم را به عهده گيرد نزد آنان نبودى و [نيز] وقتى با يكديگر كشمكش مى ‏كردند نزدشان نبودى 44[ياد كن] هنگامى [را] كه فرشتگان گفتند اى مريم خداوند تو را به كلمه ‏اى از جانب خود كه نامش مسيح عيسى ‏بن ‏مريم است مژده مى‏ دهد در حالى كه [او] در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است 45 _(سوره 3 أيه 43-45 ) و در برابر آنان پرده‏ اى بر خود گرفت پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل] بشرى خوش ‏اندام بر او نمايان شد 17[مريم] گفت اگر پرهيزگارى من از تو به خداى رحمان پناه مى ‏برم 18گفت من فقط فرستاده پروردگار توام براى اينكه به تو پسرى پاكيزه ببخشم 19گفت چگونه مرا پسرى باشد با آنكه دست بشرى به من نرسيده و بدكار نبوده ‏ام 20گفت [فرمان] چنين است پروردگار تو گفته كه آن بر من آسان است و تا او را نشانه‏اى براى مردم و رحمتى از جانب خويش قرار دهيم و [اين] دستورى قطعى بود(21(سوره 19 أيه 17-21)
جواب : در قرآن فقط روح است که بسوی مریم بصورت بشری فرستاده میشود و به او خبرپسر دار شدنش را میدهد(سوره 19آیه19) بايد بدانیم که ترجمه کلمه ملائکه و روح در قرآن فرق دارند كلمات قرأن كريم هر يك دارای مفهموم و معني خاص ميباشد و نمیتوان با عدم شناخت این مفاهیم که بسیار هم روشن و صریح بیان میشود اظهار نظر نمود توجه به دو کلمه ملائکه وروح در کل قران ودقت دراینکه واژه ملائکه در بسیاری موارد بصورت جمع امده و کلمه روح که همیشه در قران بصورت مفرد آمده مانند( تنزل الملائکه والروح فیها یعنی نازل میشوند روح و ملائکه در آن سوره97أيه4) و این دو واژه غالبآ در کنار یکدیگر می آیند اين مطلب را تایید میکند بنا بر این در سوره 3 ملائکه با مریم سخن میگویند و او را برگزیده میخوانند واو را به عیسی مسیح بشارت میدهند اما آنها روح نیستند و ملک هستند اما در سوره 19 خدا روح را بصورت بشری برای مریم میفرستد و او رسول است و میخواهد به مریم پسری پاکیزه ببخشد وطرح این موضوع بعنوان تناقض نشان از عدم شناخت و توجه نویسنده به قرآن است

 3) اختلافات عددی بیشتر آیا روزهای الله برابر 1000 روز بشر است (سوره 22 آیه 47، سوره 32 آیه 5) یا برابر 50,000 روز بشر است (سوره 70 آیه 4) ؟

آیات : و از تو با شتاب تقاضاى عذاب مى ‏كنند با آنكه هرگز خدا وعده‏ اش را خلاف نمى كند و در حقيقت‏ يك روز [از قيامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى‏ شمريد 47 كار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمين اداره مى ‏كند آنگاه [نتيجه و گزارش آن] در روزى كه مقدارش آن چنان كه شما [آدميان] برمى ‏شماريد هزار سال است به سوى او بالا مى‏ رود 5 فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى ‏روند 4
جواب : برای فهم بهتر اصل قرآن را بزبان عربی مینویسم تا كلمه يوم بدرستی مورد بررسی قرار گیرد وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْماً عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ [الحج : 47] يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ [السجدة : 5] تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ [المعارج :4 ] چنانچه کسی کمی با فرهنگ عرب آشنایی داشته باشد به تصدیق می کند که کلمه یوم یعنی روز در هر سه آيه فوق نكره است و علامت نكره بودن آن تنوینی است که در آخر این اسم آمده ومنظور از اینها به روز مشخص و معلومی اشاره نداردودر ایه اول مقدار روزمثل هزار سال از آنچه میشمارید ذکر شده و در آیه دوم در روزی که مقدار هزار سال از آنچه میشمارید ذکر شده و آیه سوم ملائکه وروح بسوی او بالا میروند در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است فرق آیه سوم با دو آیه فوق اینست که در این آی هروز با شمارش ما نیست وبا دو آیه فوق که ما میشماریم فرق دارد اکر چه اگر دقت کنیم هزار سال آیه اول هم با هزار سال آیه دوم هم فرق داردالبته باید بدانیم که مسئله زمان درعلم فیزیک امروزی هم (نظریه نسبیست) زمان را غیر ثابت و متغیر میداند حتی مقدار سالها با هم تفاوت داردو حتی مقدار ماهها اگربالا رفتن روح را در فضا بدانیم با یک اطلاعات اندک میبینیم که مقدار روز زمینی با سیارات منظومه شمسی مانند مريخ زهره مشتری و......... فرق میکند والبته تعداد سالها و در آیه آخر مانند دو آیه قبل مساوی با سالهایی نیست که ما میشماریم اما دو آیه قبل تاکید دارد مانند آنچه میشمارید یا از آنچه میشمارید و با توجه به نکره بودن روز در هر سه آیه فوق و نا مشخص بودن آن بعید است کسی بتواند مقداریک سال را محاسبه نماید چه رسد به هزار سال و خداوند با علم به این موضوع کلمه روز را( نکره) يعني نا مشخص و نا معلوم آورده و نه تنها اين ایات متناقض نیست بلکه دانش خداوند از قوانین هستی است که بصورت دقیق و روشن بیان میشود دراینجا لازم میدانم که عنوان نمایم هیچیک از پدیده های هستی که ما مشاهده میکنیم ثابت و قطعی نیست یعنی( متشابه )است بعنوان مثال آنچه ما از آسمان رصد میکنیم مانند کهکشانها نوریست که بعد از میلیونها و یا میلیاردها سال بعد از وقایع به ما میرسندو شاید آن ستاره ها و کهکشانها دیکر وجود ندارند اما ما انها را رصد میکنیم بعنوان مثال اکر مابتوانیم که هم اکنون یک ناظر درکهکشان ویا در منظومه ای بنام A در فاصله 5 میلیارد سالی از منظومه شمسی قرار دهیم آنچه ناظر ما میبیند اینست که کره ی زمین هنوز بوجود نیامده اما آنچه را که ما هم از منظومه Aمشاهده میکنیم مربوط به وقایعی است که 5 میلیارد سال قبل اتفاق افتاده حال اگر کسی از شما بپرسد کدامیک از ما در گذشته و کدام منظومه در حال و آینده است نمیتوانید جواب روشنی بدهید در حاليكه اين فواصل و دور تر از آن در فضا موجود است این در حالیست که ما ووقایعی را از 5/31 میلیارد سال پیش رصد مکنیم و زمان در تمام کاینات نسبی است نه فقط زمان بلکه قوانین علمی نیز این نسبیت (متشابهات) را تایید میکند مثلا در قوانین حرکت نیوتن همه چیز ثابت است الا سرعت اما بنا بر نظریه نسبیت انیشتین همه چیز متغیر است الا سرعت و جالب است که هر یک از آنها تعریفی متفاوت از زمان دارد د ر نظریه جرم و جاذبه نیوتن و تعریفی که او از جرم و جاذبه ارائه میکند کاملا متفاوت است با تعریفی که انیشتین از جرم و جاذبه ارائه میکند واین شناخت از یافته های بشر ما را به این باور نزدیک می سازد که کلمه روز ماه و سال برای هر کس میتواند تعریفی متفاوت داشته باشداما یادمان باشد که در 2 آیه خدا روز را هزار سال از آنچه میشماریم تشبیه میکند ولی در سوره 70 آیه 4 چنین تعریفی وجود ندارد و مقدار 50000 سال را نمیگوید از انچه میشمارید در قران آیات دیگری داریم که این مطلب را تایید میکنند كه براي اختصار و ختم كلام به يكی از آنها در سوره قدراشاره میکنم (سوره97 آیه3) شب قدر بهتر از هزار ماه است 3 البته باید بدانیم تمام این زمانها برای ما موجودات خلق شده در قالب زمان و مکان اهمیت دارد اما خداوند در قالب زمان و مکان نمیگنجد و او مسلط بر زمان و مکان است یعنی نه پیر میشود ونه میمیرد نه متولد میشود


چند باغ در بهشت وجود دارد؟ یک (سوره 39 آیه 73، سوره 41 آیه 30، سوره 57 آیه 21، سوره 79 آیه 41) یا زیادتر (سوره 18 آیه 31، سوره 22 آیه 23، سوره 35 آیه 33)

آیات : و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشته ‏اند گروه گروه به سوى باغ ‏سوق داده شوند تا چون بدان رسند و درهاى آن [به رويشان] گشوده گردد و نگهبانان آن به ايشان گويند سلام بر شما خوش آمديد در آن درآييد [و] جاودانه [بمانيد] 73 در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست‏ سپس ايستادگى كردند فرشتگان بر آنان فرود مى ‏آيند [و مى‏ گويند] هان بيم مداريد و غمين مباشيد و به باغی كه وعده يافته بوديد شاد باشيد 30 [براى رسيدن] به آمرزشى از پروردگارتان و بوستانی كه پهنايش چون پهناى آسمان و زمين است [و] براى كسانى آماده شده كه به خدا و پيامبرانش ايمان آورده‏ اند بر يكديگر سبقت جوييد اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد آن را مى ‏دهد و خداوند را فزون‏بخشى بزرگ است 21 پس جايگاه او همان باغ است 41 آنانند كه باغهای عدن به ايشان اختصاص دارد كه از زير [قصرها]شان جويبارها روان است در آنجا با دستبندهايى از طلا آراسته مى‏ شوند و جامه‏ هايى سبز از پرنيان نازك و حرير ستبر مى ‏پوشند در آنجا بر سريرها تكيه مى‏ زنند چه خوش پاداش و نيكو تكيه ‏گاهى 31 خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند در باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است درمى‏ آورد در آنجا با دستبندهايى از طلا و مرواريد آراسته مى ‏شوند و لباسشان در آنجا از پرنيان است 23 [در] باغهای هاى هميشگى [كه] به آنها درخواهند آمد در آنجا با دستبندهايى از زر و مرواريد زيور يابند و در آنجا جامه ‏شان پرنيان خواهد بود 33
جواب : سوالات قرآن برای ترویج و نشر فرهنگ کتاب آسمانی 42
عزیزان اندیشمند با توجه به برخی از آیات قران که در آن کلمه ی جنت و جنات بکار برده شده و برخی از ناباوران آن را به تضاد در قرآن نسبت داده اند بفرمایید
چند بهشت وجود دارد؟

1 - یک بهشت ؟
وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ [الزمر : 73] و کسانی که حدود پروردگارشان را رعایت میکنند گروه گروه بسوی باغ (بهشت) رانده می شوند (سوق داده میشوند) تا وقتی که به آن در آیند و درهای آن گشوده شود و انبار دارهای آن به آنها می گویند : سلام برشما شاد باشید و داخل آن شوید اقامت گزیننده ها 73

2- و یا چند بهشت ؟
أُوْلَئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَيَلْبَسُونَ ثِيَاباً خُضْراً مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقاً [الكهف : 31] آنها یی که برای آنها باغهایی اقامتگاه  است که از زیر آنها جویهایی جاریست که در آن با دستبند های طلا آراسته می شوند و لباسی سبز(دوخته شده) از پارچه ای ابریشمی و پارچه ابریشمی زرباف میپوشند در آن بر تختها تکیه می دهند خوب پاداشی و خوب همراهی کردنی است ﴿۳۱﴾

جواب :  واژه >> فردوس << تنها کلمه ایست که در قرآن مترادف بهشت آمده  است قرآن میگوید در آن بهشت باغهایی وجود دارد  و کلمه ی >> فردوس>> به معنی بهشت فقط دو بار در قران امده (سوره 18 آیه107 )
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً [الكهف : 107] البته کسانی که ایمان آوردند و عمل شایسته کردند برای آنها باغهای بهشت پیشکش است ﴿۱۰۷﴾
 ويك بار هم در (سوره 23 آیه 11)
الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ [المؤمنون : 11] کسانی که بهشت را به ارث می برند و در آن جایگزین میشوند ﴿۱۱﴾
وكلمه جنت یا جنات در آیاتی که مورد مناقشه قرار گرفته از ریشه ی جن به معنی پوشیده است و هر باغی را شامل میشود از جمله باغ های بهشت را و باغ بدلیل اینکه پوشش کیاهی دارد و پوشیده است را جنت می گویند و ممکن است بخشی از بهشت باشد ونه کل آن و با توجه به اینکه کلمه جنت به معنی باغی در بهشت است و جنات یعنی باغهایی در بهشت پس در بهشت باغهایی  برای مومنان  آماده شده است که در آن ساکن خواهند شد که برای هر کدام درجاتی است و میتوان گفت در بهشت (فردوس) هم باغ(جنت) هست و هم باغها(جنات) هستند و این جای هیچ اشکال ندارد


 در (سوره 56 آیه 7) ادعا میکند که در روز قیامت مردم سه دسته میشوند، اما در (سوره 90 آیات 18-19، سوره (99 آیات6-7) تنها دو گروه را بر میشمرد.
 
آیات : و كنتم ازواجا ثلاثة (7) و شما سه دسته شويد 7 اولئك اصحاب الميمنة (18) اينانند خجستگان 18 و الذين كفروا بآياتنا هم اصحاب المشامة (19) و كسانى كه به انكار نشانه هاى ما پرداخته اند آنانند ناخجستگان شوم 19 يومئذ يصدر الناس اشتاتا ليروا اعمالهم (6) آن روز مردم [به حال] پراكنده برآيند تا [نتيجه] كارهايشان به آنان نشان داده شود 6 فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره (7) پس هر كه هم وزن ذره اى نيكى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد 7
جواب : باید بگویم که خدا در هیچ جایی از قرآن نمیگوید که شما در روز قیامت دو گروه هستید و این استنباط غلط از جانب مدعی تضاد است اما در مورد زوج های سه تایی صحبت میکند و این مطلب که در دروز واقعه ودر سوره واقعه می گوید شما زوجهای سه تایی هستید و به آن میپردازد وهیچ تضاد و یا تناقضی با آیات دیگر ندارد وجواب را در آیات بعد بصورت روشن بیان میکند.آیات را برای بررسی و فهم بیشتر اینجا مینویسم
و كنتم ازواجا ثلاثة (7) فاصحاب الميمنة ما اصحاب الميمنة (8) و اصحاب المشئمة ما اصحاب المشئمة (9) و السابقون السابقون (10) اولئك المقربون (11) في جنات النعيم (12) و شما سه دسته شويد 7ياران دست راست كدامند ياران دست راست 8و ياران چپ كدامند ياران چپ 9و سبقت گيرندگان مقدمند 10آنانند همان مقربان [خدا] 11 
و این آیات در سوره واقعه مربوط بوقوع آن واقعه است اما در سوره 90 یا بلد به انسانهادر این دنیا متذکر میشود وآنها را با نشانیها مشخص میکند باز آیات را بررسی میکنیم
 (و هديناه النجدين (10) فلا اقتحم العقبة (11)و ما ادراك ما العقبة (12) فك رقبة (13) او اطعام في يوم ذي مسغبة (14) يتيما ذا مقربة (15) او مسكينا ذا متربة (16) ثم كان من الذين آمنوا و تواصوا بالصبر و تواصوا بالمرحمة (17) اولئك اصحاب الميمنة (18) و الذين كفروا بآياتنا هم اصحاب المشامة (19) و او را به راه خير و شر هدايت كرديم! (10) ولى او از آن گردنه مهم نگذشت! (11) و تو نمى دانى آن گردنه چيست! (12) آزادكردن برده اى، (13) يا غذا دادن در روز گرسنگى... (14) يتيمى از خويشاوندان، (15) يا مستمندى خاك نشين را، (16) سپس از كسانى باشد كه ايمان آورده و يكديگر را به شكيبايى و رحمت توصيه مى كنند! (17) اينان خجستگان هستند 18و كسانى كه به انكار نشانه هاى ما پرداخته اند آنانند ناخجستگان شوم 19 )
ميبينيم كه در این آیات فقط اعمال دو گروه از کافران با هم مقایسه و جایگاه انها مشخص میگردد و هرگزسخنی از چند دستگی و گروهی نیست و آیات بعد مورد اشاره را کامل مینویسم
(يومئذ يصدر الناس اشتاتا ليروا اعمالهم (6) فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره (7) و من يعمل مثقال ذرة شرا يره (8) آن روز مردم [به حال] پراكنده برآيند تا [نتيجه] كارهايشان به آنان نشان داده شود 6پس هر كه هم وزن ذره اى نيكى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد 7و هر كه هم وزن ذره اى بدى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد 8
در این آیات هم هرکس نتیجه کارهای خوب و بد خود را می بیند وهیچ گونه تناقضی بین این آیات و آیات دیگر نیست 


در مورد اینکه چه کسی روح را د ر هنگام مرگ از انسان میگیرد نیز تناقضی آشکار وجود دارد، فرشته مرگ (سوره 32 آیه 11)، یک فرشتگان (جمع) (سوره 47 آیه 27) و همچنین "این الله است که روح را از انسانها در هنگام مرگ میگیرد" (سوره 39 آیه 42).

آیات : بگو فرشته مرگى كه بر شما گمارده شده جانتان را مى‏ ستاند آنگاه به سوى پروردگارتان بازگردانيده مى ‏شويد11 پس چگونه [تاب مى‏ آورند] وقتى كه فرشتگان جانشان را مى ‏ستانند و بر چهره و پشت آنان تازيانه مى ‏نوازند 27  خدا نفس (جان) مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مى‏ ستاند و [نيز] نفسی را كه در [موقع] خوابش نمرده است [قبض مى‏ كند] پس آن [نفسى] را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مى ‏دارد و آن ديگر [نفسها] را تا هنگامى معين [به سوى زندگى دنيا] بازپس مى ‏فرستد قطعا در اين [امر] براى مردمى كه مى‏ انديشند نشانه‏ هايى [از قدرت خدا]ست 42
 جواب :  ابتدا بگویم که هنگام مرگ به گفته ی قرآن نفس ماست که از ما گرفته میشود و سخنی از روح نیست اماهیچ کاری در هستی انجام نمیشود مگر با اجازه خداوند و منطبق برسنت الله (قوانین آفرینش) باشد حتی پیامبران بر گزیده خداوند که برای هدایت بشر فرستاده میشوند فقط باید آنچه را خدا دستور میدهد به مردم بگویند و مطابق فرامین خدا عمل نمایند مثلا روح الامین که قران را بر سینه پیامبر نازل میکند با اجازه خداوند است و پیامبر اجازه هیچ دخل وتصرفی را از جانب خود در کلام وحی ندارد (سوره40آیه78) ما پيش از تو رسولانى فرستاديم; سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نكرده ‏ايم; و هيچ پيامبرى حق نداشت آیه ای جز بفرمان خدا بياورد و هنگامى كه فرمان خداوند صادر شود، بحق داورى خواهد شد; و آنجا اهل باطل زيان خواهند كرد! (78) و هیچ کس نمی میرد مگر با اجازه خدا(سوره3آیه 145) هيچ‏كس، جز به فرمان خدا، نمى‏ ميرد; سرنوشتى است تعيين شده; (بنابر اين، مرگ پيامبر يا ديگران، يك سنت الهى است.) هر كس پاداش دنيا را بخواهد (و در زندگى خود، در اين راه گام بردارد،) چيزى از آن به او خواهيم داد; و هر كس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او مى ‏دهيم; و بزودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد. (145) بنا بر این انچه که رسولان خدا انجام میدهند همه از جانب خداست و در این کار ماموریت دارند(سوره32آیه11) بگو: «فرشته مرگ كه بر شما مامور شده، شما را متوفي میکند (ميميراند)سپس شما را بسوى پروردگارتان بازمى‏ گردانند.» (11)بنابر این میبینیم که این خداست که میمیراند و زنده میکند و خلق میکند وروزی میدهد وشفا میدهد..............وهدایت میکند وهريك از اينهارا كه بخواهد توسط رسولانش به انجام ميرساند


صحیح بخاری ادعا میکند که جبرئیل 600 بال داشت (جلد چهارم بخش 54 شماره 455) در حالی که قرآن در (سوره 35 آیه 1) میگوید فرشتگان 2، 3 یا 4 بال دارند.

آیات : ستايش مخصوص خداوندى است آفريننده آسمانها و زمين، كه فرشتگان را رسولانى قرار داد داراى بالهاى دوگانه و سه‏ گانه و چهارگانه، او هر چه بخواهد در آفرينش مى‏ افزايد، و او بر هر چيزى تواناست! (1)
 جواب : وقتی از قران حرف میزنیم و بخصوص از تضادهای قرانی روش علمی اینست که فقط از قران سند بیاوریم و نه از احادیثی که از نظر خود مسلمانان هم دارای مشکلات فراوانی میباشداما ترجمه آیه هم اشاره ای به تعداد بال ملائکه ندارند و در قرآن جناح فقط به معنی بال نیست و به معنی تمایل و نیرو و قدرت و پهلو بکار برده شده است 4) 


الله چند روز برای نابودی قوم عاد نیاز داشت؟ یک روز (سوره 54 آیه 19) یا چندین روز (سوره 41 آیه 16، سوره 69 آیات 6-7). ما بر [سر] آنان در روز شومى به طور مداوم تند بادى توفنده فرستاديم 19

 آیات : پس بر آنان تندبادى توفنده در روزهايى شوم فرستاديم تا در زندگى دنيا عذاب رسوايى را بدانان بچشانيم و قطعا عذاب آخرت رسواكننده ‏تر است و آنان يارى نخواهند شد 16 و اما عاد به [وسيله] تندبادى توفنده سركش هلاك شدند 6 [كه خدا] آن را هفت‏ شب و هشت روز پياپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى ‏ديدى گويى آنها تنه‏ هاى نخلهاى ميان تهى‏ اند 7 
جواب :در هیچ یک از آیات فوق در قرآن نگفته یک روزدر ثانی این سوال بسیار غلط است که الله چند روز برای نابودی قوم عاد نیاز داشت خدا بی نیاز است و با گزاره های قرانی متناسب نیست در هیچیک از آیات فوق به نیاز خدا اشاره ای ندارد بلکه1- تند باد در روز شومی آغاز گردیده 2- این تند باد در روزهای شوم دیگر ادامه یافته 3- مدت وزش این تند باد در هفت شب وهشت روز پشت سر هم بوده 4- قوم عاد بوسیله این تند باد از بین رفته اند هیچ تضادی در این ایات نیست اما ذهنیت نویسنده تضاد سازی میکند که خدا چند روز برای نابودی نیاز داشت در آیات چنین چیزی نیست مثلا اگر بگوییم گه درهمان روز اول ودر دقایق اول وزش باد قوم عاد هلاک شدند درست گفته ایم زیرا آیه میگوید باد بر آنها میوزید در حالیکه آنها افتاده بودندمانند درختهای نخل یعنی باد بر جسد آنان میوزید و اما عاد به [وسيله] تندبادى توفنده سركش هلاك شدند 6 [كه خدا] آن را هفت‏ شب و هشت روز پياپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى‏ ديدى گويى آنها تنه ‏هاى نخلهاى ميان تهى‏ اند 7 5) نتیجه اینکه  در آیات برای نابودی قوم عاد اشاره ای به یک روز نشده ونویسنده در ذهن خود این را پرورانده و بر اساس تخیلات خود نتیجه گیری میکند اما  تند باد در روزهای شوم که مدت آن هفت شب و هشت روز می وزیده  در حالیکه قوم عاد هلاک شده و از بین رفته بودند ولی تند باد همچنان می وزیده


خلقت شش روز بود یا هشت روز؟ (سوره 7 آیه 54، سوره 10 آیه 3، سوره 11 آیه 7 و سوره 25 آیه 59) به روشنی اعلام میکند که الله زمین و آسمانها را در 6 روز آفرید. اما در (سوره 41 آیات 9-12) جمع روزهایی که الله بدانها اشاره میکند 8 روز است.
 
آیات : در حقيقت پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد بگو: آيا شما به آن كس كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد و براى او همانندهايى قرارمى‏ دهيد؟! او پروردگار جهانيان است! (9) او در زمين كوه ‏هاى استوارى قرار داد و بركاتى در آن آفريد و مواد غذايى آن را مقدر فرمودهمه اينها در چهار روز بود كه درست شد و برابر شده برای سوال کننده گان (10) سپس آهنگ [آفرينش] آسمان كرد و آن  بصورت گاز بود پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد آن دو گفتند فرمان ‏پذير آمديم 11 پس آنها را [به صورت] هفت آسمان در دو هنگام مقرر داشت و در هر آسمانى كار [مربوط به] آن را وحى فرمود و آسمان [اين] دنيا را به چراغها آذين كرديم و [آن را نيك] نگاه داشتيم اين است اندازه‏ گيرى آن نيرومند دانا 12
  جواب : تعداد 8 آیه از آیات قران میگویند آفرینش در شش روز خلق شده تعداد 7 آیه در قران بصراحت و در سوره های مختلف بطور مستقیم این را میگویند که آفرینش در شش روز آفریده شده بترتیب در سوره های(7و10و11و25و32و50و57)و در آیه های(54 و3و7و59 و4و38و4)آمده و در سوره 41 آیاتِ 9 تا 12همین مطلب یعنی شش روز آمده که به بررسی آن می پردازیم قل ا انكم لتكفرون بالذي خلق الارض في يومين و تجعلون له اندادا ذلك رب العالمين (9) و جعل فيها رواسي من فوقها و بارك فيها و قدر فيها اقواتها في اربعة ايام سواء للسائلين (10) ثم استوى الى السماء و هي دخان فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها قالتا اتينا طائعين (11) فقضاهن سبع سماوات في يومين و اوحى في كل سماء امرها و زينا السماء الدنيا بمصابيح و حفظا ذلك تقدير العزيز العليم (12) بگو آیا شما انکار میکنید کسی را که زمین را در دو روز خلق کرد و برای او شریکانی قرار میدهید آن پروردگار جهانیان است 9 و در آن (زمین) کوه های بلند و پا برجا از فرازش قرار داد و در آن برکت داد و در آن  خوردنی هایش که برای سوال کننده ها میشود چهار روزدرست و برابر میشود (با دو روزی که درآیه ی قبلی بود جمعآ چهار روز میشود) 10 سپس بسوی آسمان پرداخت و در حالیکه آن بصورت گاز(دود)  بود و به او (آسمان) و زمین گفت : خواسته و نا خواسته بیایید (زمین و آسمان) گفتند : اطاعت کننده آمدیم 11  و آنها را ( زمین و آسمانها را) در مدت دو روز به هفت آسمان به انجام رساند و در هر آسمانی دستورات مربوط به آن را وحی کرد و آسمان دنیا را به چراغهایی آراسته گرداندیم و حفاظت کردیم آن اندازه دادن عزتمند داناست  12 با دقت در این آیات در میابیم که خدا زمین را در 2 روز خلق میکند و سپس در آن و از بالای آن رواسی (لنگر گاه هایش یا نیروهایی که تعادلش را حفظ میکنند) را قرار میدهد ودر آن برکت میدهد و  در آن روزی هایش را اندازه میدهد که تمام اینها ( مجموع خلق زمین وبرکاتش وقوت و لنگرگاه هایش و روزی هایش)را همگی را در چهار روزمی آفریند که برای سوال کننده گان برابر است (یعنی خلق زمین در 2 روز در دل همین 4 روزاست که مساوی شده با 4 روز) و سپس به آسمان که بشکل دودی بوده و به زمین فرمان میدهد یا اطاعت کنید و بیائیدو یا به اجبار بیائید که آنها گفتند اطاعت میکنیم و می ائیم و آنها را (زمین و آسمان) رادر دو روز بصورت هفت آسمان قرار میدهد و مجموع 4 روز و 2 روز هم اینجا میشود 6 روز در اینجا با توجه به آیات روشنگر قرآن نتیجه میگیریم که زمین هم جزو هفت آسمان است و در مجموع در شش روز آفریده شده اند و این مطلب در همه جای قرآن یکسان است= شش روز 6)
مطلب مهم دیگری که باید به آن توجه کرد اینست که آسمان در این آیات موجود است و قبلآ خلق شده و خدا به آسمان و زمین می گوید خواسته و ناخواسته بیایید و آنها میگویند اطاعت کننده می آییم پس آسمان در این آیات موجود بوده  و خدا زمین و آسمان را در دو روز بصورت هفت آسمان در آورده
ثم استوى الى السماء و هي دخان فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها قالتا اتينا طائعين (11) فقضاهن سبع سماوات في يومين و اوحى في كل سماء امرها و زينا السماء الدنيا بمصابيح و حفظا ذلك تقدير العزيز العليم (12)سپس بسوی آسمان پرداخت و در حالیکه آن بصورت گاز(دود)  بود و به او (آسمان) و زمین گفت : خواسته و نا خواسته بیایید (زمین و آسمان) گفتند : اطاعت کننده آمدیم 11  و آنها را ( زمین و آسمانها را) در مدت دو روز به هفت آسمان به انجام رساند و در هر آسمانی دستورات مربوط به آن را وحی کرد و آسمان دنیا را به چراغهایی آراسته گرداندیم و حفاظت کردیم آن اندازه دادن عزتمند داناست  12


 آفرینش سریع بود یا کند؟ الله آسمانها و زمین را در 6 روز آفریده است (سوره 7 آیه 54) و مسلمانانی که میخواهند به قرآن چهره علمی بدهند میگویند این 6 روز منظور 6 دوره است، اما (سوره 2 آیه 117) میگوید که "الله به صورت آنی خلق میکند"
 
آیات : هستى بخش آسمانها و زمين اوست! و هنگامى كه فرمان وجود چيزى را صادر كند، تنها مى‏ گويد: «موجود باش!» و آن موجود مى ‏شود. (117)
 جواب : همانگونه که درپارگراف 3 با عنوان اختلاف عددی بیشتر همین سوالات پاسخ داده شد زمان امریست نسبی و فقط مخلوقات هستند که در قالب زمان و مکان می گنجند و برای خدای خالق زمان تاثیری ندارد (رجوع کنید به جواب  سوال 3)
 برای فهم بیشتر مثالی میزنم خدا به انسان می گوید موجود شو و انسان موجود میشود مانند عیسی و یحیی که گفت بشو پس شد ما كان لله ان يتخذ من ولد سبحانه اذا قضى امرا فانما يقول له كن فيكون (35) هرگز براى خدا شايسته نبود كه فرزندى اختيار كند! منزه است او! هرگاه چيزى را فرمان دهد، مى‏ گويد: «موجود باش!» سپس موجود مى ‏شود! (35)اما آیا عیسی از مادر متولد نشد و در کودکی شروع به رشد نکرد از ابتدای سوره مریم(سوره 19آیه 1 تا 36)داستان تولد و موجود شدن یحیی و عیسی در این آیات توضیح داده شده در اینجا هم میبینیم که ما در محدوده زمان محصوریم ودر اشتباه اما کلام قرآن بی عیب و نقص است 7) 


 اول زمین یا اول آسمان؟ کدام یک زود تر آفریده شد؟ اول زمین و بعد آسمان (سوره 2 آیه 29)، اول آسمان و بعد زمین (سوره 79 آیه 27-30).
 آ یات : او خدايى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريد; سپس به آسمان پرداخت; و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود; و او به هر چيز آگاه است. (29) آيا آفرينش شما دشوارتر است‏ يا آسمانى كه [او] آن را برپا كرده است 27پوشش را برافراشت و آن را [به اندازه معين] درست كرد 28 و شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد 29 و زمین را بعد از آن غلتانيد 30
جواب : در هیچیک از آیات قرآن کریم نیامده که اول زمین آفریده شده یا آسمان و در آیات فوق نیز به هیچ عنوان اشاره ای به این نشده که اول اسمان خلق شده ویا زمین خلق شده در ایه اول بحث از خلق زمین و یا اسمان نیست بحث اینست که خداوند است که همه انچیزهایی که در زمین وجود دارد آفریده وانگاه به آسمان توجه کرد و این در حالیست که آسمان هم وجود داشته و آن را هفت آسمان برابر ساخته زیرا او بهر چیزی داناست پس در این ایه تقدم و تاخری برای آفرینش اسمان و یا زمین وجود نداردبرای فهم بهتررجوع کنید به سوره 41 آیه 9تا 12 را که درپاراگراف (5) این مقاله توضیح داده شده اما در ایه دوم هم بحث از خلقت مقدم و موخر بودن زمین و اسمان نیست وآیه اشاره به سوالی دارد که آیا آفرینش شما شدیدتر است یا آسمان که خدا ان را آفریده پوشش آن را بالا برده و شب و روز را در ان قرار داده وسپس زمینی را که وجود داشته غلطانیده همانطوریکه در ابتدا هم اشاره شد در هیچیک از آیات قرآن اشاره ای به اینکه اول کدامیک زمین یا اسمان آفریده شده وجود ندارد 8)


 به هم چسباندن یا از هم جدا کردن؟ در مورد روش ایجاد زمین و آسمان قرآن یکجا میگوید که آنها از هم جدا بودند و بعد به هم گرویدند (سوره 41 آیه 11) اما در (سوره 21 آیه 30) میگویند که آنها ابتدا یکی بودند و بعداً از یکدیگر جدا شدند.

آیات : سپس به آسمان پرداخت و آن بخارى بود پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد آن دو گفتند فرمان‏ پذير آمديم 11 آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند(در فضای محد ود تری بودند) و ما آن دو را از هم باز کرديم(توسعه) و هر چيز زنده‏اى را از آب پديد آورديم آيا [باز هم] ايمان نمى ‏آورند 30
جواب : اصلا و ابدا سخن مدعی تضاد صحیح نیست وایات چنین نمی گویند که زمین و اسمان جدا از هم بودند بلکه در قران زمین بخشی از آسمان است( سوره 41 ایه11و12) سپس به آسمان پرداخت، در حالى كه بصورت دود بود; به آن و به زمين دستور داد به وجود آييد (و شكل گيريد)، خواه از روى اطاعت و خواه اكراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مى‏ آييم (و شكل مى ‏گيريم)!» (11) سپس آندو(زمین واسمان) را [به صورت] هفت آسمان در دو هنگام مقرر داشت و در هر آسمانى كار [مربوط به] آن را وحى فرمود و آسمان [اين] دنيا را به چراغها آذين كرديم و [آن را نيك] نگاه داشتيم اين است اندازه‏ گيرى آن نيرومند دانا 12این آیه دقیقآ نشان میدهد که زمین جزو آسمان هاست و نویسنده برای اثبات نظر خود آیه بعد را سانسور میکند اما در آیه بعدی کلمه رتق یعنی بسته بودن محدود بودن و فتق یعنی باز کردن و توسعه دادن و نه به معنی جدا کردن است چرا که زمین و آسمان پیوسته هستند در آیات قرآن کریم و اگر مقصود جدا کردن بود واژه فرق را بکار میبرد (فرقناهما) از دیدگاه فیزیک جدید وتطور ماده و تکامل وشکل گیری اجرام همینطورنظریه هم ارز بودن ماده و انرژی نیز آیات قران قابل بررسی میباشد و این تئوری منطبق بر آیات قرانیست ادوین هابل با بررسی کهکشانهادریافت رنگ بيشتر سحابيها گرايش به قرمز دارد او از اين موضوع توانست نتيجه بگيرد كه آنها باسرعت فوق العاده زيادي از ما دور مي‌شوندمبنای این کشف براساس انتقال دوپلری بود (انتقال دو پلر‌ي بيان مي‌دارد كه هر گاه يك چشمه صوت در حال حركت به طرف ما بيايد رفته رفته طول موج صوت كاهش يافته و فرکانس صوت بيشتر مي‌گردد به نحوي كه فركانس در لحظه رسيدن چشمه صوت به ما به بيشترين حد خود مي‌رسد و با دور شدن آن طول موج افزايش و فركانس آن كاهش مي‌يابد بهمين خاطر با نزديك شدن يك آمبولانس آژيرزن صداي آژير رفته رفته تيز تر مي‌شود و با دور شدن آن صدا رفته رفته بم وبم تر مي‌شود) انتقال دوپلري در كهكشانها و ستارگان دور دست نيز روي مي‌دهد و درنتيجه باعث مي‌شود كه در خطوط جذبي طيف آنها يك جابجائي به سمت قرمز طيف صورت بگيرد بدين معنا كه خطوط جذبي به سمت طول موجهاي بلندتر طيف مرئي متمايل مي‌شوداگر كهكشانها از يكديگر دور مي‌شوند بنابراين آنها مي‌بايست در گذشته بهم نزديكتر مي‌بودند بر همين اساس در زمانهاي بسيار دور دنيا چگا لتر و متراكم تر از امروز بوده است. اگر اين حركت به عقب كهكشانها ادامه ‌دار باشد در يك لحظه مشخص تمام ماده تشكيل دهنده جهان در يك نقطه با تراكم بي‌نهايت بايد فشرده شده باشد. از سرعت انبساط عالم مي‌توان لحظه آغاز آفرينش و پيدايش ماده سازنده هستي را در حدود 10 تا 15 ميليارد سال پيش تخمين زد( بايد توجه داشت عمر منظومه شمسي كه زمين ما نيز جزئي از آن است در حدود 5/4 ميليارد سال مي‌باشد) براساس مدل بيگ بنگ (مهبانگ) مي‌توان به خوبي چگونگي لحظات آغازين جهان را بررسي كرد طبق اين مدل شروع جهان بر اثر يك انفجار بود كه در آن لحظات آغازين دما و چگالي ذرات بي‌نهايت بالا بود، رفته رفته عالم نازك و منبسط مي شد و دما نيزبه شدت كاهش مي يافت ، معادلات مربوط به تئوري گرانش انيشين به خوبي انبساط عالم را كه از مدل كيهان شناختي مهبانگ (بيگ بنگ) استنتاج مي‌شود توصيف مي‌كندچند دهه بعد دانشمندان جهان در حال گسترش را به عنوان زير بناي بحث‌هاي كيهان شناختي پذيرفتند به همین مقدار که از حوصله خواننده محترم خارج نشود بسنده میکنم و با اشاره به یکی از ایات قران که این مطلب را تایید میکند سخن را به پایان میبرم (سوره51 آیه 47) و السماء بنيناها بايد و انا لموسعون (47) و ما آسمان را با قدرت بنا كرديم، و همواره آن را وسعت مى‏ بخشيم! (47) سبحان الله   


 9) انسان از چه ساخته شده بود؟ از لخته خون (سوره 96 آیات 1-2) آب (سوره 21 آیه 30، سوره 24 آیه 45، سوره 25 آیه 54) "چیزی مانند سفال" (سوره 3 آیه 59، سوره 30 آیه 20، سوره 35 آیه 11)

آیات : بخوان به نام پروردگارت كه آفريد 1 انسان را از علق آفريد 2 آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند(در فضای محد ود تری بودند) و ما آن دو را از هم باز کرديم(توسعه) و هر چيز زنده‏اى را از آب پديد آورديم آيا [باز هم] ايمان نمى ‏آورند 30 و خداست كه هر جنبنده‏اى را [ابتدا] از آبى آفريد پس پاره‏ اى از آنها بر روى شكم راه مى‏ روند و پاره ‏اى از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار [پا] راه مى ‏روند خدا هر چه بخواهد مى‏ آفريند در حقيقت ‏خدا بر هر چيزى تواناست 45 و اوست كسى كه از آب بشرى آفريد و او را [داراى خويشاوندى] نسبى و دامادى قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست 54 در واقع مثل عيسى نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [كه] او را از خاك آفريد سپس بدو گفت باش پس وجود يافت59 و از نشانه‏ هاى او اين است كه شما را از خاك آفريد پس بناگاه شما [به صورت] بشرى هر سو پراكنده شديد 20 و خدا[ست كه] شما را از خاكى آفريد سپس از نطفه‏ اى آنگاه شما را جفت جفت گردانيد و هيچ مادينه ‏اى بار نمى‏ گيرد و بار نمى ‏نهد مگر به علم او و هيچ سالخورده ‏اى عمر دراز نمى ‏يابد و از عمرش كاسته نمى‏ شود مگر آنكه در كتابى [مندرج] است در حقيقت اين [كار] بر خدا آسان است 11 
جواب : در هیچ آیه ای از قران نیامده که انسان از چیزی مانند سفال درست شده باشد واین از ابداعات مدعی تضاد است و همان فرضهای غلط مدعی است كه برايش ايجاد شبه ميكند واو را از درک حقیقت عاجز میسازداما روشن نیست فهم کدامیک از این آیات برای ایشان دشوار است زیرا آیات دیگری هم هست که میگوید شما را از منی ریزنده (جهنده) آفرید(سوره 75آیه36-39) آيا انسان گمان مى‏ كند بى‏ هدف رها مى ‏شود؟! (36) آيا او نطفه ‏اى از منى كه در رحم ريخته مى‏ شود نبود؟! (37) سپس بصورت خون بسته در آمد، و خداوند او را آفريد و موزون ساخت، (38) و از او دو زوج مرد و زن آفريد! (39) ودر جای دیگری میفرماید (سوره53ايات44-47) و هم اوست كه مى‏ ميراند و زنده مى‏ گرداند 44 و هم اوست كه دو نوع مى‏ آفريند نر و ماده 45 از نطفه ‏اى چون فرو ريخته شود 46 و هم پديد آوردن ديگر بر [عهده] اوست 47 اما بررسی آیات نویسنده علقه در آیات قرآن شکل گیری پس ازنطفه است به آیات زیر دقت کنید يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ [الحج : 5] اى مردم! اگر در رستاخيز شك داريد، (به اين نكته توجه كنيد كه:) ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه‏» ( چيزى شبيه گوشت جويده شده)، كه بعضى داراى شكل و خلقت است و بعضى بدون شكل; تا براى شما روشن سازيم (كه بر هر چيز قادريم)! و جنين‏ هايى را كه بخواهيم تا مدت معينى در رحم (مادران) قرارمى‏ دهيم; (و آنچه را بخواهيم ساقظ مى‏ كنيم;) بعد شما را بصورت طفل بيرون مى‏ آوريم; سپس هدف اين است كه به حد رشد وبلوغ خويش برسيد. در اين ميان بعضى از شما مى‏ ميرند; و بعضى آن قدر عمر مى‏ كنند كه به بدترين مرحله زندگى (و پيرى) مى ‏رسند; آنچنان كه بعد از علم و آگاهى، چيزى نمى‏ دانند! (از سوى ديگر،) زمين را (در فصل زمستان) خشك و مرده مى‏ بينى، اما هنگامى كه آب باران بر آن فرو مى‏ فرستيم، به حركت درمى ‏آيد و مى ‏رويد; و از هر نوع گياهان زيبا مى‏ روياند! (5) ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ [المؤمنون : 13] ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ [المؤمنون : 14] سپس نطفه را بصورت علقه ( خون بسته)، و علقه را بصورت مضغه ( چيزى شبيه گوشت جويده شده)، و مضغه را بصورت استخوانهايى درآورديم; و بر استخوانها گوشت پوشانديم; سپس آن را آفرينش تازه‏ اى داديم; پس بزرگ است خدايى كه بهترين آفرينندگان است! (14) هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخاً وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى مِن قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُّسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ [غافر : 67] او كسى است كه شما را از خاك آفريد، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلى (از شكم مادر) بيرون مى ‏فرستد، بعد به مرحله كمال قوت خود مى‏ رسيد، و بعد از آن پير مى ‏شويد و (در اين ميان) گروهى از شما پيش از رسيدن به اين مرحله مى ‏ميرند و در نهايت به سرآمد عمر خود مى‏ رسيد; و شايد تعقل كنيد! (67) جواب : آیات مبین آنست که مراحل و مراتبی در آفرینش هستی بخصوص در خلقت انسان وجود دارد که بدون فهم ان به شناخت صحیحی نخواهیم رسید در آیات فوق ابتدای خلقت انسان از خاک است زیرا هر چیزی که شمااز گیاه و جانوران دیگر و یا جانداران دیگر از آن ارتزاق میکنند از خاک است حتی غذای تمام جانوران آبزی هم وابسته به خاک است و آب اما شکل گیری مراحل جنینی در تمام جانوران تخم گذار و پستانداران بخصوص انسان که بنام علق درقرآن از آن یاد میشود وجود دارد اما قرآن کریم حیات همه موجودات زنده ونه فقط انسان را وابسته به آب میداند و میگوید از آب هر چیزی را زنده کردیم و این فقط مربوط به انسان نیست دانشمندان امروز در سیاره های دیگر در فضابرای یافتن حیات بدنبال آب هستند زیرا عقیده دارند هر کجا آب وجود داشته باشدآب هم وجود دارد و نظریه های زیست شناختی هم این عقیده را تایید میکند که حیات در کره زمین از آب اغاز کردیده یعنی حیات اولیه و ابتدایی مثل تک یاخته ها و تک سلولی ها آمیپ ها و غیره همه در آب بودند اما هرگز قران نمیگوید که انسان را از سفال یا شبیه آن آفریدیم و اظهاراین مطلب از عدم شناخت و آگاهی کافی نسبت به قرآن و خیالپردازی های مدعی میباشد. 


10) ناقص یا با جزئیات کامل؟ قرآن در جاهایی ادعا میکند که کامل است و تمامی جزئیات را دارا میباشد و هیچ چیز باقی نمانده است که در آن نباشد (سوره 6 آیه 38، سوره 6 آیه 114، سوره 12 آیه 11، سوره 16 آیه 89 و...) اما چیزهای بسیاری هستند که قرآن آنها را ناتمام باقی میگذارد، این نوشتار به مسئله شراب و شبهات موجود در قرآن میپردازد.
 
آیات : هيچ جنبنده‏اى در زمين، و هيچ پرنده‏اى كه با دو بال خود پرواز مى ‏كند، نيست مگر اينكه امتهايى همانند شما هستند. ما هيچ چيزرا در اين كتاب، فرو گذار نكرديم; سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى ‏گردند. (38) (با اين حال،) آيا غير خدا را به داورى طلبم؟! در حالى كه اوست كه اين كتاب آسمانى را، كه همه چيز در آن آمده، به سوى شما فرستاده است; و كسانى كه به آنها كتاب آسمانى داده‏ ايم مى ‏دانند اين كتاب، بحق از طرف پروردگارت نازل شده; بنابر اين از ترديدكنندگان مباش! (114) گفتند اى پدر تو را چه شده است كه ما را بر يوسف امين نمى‏ دانى در حالى كه ما خيرخواه او هستيم 11 و [به ياد آور] روزى را كه در هر امتى گواهى از خودشان برايشان برانگيزيم و تو را [هم] بر اين [امت] گواه آوريم و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل كرديم 89
 جواب : باید توجه داشت قرآن کریم در ایات فوق به مبیین بودن و بیان کننده بودن خودش و به مفصل بودن خودش برای هدایت بشر اشاره دارد و در آیات دیگر قرآن به مومنان میفرماید فقط از انچه از جانب پروردگارتان بر شما نازل گردیده پیروی کنید و از هیچ اولیای دیگری غیر از آن پیروی نکنید(سوره 7 ایه 3) واین بخاطر مصون داشتن کلام خداوند ازخرافات و اباطیلی است که امروزه در باورهای مردم در گذشته وجود داشته و امروز هم وجود دارد و ارتباطی به فرامین خدا ندارد و احکام حرام بودن شراب و قمار هم در قرآن آمده و منظور مدعی از شبهات دیگر هم با توجه به اینکه به آنها اشارهای نشده روشن نیست و بیشتر به شعار شبیه است. 
 

11) پرستش یک خدا یا یک خدای دیگر؟ به محمد دستور میدهد که به ناباوران بگوید، شما چیزی را نمی پرستید که من می پرستم (سوره 109 آیه 3). هرچند سوره های دیگر در قرآن بطور مشخص اشاره میکند که آن ناباوران در واقع خدایی را پرستش میکنند که همان الله است.
 
آیات : و آنچه مى ‏پرستم شما نمى پرستید(109)
جواب : کلمه توحید پیامیست که تمام پیامبران آن رابه بشریت ابلاغ میکنندو به معنی رها شدن انسان از قید تمام بندها و زنجیرهای است که او را در بند کشیده اند و منع انسان در سر خم کردن مقابل تمام مدعیان دروغین وکسانیست که خود را بر تر و بالا تر میدانند و توحید در واقع یعنی رهایی انسان قرآن فقط به پرستش خدای واحد فرمان میدهد و پرستش خدایان دیگراز دیدگاه قرآن باطل است اما مشرکین در عین حالی که خدای واحد را قبول دارند و او را خالق کل هستی میدانند برای ارتباط با خدا معتقد به واسطه هایی هستند که به اعتقاد انها حرفهایشان را بگوش خالق هستی برسانندو یا آنها را در پیشگاه خدا شفاعت کنند این الهه ها  انسانهایی بودند که به باور مشرکین پیش خدا عزت داشتند واین باورواسطه تراشی و اعتقاد به شفیع و شفیعان از نظر قرآن با رهایی انسان از بند و چنگال انسانهای دیگرکه مورد نظر خداوند است منافات دارد در هیج جای قران قرآن به پرستش الهه های دیگر امر نمیکند.(سوره7 آیه194) در حقيقت كسانى را كه به جاى خدا مى ‏خوانيد بندگانى امثال شما هستند پس آنها را [در گرفتاريها] بخوانيد اگر راست مى‏ گوييد بايد شما را اجابت كنند 194 و در(سوره 6آیه56) بگو من نهى شده ‏ام از اینكه كسانى را كه شما غير از خدا مى‏ خوانيد بپرستم بگو من از هوسهاى شما پيروى نمى ‏كنم و گر نه گمراه شوم و از راه ‏يافتگان نباشم 56  مشرکین در کنار الله به شریکان دیگری هم معتقد هستند


12) شفاعت کردن یا شفاعت نکردن، مسئله این ا ست! قرآن در مورد اینکه آیا در روز آخرت شفاعتی وجود خواهد داشت یا نه دچار تناقض میشود، در آیات (سوره 2 آیه 122-123، سوره 254 آیه 6-51، سوره 82 آیات 18-19 و...) میگویند شفاعتی وجود ندارد و آیات (سوره 53 آیه 26، سوره 43 آیه 86، سوره 34 آیه 23، سوره 20 آیه 109) و البته هر دو این پاسخ ها را میتوان بااحادیث مختلف پشتیبانی کرد
 
آیات : .اى فرزندان اسرائيل نعمتم را كه بر شما ارزانى داشتم و اينكه شما را بر جهانيان فزونی دادم ياد كنيد 122 و بترسيد از روزى كه هيچ كس چيزى [از عذاب خدا] را از كسى دفع نمى‏ كند و نه بدل و بلاگردانى از وى پذيرفته شود و نه او را شفاعت سودمند افتد و نه يارى شوند 123 و به وسيله اين [قرآن] كسانى را كه بيم دارند كه به سوى پروردگارشان محشور شوند هشدار ده [چرا] كه غير او براى آنها ولی و شفيعى نيست باشد كه پروا كنند 51 باز چه دانى كه چيست روز جزا 18 روزى كه كسى براى كسى هيچ اختيارى ندارد و در آن روز فرمان از آن خداست 19 و كم من ملك في السماوات لا تغني شفاعتهم شيئا الا من بعدان ياذن الله لمن يشاء و يرضى (26) و كسانى كه به جاى او مى‏ خوانند [و مى‏ پرستند] اختيار شفاعت ندارند مگر آن كسانى كه آگاهانه به حق گواهى داده باشند وآنهاميدانند86 و شفاعتگرى در پيشگاه او سود نمى‏ بخشد مگر براى آن كس كه به وى اجازه دهد تا چون هراس از دلهايشان برطرف شود مى ‏گويند پروردگارتان چه فرمود مى گويند حقيقت و هم اوست بلندمرتبه و بزرگ 23 در آن روز شفاعت [به كسى] سود نبخشد مگر كسى را كه [خداى] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آيد 109
 جواب : شفاعت درقرآن فقط مخصوص خداست و بس فهم آیات متشابه با محکمات میسر است وتناقضی در آیات نیست برای بررسی آیات و موضوع شفاعت مطالب را بطور کامل با اشاره به تمام آیاتی که شفاعت در آن ذکر شده در لینک زیر جستجو کنید 
http://quranmoslems.blogspot.co.uk/2010/01/blog-post_6196.html



13)الله و تخت او کجاست؟ الله از رگ گردن به انسان نزدیکتر است (سوره 50 آیه 16) و در عین حال او بر روی تختش نشسته است (سوره 57 آیه 4) تختی که روی آب بنا شده است (سوره 11 آیه 7) و در عین حال بقدری دور است که رسیدن به او بین 1000 و 50000 سال طول میکشد (سوره 32 آیه 5، سوره 70 آیه 4).
آیات : و ما انسان را آفريده ‏ايم و مى ‏دانيم كه نفس او چه وسوسه‏ اى به او مى ‏كند و ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم 16 اوست آن كس كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد آنگاه بر عرش استيلا يافت آنچه در زمين درآيد و آنچه از آن برآيد و آنچه در آن بالارود [همه را] مى‏ داند و هر كجا باشيد او با شماست و خدا به هر چه مى ‏كنيد بيناست و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش او بر آب بود تا شما را بيازمايد كه كدام‏يك نيكوكارتريد و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده‏ اند خواهند گفت اين [ادعا] جز سحرى آشكار نيست 7 كار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمين اداره مى‏ كند آنگاه [نتيجه و گزارش آن] در روزى كه مقدارش آن چنان كه شما [آدميان] برمى‏ شماريد هزار سال است به سوى او بالا مى ‏رود 5 فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى ‏روند 4
جواب : در دیدگاه قرآن خدا همه جا هست و از همه چیز آگاه و با خبر است و کسی مثل و مانند او وجود ندارد اما عرش که خدا در قرآن به آن میپردازد به معنی تخت نیست که مدعی فرض کرده عرش خدا یعنی مرزها و محدوده ها ویا قوانین وپایه ها و پی ها وبنیان وچهار چوبه های خدا که درهمه جای هستی هست اما خدا هرگز نمیگوید که من از شما دور هستم بعکس آیات قرآنی خلاف این را می گویند که او حتی از رگ گردن نزدیکتر است اما روح و ملائکه هم با خدا فاصله ای ندارند که بخواهند مسافتی را به لحاظ زمانی طی نمایندتا به او برسند و واژه دیگری که قرآن به آن اشاره دارد کرسی یا تخت است که به گفته قرآن تمام آسمانها و زمین را فرا گرفته قرآن میفرماید (سوره 2آیه255)......... يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ [البقرة : 255] ..........آنچه در پيش روى آنان و آنچه در پشت‏ سرشان است مى ‏داند و به چيزى از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمى ‏يابند (كرسى= دانش) تخت حكومت او آسمانها و زمين را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نيست و اوست برترو بزرگ 255 اما خدا هميشه و همه جا با ماست این را قرآن میگوید اما قرآن میگوید انا لله و انا الیه راجعون یعنی ما برای خدا هستیم و بسوی او باز میگردیم این بدان مفهوم نیست که خدا جای مشخصی نشسته و ما بسوی او میرویم زیرا او هر لحظه با ماست اما ما به سوی تدبیر خدا  در هستی روانیم و به سوی آن در حرکت هستیم اما  زمان را در قرآن را بحث کرده ام در اولین قسمت به شماره پاراگراف 3 مسئله ی زمان را بحث کرده ام


 14) ریشه بیچارگی کجاست؟ آیا شر و مصیبت از طرف شیطان است (سوره 38 آیه 41) ؟ از خود ماست (سوره 4 آیه 79) ؟ یا از طرف الله (سوره 4 آیه 78) ؟ و به خاطر بياور بنده ما ايوب را، هنگامى كه پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شيطان مرا به رنج و عذاب افكنده است. (41)
آیات : هر كجا باشيد شما را مرگ درمى‏ يابد هر چند در برجهاى استوار باشيد و اگر [پيشامد] خوبى به آنان برسد مى‏ گويند اين از جانب خداست و چون صدمه ‏اى به آنها برسد مى‏ گويند اين از طرف توست بگو همه از جانب خداست [آخر] اين قوم را چه شده است كه نمى‏ خواهند سخنى را [درست] دريابند 78(آرى،) آنچه از نيكيها به تو مى‏ رسد، از طرف خداست; و آنچه از بدى به تو مى‏ رسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم; و گواهى خدا در اين باره، كافى است! (79)
 جواب : باید دانست که خیر و شر مخلوق خدا هستند و تکامل زاییده ی تضاد . شاید چیزی را که ما شر میدانیم در آن خیریست (سوره بقره 2 آیه 216 ) چه بسا چیزی را دوست ندارید و در ان خیر است برای شما و چه بسا چیزی را دوست دارید و در آن برای شما شر است اما پدیده های آفرینش هم میتوانند خیر باشند و هم شر مثلآ آب هم حیات میبخشد و هم جان میستاند خفه شدن در آب یا سیلاب که مرگ را هدیه میکند و یا آتش هم میسوزاند و از بین میبرد و هم ما برای زنده ماندن ازگزند سرما به آن نیاز مندیم چاقو هم در جراحی میتواند زندگی ببخشد و هم باعث قتل میشود تمام پدیده های خلقت از این قوانین پیروی میکنند وتمام اینها بر اساس قوانین آفرینش از جانب خداست انسان هم مخلوق است هم عامل شر است و هم عامل خیر اما چیزی که در انسان وجود دارد اختیار کردن و انتخاب خیر و شر است و هر راهی را که انتخاب کند بر اساس قوانین خلقت است که از جانب خدا نهاده شده که این در( سوره 4 آیه 78و79) هر كجا باشيد شما را مرگ درمى‏ يابد هر چند در برجهاى استوار باشيد و اگر [پيشامد] خوبى به آنان برسد مى‏ گويند اين از جانب خداست و چون صدمه‏ اى به آنها برسد مى‏ گويند اين از طرف توست بگو همه از جانب خداست [آخر] اين قوم را چه شده است كه نمى‏ خواهند سخنى را [درست] دريابند 78 (آرى،) آنچه از نيكيها به تو مى‏ رسد، از طرف خداست; و آنچه از بدى به تو مى ‏رسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم; و گواهى خدا در اين باره، كافى است! (79) که توسط مدعی بعنوان تضاد مطرح شده کاملا روشن و مشخص است و در سوره 38ص آیه 41شیطان فقط به انسان پیشنهاد میدهد که او را به گمراهی ببرد ولی در نهایت این انسان است که انتخاب میکند و ایوب از خدا میخواهد که از شیطان رها شود مانند یوسف که از خدا خواست از کید زنان خلاص شود و اینها همان امتحان خداست که وعده آن در قرآن آمده اما در هیچ یک از این آیات ریشه بیچاره گی ذکر نشده


15) رحمت الله چقدر است؟ الله رحمت را بر خود مقرر کرده است (سوره 6 آیه 12) هرچند بعضی از اشخاص را هرچند که میتواند هدایت نمیکند (سوره 6 آیه 35، سوره 14 آیه 4).
آیات : بگو: «آنچه در آسمانها و زمين است، از آن كيست؟» بگو: «از آن خداست; رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم كرده; (و به همين دليل،) بطور قطع همه شما را در روز قيامت، كه در آن شك و ترديدى نيست، گرد خواهد آورد. (آرى،) فقط كسانى كه سرمايه‏ هاى وجود خويش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ايمان نمى ‏آورند. (12) و اگر اعراض كردن آنان [از قرآن] بر تو گران است اگر مى‏ توانى نقبى در زمين يا نردبانى در آسمان بجويى تا معجزه‏اى [ديگر] برايشان بياورى [پس چنين كن] و اگر خدا مى ‏خواست قطعا آنان را بر هدايت گرد مى‏آورد پس زنهار از نادانان مباش 35 و ما هيچ پيامبرى را جز به زبان قومش نفرستاديم تا [حقايق را] براى آنان بيان كند پس خدا هر كه را بخواهد بى‏ راه مى ‏گذارد وهر كه را بخواهد هدايت مى‏ كند و اوست ارجمند حكيم 4   
جواب : سرتاسر خلقت مملواز رحمت و تد بیر خداوند است اما انسان موجودیست دارای شعور و در پذیرش هدایت و ضلالت مختار است هدایت و ضلالت هر دو مخلوق خدا هستند ولی خدا کسی را مجبور به پذیرش هدایت و ضلالت نمیکند بلکه هر کسی مایل به هدایت باشد خدا او را به راه هدایت میبرد وهر کسی مایل به ضلالت باشد خدا او را در مسیر ضلالت میبرد چرا که خدا تغییر در قومی ایجاد نمیکند مگر انکه خودشان تغییر کنند(قران) و آیات فوق هم همین دیدگاه قرآن را تایید میکند( پس خدا هر كه را بخواهد بى‏ راه مى ‏گذارد و هر كه را بخواهد هدايت مى‏ كند و اوست ارجمند حكيم 4) يعني هر كس خودش گمراهي بخواهد خدا گمراهش میکند وهرکس هدایت بخواهد خدا هدایتش میکند اما کسی را مجبور به هدایت و ضلالت نمیکند هیچیک از آیات قرآن کریم نگفته خدا به اجبار کسی را هدایت و یا گمراه میکند
 

16) آیا در بهشت بازجویی خواهد بود یا نه؟ از یکدیگر سوال نخواهند کرد (سوره 23 آیه 101)، اما همچنان در یک پرس و جوی دو جانبه شرکت خواهند کرد (سوره 52 آیه 25) و از یکدیگر سوال خواهند کرد (سوره 37 آیه 27).
آیات : پس آنگاه كه در صور دميده شود [ديگر] ميانشان نسبت‏ خويشاوندى وجود ندارد و از [حال] يكديگر نمى ‏پرسند 101 و برخى‏ شان رو به برخى كنند [و] از هم پرسند 25 و بعضى روى به بعضى ديگر مى‏ آورند [و] از يكديگر مى ‏پرسند 27
 جواب : با دقت در سه آیه فوق مبینیم که این آیات اشاره به دو زمان مختلف دارند اول هنگام دمیده شدن در صور که انسانها هنوز محاسبه نشده اند و نامه اعمالشان هنوز روشن و مشخص نیست و همه مضطرب و هراسان هستند پس آنگاه كه در صور دميده شود [ديگر] ميانشان نسبت‏ خويشاوندى وجود ندارد و از [حال] يكديگر نمى‏ پرسند 101 اما در دو آیه بعد زمانیست که نامه اعمال به آنها داده شده و هر کس تکلیف خود را میداند و جایگاهش روشن و مشخص است ایه اول اهل بهشتند( و برخى ‏شان رو به برخى كنند [و] از هم پرسند 25 گويند ما پيشتر در ميان خانواده خود بيمناك بوديم 26 پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ كرد 27 ما از ديرباز او را مى‏ خوانديم كه او همان نيكوكار مهربان است 28 و آیه بعد اهل دوزخ و عذابند( و بعضى روى به بعضى ديگر مى‏ آورند [و] از يكديگر مى ‏پرسند 27 [و] مى‏ گويند شما [ظاهرا] از در راستى با ما درمى‏ آمديد [و خود را حق به جانب مى ‏نموديد] 28 [متهمان] مى‏ گويند [نه] بلكه با ايمان نبوديد 29 و ما را بر شما هيچ تسلطى نبود بلكه خودتان سركش بوديد 30 پس فرمان پروردگارمان بر ما سزاوار آمد ما واقعا بايد [عذاب را] بچشيم 31 و شما را گمراه كرديم زيرا خودمان گمراه بوديم 32 اما بازجویی در کار نیست آنها شرح حال خودشان را به یکدیگر میگویند


17) آیا فرشتگان محافظ هستند؟ هیچ حافظی بجز الله وجود ندارد (سوره 2 آیه 107، سوره 29 آیه 22)، اما (سوره 41 آیه 31) فرشتگان خود میگویند "ما محافظان شما در اینجا و در آن دنیا هستیم." همچنین در سوره های دیگر نقش آنها بعنوان نگاهبان (سوره 13 آیه 11 و سوره 50 آیه 17-18) و محافظان (سوره 82 آیه 10) اعلام میشود.
آیات : مگر ندانستى كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست و شما جز خدا سرپرست و ياورى نداريد 107 مگر ندانستى كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست و شما جز خداسرپرست و ياورى نداريد 107 در زندگى دنيا و در آخرت دوستانتان ماييم و هر چه دلهايتان بخواهد در [بهشت] براى شماست و هر چه خواستار باشيد در آنجا خواهيد داشت 31 براى او فرشتگانى است كه پى در پى او را به فرمان خدا از پيش رو و از پشت‏ سرش پاسدارى مى ‏كنند در حقيقت‏ خدا حال قومى را تغيير نمى‏ دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند و چون خدا براى قومى آسيبى بخواهد هيچ برگشتى براى آن نيست و غير از او حمايتگرى براى آنان نخواهد بود 11 آنگاه كه دو [فرشته] دريافت‏ كننده از راست و از چپ مراقب نشسته‏ اند 17[آدمى] هيچ سخنى را به لفظ درنمى‏ آورد مگر اينكه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مى‏ كند] 18 و قطعا بر شما نگهبانانى [گماشته شده]اند 10
جواب : در هستی هر کاری به امر و فرمان خدا انجام می گیرد و روح و ملائکه و رسولان و انبیاء همگی به امر و فرمان خدا انجام وظیفه مینمایند و الله حافظ همه چیز است تک تک کلمات قران دارای مفهوم خاص خود است و در آیات فوق میفرماید هیچکس ولی شما و یاری کننده ی شما غیر از خدا نیست و شما جز خدا سرپرست و ياورى نداريد خوب کاملا روشن است که این آیات میگویند در برابر خدا , شمارا کسی نمیتواند یاری و یا سرپرستی کند و در آفرینش تمام اجزائ آفرینش بفرمان خداست و فقط موجودات با شعور برای انتخاب مسیر هدایت و ظلالت حق انتخاب دارند که هر دو از جانب خدا و بر اساس قوانین آفرینش ایجاد شده اند بنا بر این فرشتگان و رسولان بر اساس اوامر خدا انجام وظیفه و کار میکنند و حکم کننده و قانونگذار فقط خداست و این در آیات خداوند کاملا معلوم و مشهود است و تضادی در این آیات نیست


18) آیا همه چیز مطیع الله است؟ به اینکه همه چیز مطیع الله است در (سوره 30 آیه 26) اعلام شده است اما در چندین جای دیگر در مورد عدم اطاعت مغرورانه شیطان از الله خبر میدهد از جمله (سوره 7 آیه 11، سوره 15 آیه 28-31، سوره 17 آیه 61، سوره 20 آیه 116، سوره 28 آیه 71-74، سوره 18 آیه 50)، همچنین در جاهای دیگری در مورد بسیاری از موجودات که از فرمان الله سرپیچی میکنند.
آیات : و هر كه در آسمانها و زمين است از آن اوست همه او را گردن نهاده‏ اند 26 و در حقيقت‏ شما را خلق كرديم سپس به صورتگرى شما پرداختيم آنگاه به فرشتگان گفتيم براى آدم سجده كنيد پس [همه] سجده كردند جز ابليس كه از سجده‏ كنندگان نبود 11 و [ياد كن] هنگامى را كه پروردگار تو به فرشتگان گفت من بشرى را از گلى خشك از گلى سياه و بدبو خواهم آفريد 28 پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دميدم پيش او به سجده درافتيد 29 پس فرشتگان همگى يكسره سجده كردند 30 جز ابليس كه خوددارى كرد از اينكه با سجده‏ كنندگان باشد 31 و هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم براى آدم سجده كنيد پس [همه] جز ابليس سجده كردند گفت آيا براى كسى كه از گل آفريدى سجده كنم 61 و [ياد كن] هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم براى آدم سجده كنيد پس جز ابليس كه سر باز زد [همه] سجده كردند 116 بگو هان چه مى ‏پنداريد اگر خدا تا روز رستاخيز شب را بر شما جاويد بدارد جز خداوند كدامين معبود براى شما روشنى مى‏ آورد آيا نمى ‏شنويد 71 بگو هان چه مى‏ پنداريد اگر خدا تا روز قيامت روز را بر شما جاويد بدارد جز خداوند كدامين معبود براى شما شبى مى ‏آورد كه در آن آرام گيريد آيا نمى ‏بينيد 72 و از رحمتش برايتان شب و روز را قرار داد تا در اين [يك] بياراميد و [در آن يك] از فزون‏بخشى او [روزى خود] بجوييد باشد كه سپاس بداريد 73 و [ياد كن] روزى را كه ندايشان مى ‏كند و مى ‏فرمايد آن شريكان كه مى ‏پنداشتيد كجايند 74 و [ياد كن] هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم آدم را سجده كنيد پس [همه] جز ابليس سجده كردند كه از [گروه] جن بود و از فرمان پروردگارش سرپيچيد آيا [با اين حال] او و نسلش را به جاى من دوستان خود مى ‏گيريد و حال آنكه آنها دشمن شمايند و چه بد جانشينانى براى ستمگرانند 50
جواب : همه چیز در هستی مطیع الله است آیات متعدد قرآن نشان از این دارد زیرا سنت الله یعنی قوانین آفرینش همه جا و همه چیز رافرا گرفته وقتی شما غذا میخورید نفس میکشید راه میروید حرف میزنید میخوابید و یا میمیرید از این قوانین اطاعت میکنید قلب ما در حالت عادی بین 70 یا 80 بار می تپد و این در اختیار ما نیست و یا وقتی غذا میخوریم معده ما بی آنکه ما اراده ای داشته باشیم غذا را هضم میکند گردش خون در بدن ما نیز از اراده ما خارج است و اگر عصبانی شویم و یا وحشت کنیم ترشح ادرنالین در خون دست ما نیست و یا کار کردن انزیمها و هزاران از این دست در تمام این موارد ما از قوانین الله اطاعت میکنیم (سوره 13 رعد آیه15) و برای خدا سجده میکنند کسانی که در آسمانها و زمین هستند چه بخواهند و چه نخواهند وسایه هایشان در صبحگاهان و شامگاهان اما موجودات با شعور در هستی که انسان هم یکی از آنهاست بر اساس قوانین خدا بین گمراهی و هدایت حق انتخاب دارند که بفرموده قرآن هم هدایت و هم ظلالت از جانب خدا و بر اساس قوانین الله است اما ما هستیم که انتخاب میکنیم و هر مسیری را انتخاب کنیم خدا ما را در همان مسیر میبرد و در قیامت کیفر میبینیم ابلیس هم که در قرآن در زمره جنیان است مانند انسان موجود با شعور است و حق انتخاب دارد و انتخاب ظلالت از سوی او بر اساس قوانین است که الله تعیین کرده ودر آخرت مجازات میشود بر مبنای همین قوانین هیچ کس در انتخاب راه مجبور نیست ولی هر راهی را انتخاب نماید در چهار چوبه قوانین است و خارج از حیطه خداوند نیست و خدا بر همه چیز احاطه دارد بنابر این حتی کافران هم خواسته و نا خواسته از خدا اطاعت میکنند حتی با انتخاب مسیر ظلالت و کیفر آنرا میبینند زیرا هدایت و ظلالت در آفرینش از قوانین خداست و تضادی در آیات نیست


 19) آیا الله شرک را میبخشد؟ شرک بدترین گناهان شمرده میشود، اما به نظر میرسد نویسنده قرآن نتوانسته است در مورد اینکه الله شرک را میبخشد یا نمیبخشد تصمیم قاطعی بگیرد. در (سوره 4 آیه 48، 116) میگوید نمیبخشد و در سوره (4 آیه 153) میگوید میبخشد، ابراهیم با پرستش ماه و خورشید و ستاره به عنوان خدایش دچار شرک میشود (سوره 6 آیه 76-78) اما مسلمانان فکر میکنند که پیامبران گناه نمیکنند.
آیات : مسلما خدا اين را كه به او شرك ورزيده شود نمى‏ بخشايد و غير از آن را براى هر كه بخواهد مى ‏بخشايد و هر كس به خدا شرك ورزد به يقين گناهى بزرگ بربافته است 48 خداوند اين را كه به او شرك آورده شود نمى‏ آمرزد و فروتر از آن را بر هر كه بخواهد مى ‏بخشايد و هر كس به خدا شرك ورزد قطعا دچار گمراهى دور و درازى شده است 116 اهل كتاب از تو مى‏ خواهند كه كتابى از آسمان [يكباره] بر آنان فرود آورى البته از موسى بزرگتر از اين را خواستند و گفتند خدا را آشكارا به ما بنماى پس به سزاى ظلمشان صاعقه آنان را فرو گرفت‏ سپس بعد از آنكه دلايل آشكار برايشان آمد گوساله را [به پرستش] گرفتند و ما از آن هم درگذشتيم و به موسى برهانى روشن عطا كرديم 153 پس چون شب بر او پرده افكند ستاره‏ اى ديد گفت اين پروردگار من است و آنگاه چون غروب كرد گفت غروب‏ كنندگان را دوست ندارم 76و چون ماه را در حال طلوع ديد گفت اين پروردگار من است آنگاه چون ناپديد شد گفت اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود قطعا از گروه گمراهان بودم 77و چون ماه را در حال طلوع ديد گفت اين پروردگار من است آنگاه چون ناپديد شد گفت اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود قطعا از گروه گمراهان بودم 77 پس چون خورشيد را برآمده ديد گفت اين پروردگار من است اين بزرگتر است و هنگامى كه افول كرد گفت اى قوم من من از آنچه [براى خدا] شريك مى‏ سازيد بيزارم 78
جواب : خداوند در قرآن میفرماید که در صورت توبه همه ی گناهان را میبخشد (سوره39آیه53 ) بگو: «اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده ‏ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مى ‏آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است. (53) البته که در صورت توبه خدا شرک را هم می بخشد زیرا وعده خدا حق است و خدا قاطعانه سخن میگوید مگر پیامبران الهی مشرکین را دعوت به پذیرش یکتا پرستی نمیکردند اگر قرار بود بر اساس اوهام نویسنده ی مدعی تضاد که به ظاهر تکلیفش با خودش روشن نیست و آن را به خدا و قرآن نسبت میدهد . مشرکینی که توبه کرده اند و ایمان آورده اند هم مواخذه و مجازات گردند ضرورتی نداشت که پیامبران آنها را دعوت به توحید و یکتا پرستی کنندحتی قران میگوید(سوره 11آیه114) نیکی ها و خوبیها بدیها و ناپاکیها و گناهان را از بین میبرد و خدا کسانی را که شرک می ورزند و بر ان اسرار میکنند و توبه نمیکنند و دست از ستمگری بر نمی دارند را نخواهد بخشید اما در باره ابراهیم سخنان او و اعمالش تاکتیک او بوده مانند شکستن بتان و انداختن تبر به گردن بت بزرگ و احتجاج توام با دلایل ابراهیم در مقابل بت پرستان که چرا از بت بزرگ نمی پرسید زیرا که تبر در دست اوست و محاجه ابراهیم با مشرکان در قرآن دقیقآ بیانگر تاکتیک ابراهیم در مقابل مشرکان و دعوت آنان به توحید و یکتا پرستی است


 20) ماجرای پرستش گوساله طلایی اسرائیلیان قبل از اینکه موسی از کوه بازگردد آغاز به پرستش گوساله طلایی کردند (سوره 7 آیه 149)، اما تازمانی که موسی بازنگشته بود از توبه کردن سر باز زدند و به ستایش گوساله ادامه دادند (سوره 20 آیه 91). آیا هارون نیز در گناه آنان شریک بود؟ نه (سوره 20 آیه 85-90)، آری (سوره 20 آیه 92، سوره 7 آیه 151).
آیات : و چون انگشت ندامت گزيدند و دانستند كه واقعا گمراه شده ‏اند گفتند اگر پروردگار ما به ما رحم نكند و ما را نبخشايد قطعا از زيانكاران خواهيم بود 149 فرمود در حقيقت ما قوم تو را پس از [عزيمت] تو آزموديم و سامرى آنها را گمراه ساخت 85 پس موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود برگشت [و] گفت اى قوم من آيا پروردگارتان به شما وعده نيكو نداد آيا اين مدت بر شما طولانى مى ‏نمود يا خواستيد خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آيد كه با وعده من مخالفت كرديد 86 گفتند ما به اختيار خود با تو خلاف وعده نكرديم ولى از زينت‏ آلات قوم بارهايى سنگين بر دوش داشتيم و آنها را افكنديم و [خود] سامرى [هم زينت‏ آلاتش را] همين گونه بينداخت 87 پس براى آنان پيكر گوساله‏اى كه صدايى داشت بيرون آورد و [او و پيروانش] گفتند اين خداى شما و خداى موسى است و [پيمان خدا را] فراموش كردند 88 مگر نمى‏ بينند كه [گوساله] پاسخ سخن آنان را نمى‏ دهد و به حالشان سود و زيانى ندارد 89 و در حقيقت هارون قبلا به آنان گفته بود اى قوم من شما به وسيله اين [گوساله] مورد آزمايش قرار گرفته ‏ايد و پروردگار شما [خداى] رحمان است پس مرا پيروى كنيد و فرمان مرا پذيرا باشيد 90 گفتند ما هرگز از پرستش آن دست بر نخواهيم داشت تا موسى به سوى ما بازگردد 91 [موسى] گفت اى هارون وقتى ديدى آنها گمراه شدند چه چيز مانع تو شد 92 و هنگامى كه موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من، بد جانشينانى برايم بوديد (و آيين مرا ضايع كرديد)! آيا درمورد فرمان پروردگارتان (و تمديد مدت ميعاد او)، عجله نموديد (و زود قضاوت كرديد؟!)» سپس الواح را افكند، و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانيت) به سوى خود كشيد; او گفت: «فرزند مادرم! اين گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان كردند; و نزديك بود مرا بكشند، پس كارى نكن كه دشمنان مرا شماتت كنند و مرا با گروه ستمكاران قرار مده!» (150) [موسى] گفت پروردگارا من و برادرم را بيامرز و ما را در [پناه] رحمت‏ خود درآور و تو مهربانترين مهربانانی 151
جواب : در هیچ کجای قرآن هارون با مشرکین همراه نیست و در همین سوره مورد اشاره هارون که خودش در قرآن رسول و فرستاده ی خداست به قومش تذکر و هشدار میدهد که (و در حقيقت هارون قبلا به آنان گفته بود اى قوم من شما به وسيله اين [گوساله] مورد آزمايش قرار گرفته ‏ايد و پروردگار شما [خداى] رحمان است پس مرا پيروى كنيد و فرمان مرا پذيرا باشيد 90)پس هارون مرتکب شرک نیست اما در آیه 151 موسی برای خودش و برادرش آمرزش میخواهد و مدعی با سانسور قرآن ناتوانی خود را به نمایش میگذارد برای روشن شدن آیه ترجمه همین آیات را می زنم (و هنگامى كه موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من، بد جانشينانى برايم بوديد (و آيين مرا ضايع كرديد)! آيا درمورد فرمان پروردگارتان (و تمديد مدت ميعاد او)، عجله نموديد (و زود قضاوت كرديد؟!)» سپس الواح را افكند، و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانيت) به سوى خود كشيد; او گفت: «فرزند مادرم! اين گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان كردند; و نزديك بود مرا بكشند، پس كارى نكن كه دشمنان مرا شماتت كنند و مرا با گروه ستمكاران قرار مده!» (150) در هیچ کدام از این آیات تضاد و تناقضی نیست و در هیچ کجای قرآن هارون با مشرکین همراه نیست . و اینها همه دروغ پردازی مدعی تضاد است


21) یونس به بیابان رسید یا نرسید؟ ما در حالی که ناخوش بود، او را به بیابان رساندیم (سوره 37 آیه 145)؛ اگر نعمت پروردگارش نبود، در حین بد حالی به صحرایی بی آب و گیاه می افتاد (سوره 68، آیه 49). 
آیات : فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاء وَهُوَ سَقِيمٌ [الصافات : 145] و او را به فضایی باز افکندیم در حالیکه بیمار بود﴿۱۴۵﴾
لَوْلَا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ [القلم : 49] و اگر نبود نعمتی از پروردگارش که به او رسید در حالی به دشت افکنده میشد که او سرزنش شده بود 
 49
جواب :  هر دو آیه مورد نظر اشاره بر این دارد که یونس به خشکی رسید ودر هیچیک از آیات بحثی از نرسیدن یونس به خشکی نیست آیه اول میگوید یونس در حالی که ناخوش بود به خشکی رسید و آیه بعد میگوید اگر لطف پروردگارش نبود در حالی به خشکی میرسید که نکوهش شده بود این بدان معنی نیست که به خشکی نرسید این آیه هم میگوید رسید اما اگر لطف پروردگار شامل حالش نمی شد سرزنش شده به خشکی میرسید 


22) موسی و انجیل؟ مسیح بیش از 1000 سال بعد از موسی به دنیا آمد اما در (سوره 7 آیه 157) الله در مورد انجیلی که به مسیح داده شده است با موسی صحبت میکند.
آیات : همانان كه از اين فرستاده پيامبرمردمی كه [نام] او را نزد خود در تورات و انجيل نوشته مى ‏يابند پيروى مى ‏كنند [همان پيامبرى كه] آنان را به كار پسنديده فرمان مى‏ دهد و از كار ناپسند باز مى ‏دارد و براى آنان چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را بر ايشان حرام مى ‏گرداند و از [دوش] آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بوده است برمى‏ دارد پس كسانى كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياريش كردند و نورى را كه با او نازل شده است پيروى كردند آنان همان رستگارانند 15
 جواب : اینجا صحبت از محمد است که نامش در تورات و انجیل آمده و فقط در این آیه نیست آیات دیگری هم در قرآن آمده که به ذکر یکی از آنها بسنده میکنم (سوره61آیه6) و (به ياد آوريد) هنگامى را كه عيسى بن مريم گفت: «اى بنى اسرائيل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالى كه تصديق‏ كننده كتابى كه قبل از من فرستاده شده ( تورات) مى ‏باشم، و بشارت ‏دهنده به رسولى كه بعد از من مى‏ آيد و نام او احمد است!» هنگامى كه او ( احمد) با معجزات و دلايل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: «اين سحرى است آشكار»! (6) واین آیات نشان می دهد که تمام کارهای خدا بر اساس محاسبه و تدبیر است مانند حرکت اجرام که از میلیاردها سال پیش محاسبه شده و اینک انجام می پذیرد اما این چه ربطی با تضاد داشت که طرح شد ؟ خواننده ی عزیزخودش قضاوت کند


23) آیا کسانی که به زنان تهمت ناپاکی میزنند بخشیده میشوند؟ آری (سوره 24 آیه 5) نه (سوره 24 آیه 23).
آیات : مگر كسانى كه بعد از آن [بهتان] توبه كرده و به صلاح آمده باشند كه خدا البته آمرزنده مهربان است 5 بى ‏گمان كسانى كه به زنان پاكدامن بى‏ خبر [از همه جا] و با ايمان نسبت زنا مى‏ دهند در دنيا و آخرت لعنت‏ شده ‏اند وبراى آنهاعذابى سخت‏ خواهد بود 23 جواب : همانطور که در قسمتهای قبل اشاره کردم خدا همه ی گناهان را در صورت توبه کردن می آمرزد موسی در قرآن مرتکب قتل نفس میشود که از گناهان بزرگ است ولی وقتی توبه میکند خدا توبه اش را میپذیرد(سوره 28 آیه16) و داخل شهر شد بى‏ آنكه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را با هم در زد و خورد يافت‏يكى از پيروان او و ديگرى از دشمنانش [بود] آن كس كه از پيروانش بود بر ضد كسى كه دشمن وى بود از او يارى خواست پس موسى مشتى بدو زد و او را كشت گفت اين كار شيطان است چرا كه او دشمنى گمراه ‏كننده [و] آشكار است 15گفت پروردگارا من بر خويشتن ستم كردم مرا ببخش پس خدا از او درگذشت كه وى آمرزنده مهربان است 16 و در آیه مورد اشاره خدا استثناء قائل شده میفرمایند غیر از کسانیکه توبه کرده باشند و از کار خود پشیمان باشند و از آن دست کشیده باشند که خدا توبه پذیر و آمرزنده است


24) در روز آخرت کارنامه خود را چگونه دریافت میکنیم؟ در روز جزا، زیانکاران کارنامه اعمال بدشان را از کجا میگیرند؟ از پشتشان (سوره 84 آیه 10) یا از دست چپشان (سوره 69 آیه 25)؟
آیات : و اما كسى كه كارنامه ‏اش از پشت‏ سرش به او داده شود 10 و اما كسى كه كارنامه‏ اش به دست چپش داده شود گويد اى كاش كتابم را دريافت نكرده بودم 25
جواب : در روز قیامت نامه اعمال گناهکاران از پشت سر و بدست چپ آنها داده میشود و هر دو مورد فوق صحیح است و جای اشکال نیست دو دسته وجود دارند که در کل قرآن و آیات فوق به آنها اشاره میشود اصحاب یمین اهل بهشت کسانی که کتاب اعمالشان بدست راست آنها داده میشود و اصحاب شمال اهل دوزخ که نامه اعمالشان از پشت سر و بدست چپ آنها داده میشود و هیچ آیه ای در قرآن وجود ندارد که بگوید گناهکاران کتاب اعمالشان را با دست راست میگیرند بنابر این تضادی وجود ندارد


25) آیا فرشته ها میتوانند نامطیع باشند؟ هیچ فرشته ای متکبر نیست، همه الله را اطاعت میکنند (سوره 16 آیات 49-50)، اما "هان به فرشتگان گفتیم، آدم را سجده کنید" و همه آنها به آدم سجده کردند مگر ابلیس، ابلیس نافرمانی کرد و او بسیار متکبر است (سوره 2 آیه 34).
آیات : و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين از جنبندگان و فرشتگان است براى خدا سجده مى‏ كنند و تكبر نمى‏ ورزند 49 از پروردگارشان كه حاكم بر آنهاست مى ‏ترسند و آنچه را مامورند انجام مى ‏دهند 50 و چون فرشتگان را فرموديم براى آدم سجده كنيد پس بجز ابليس كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران شد [همه] به سجده درافتادند 34
 جواب : تمام موجودات مطیع قوانین آفرینش هستند که توسط خدا ایجاد گردیده و همین معنای خضوع و فروتنی و اطاعت آنهاست قلب شما درحالت معمولی هر دقیقه 70 الی 80 بار میزند چه شما بخواهید و چه نخواهید همینطور معده ی شما غذا را هضم میکند بر اساس قوانین خدا و از شما کاری ساخته نیست . آیا میتوانید دستگاه گردش خون خود را متوقف کنیدهمینطور برای زنده ماندن مجبور هستید تنفس کنید و وقتی این کار ها بدون اراده ای از خودتان انجام میشوند شما در حال اطاعت و کرنش هستید ولی درانتخاب راه هدایت و ضلالت موجودات با شعور مثل جن و انسان در انتخاب راهشان مختار هستند و اجباری ندارند اما هر دو راه هدایت و ظلالت هم بر مبنای قوانین خدا در خلقت تعریف شده هستند بنا بر این ابلیس بر اساس قوانین خدا گمراهی را انتخاب کرد و شیطان بر اساس همین قوانین انسان را دعوت به گمراهی میکند و همین قوانین میگویند هر عمل نیکی پاداش دارد و هر عمل بدی مستوجب کیفر است خداوند در (سوره 3 آیه168)میفرمایند بکو مرگ را از خودتان دور کنید اگر شما راست میگویید و توانمند هستید انسانهای متکبر وعصیانگر هم خواه نا خواه از قوانین خدا در آفرینش اطاعت میکنند


26) تناقضی در (سوره 2 آیه 97) و (سوره 16 آیات 101-103). چه کسی قرآن را بر محمد وحی میکند؟ جبرئیل یا روح القدس (سوره 16 آیه 102) یا (سوره 2 آیه 97)؟ وحی های جدید وحی های قدیم را تصدیق میکنند (سوره 2 آیه 97) یا جایگزین آنها هستند (سوره 16 آیه 101)؟
آیات : بگو آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده تا كسانى را كه ايمان آورده ‏اند استوار گرداند و براى مسلمانان هدايت و بشارتى است 102 بگو كسى كه دشمن جبرئيل است [در واقع دشمن خداست] چرا كه او به فرمان خدا قرآن را بر قلبت نازل كرده است در حالى كه مؤيد [كتابهاى آسمانى] پيش از آن و هدايت و بشارتى براى مؤمنان است 97 و چون حكمى را به جاى حكم ديگر بياوريم و خدا به آنچه به تدريج نازل مى ‏كند داناتر است مى‏ گويند جز اين نيست كه تو دروغ ‏بافى [نه] بلكه بيشتر آنان نمى‏ دانند 101بگو آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده تا كسانى را كه ايمان آورده‏ اند استوار گرداند و براى مسلمانان هدايت و بشارتى است 102و نيك مى‏ دانيم كه آنان مى‏ گويند جز اين نيست كه بشرى به او مى‏ آموزد [نه چنين نيست زيرا] زبان كسى كه [اين] نسبت را به او مى ‏دهند غير عربى است و اين [قرآن] به زبان عربى روشن است 103
 جواب : اینکه چه کسی قرآن را نازل میکند(سوره29آیه193و194) را هم باید اضافه کنیم که میگوید روح امین بر قلبت نازل کرد تا از هشدار دهنده گان باشی اما سوال اینجاست که مدعی تضاد مدرک و سندی در اختیار دارند که اینها یعنی روح القدس و روح الامین و جبریل نامهای یک نفر نیست ؟ چون در قرآن از این موارد بسیار است حتی در مورد خدا که نامهای دیگری هم دارد غفور ودود کریم رحیم و............. ویا شیطان با نامهای ابلیس مضل عدو مبین و........... ابراهیم با نامهای خلیل و اسوه حسنه و یا محمد با نامهای احمد و رحمت للعالمین وبشیر و نذیر و.........حتی قرآن هم با اسامی مختلف در قرآن نامیده شده بنا بر این روح الامین و روح القدس و جبریل هم میتواند نامهایی برای یک شخص باشد و در مورد قسمت دوم سوال : آیا وحی های جدید وحی های قدیم را تصدیق میکند یا نه جواب را قرآن میگوید بله آنها مصدق هستند یعنی تصدیق کننده هستند اما سوره 16 آیه 101 _103)اینجا بحثی از وحی نیست و تبدیل آیات مطرح است آیات خداوند در سر تا سر جهان آفرینش گسترده اند از یک شاخه گل که آیه ای از آیات خداوند است تا اجرام عظیمی که در کهکشانها هستند همه آیات خداوند هستند که همواره به فرمان خدا تبدیل میشوند و جایگزین میگردندمثلآ کشتی نوح و شتر صالح و عصای موسی آیاتی بودند که تبدیل شده اند و بجای آنها آیاتی دیگر جایگزین شده اند و اساس ناسخ و منسوخ همین است زیرا در قرآن هیچ آیه منسوخی نداریم و برخی به اشتباه این را عنوان می نمایند در حالیکه ایاتی که منسوخ شده اند آیاتی مانند کشتی نوح و شتر صالح و عصای موسی و حتی پیامبران هستند که الان وجود ندارند اما روزی بوده اند و منسوخ شده یا تبدیل شده اند قرآن عربی خالص است (سوره 16 آیه 103) اما تعداد بسیار زیادی کلمات غیر عربی در آن یافت میشود. و نيك مى‏ دانيم كه آنان مى‏ گويند جز اين نيست كه بشرى به او مى‏ آموزد [نه چنين نيست زيرا] زبان كسى كه [اين] نسبت را به او مى ‏دهند غير عربى است و اين [قرآن] به زبان عربى روشن است 103 خوب بود این مدعی زبانشناس به بعضی از عبارتهای غیر عربی اشاره کند تا این مطلب از حالت شعاری خارج گردد و قابل بحث باشد


27) حلقه بینهایت (تسلسل). (سوره 26 آیه 192-195-196) میگوید "این (قرآن) وحیست از طرف خداوند... به زبان عربی و این (قرآن) در نوشته های (پیامبران) قبلی نیز هست. حال با دانستن اینکه انجیل و تورات به زبان عبری و یونانی نوشته شده است. چطور یک کتاب عربی میتواند در آن کتابهای غیر عربی آمده باشد؟ علاوه بر این اگر این قرآن در آن کتابها گنجانده شده است، همین (سوره 26 آیه 192-195-196) نیز باید در آن کتابها باشد، بنابر این آن کتابها نیز باید در کتابهای قبلی همین سوره را داشته باشند و همینگونه به یک حلقه بینهایت و تسلسل میرسیم.
آیات : و راستى كه آن وحى پروردگار جهانيان است 192 روح الامين آن را بر دلت نازل كرد 193 تا از [جمله] هشداردهندگان باشى 194به زبان عربى روشن 195 و آن در كتابهاى پيشينيان آمده است 196
جواب : واقعآ گاهآ به شعور این مدعی شک میکنم که مطالبش که بیشتر با بغض و کینه ای که خودش مدعی آنست نشانگرنفرت متعصبانه ای نسبت به کلام خداوند است که اوج استیصال ودرمانده گی او را در استدلال منطقی و واقعی به نمایش میگذارد قرآن میگوید هیچ فرقی میان هیچیک از پیامبران نیست محمد میگوید زنا دزدی قتل نفس دروغ تهمت و.......... بد است این را موسی و عیسی و سایر پیامبران هم میگویند آیا اینها مستلزم آنست که حتمآ با یک زبان گفته شود مهم پیام خداوند است که به انسانها داده میشود و این پیام به زبانهای دیگر ترجمه میشود قرآن میگوید پیامبران به زبان قومشان سخن میگویند اما نمیگوید که فقط برای هدایت قوم خودشان آمده اند بلکه میکوید پیام آنها جهانیست


28) آیا تورات مثل قرآن است یا نیست؟ ادعای مسلمانان مبنی بر تحریف انجیل و تورات، از یک طرف با (سوره 2 آیه 24) و (سوره 17 آیه 88) و از طرف دیگر با (سوره 28 آیه 49) و (سوره 46 آیه 10) در تضاد است.
آیات : و اگر نتوانستید انجامش دهید (که سوره ای مانند آن بیاورید)و هرگز نمیتوانید این کار را انجام دهید پس خود رانگهداری کنید از آتشی که هیزمش مردم و سنگها هستند آماده شده برای کافران 24  بگو اگر انس و جن گرد آيند تا نظير اين قرآن را بياورند نمیتوانند مانند آن را بیاورند هر چند برخى از آنها پشتيبان برخى [ديگر] باشند 88 بگو پس اگر راست مى‏ گوييد كتابى از جانب خدا بياوريد كه از اين دو هدايت كننده ‏تر باشد تا پيرويش كنم 49 بگو: «به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خدا باشد و شما به آن كافر شويد، در حالى كه شاهدى از بنى اسرائيل بر آن شهادت دهد، و او ايمان آورد و شما استكبار كنيد (چه كسى گمراهتر از شما خواهد بود)؟! خداوند گروه ستمگر را هدايت نمى ‏كند!» (10)
جواب : اینکه کلام تورات و قرآن یکیست و تمام کتب در واقع رمز رهایی بخش توحید را تبلیغ میکنند هیچ شکی در آن نیست و قرآن آن را تایید میکنند اما در بسیاری از ایات از کسانی سخن گفته میشود که آیات را تحریف میکنند و احکام را دگر گون میسازند و این فقط به ادیان دیگر منحصر نمیگردد بلکه برخی از مسلما نان هم همین کار را انجام میدهند و آیات را دگر گون میسازند مانند احکام سنگسار و حکم قتل مرتد که در قران نیست اما برخی از روی جهل و بدون دلیل به آن اعتقاد دارند دو آیه زیر را جهت نمونه تحریف برایتان مینویسم برخى از آنان كه يهودى‏ اند كلمات را از جاهاى خود برمى‏ گردانند و با پيچانيدن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دين [اسلام با درآميختن عبرى به عربى] مى‏گويند شنيديم و نافرمانى كرديم و بشنو [كه كاش] ناشنوا گردى و [نيز از روى استهزا مى‏ گويند] راعنا [كه در عربى يعنى به ما التفات كن ولى در عبرى يعنى خبيث ما] و اگر آنان مى‏ گفتند شنيديم و فرمان برديم و بشنو و به ما بنگر قطعا براى آنان بهتر و درست‏ تر بود ولى خدا آنان را به علت كفرشان لعنت كرد در نتيجه جز [گروهى] اندك ايمان نمى ‏آورند 46(سوره 4 ايه46) اى پيامبر كسانى كه در كفر شتاب مى‏ ورزند تو را غمگين نسازند [چه] از آنانكه با زبان خود گفتند ايمان آورديم و حال آنكه دلهايشان ايمان نياورده بود و [چه] از يهوديان [آنان] كه [به سخنان تو] گوش مى‏ سپارند [تا بهانه‏ ایى] براى تكذيب [تو بيابند] و براى گروهى ديگر كه [خود] نزد تو نيامده ‏اند خبرچينى [=جاسوسى] مى ‏كنند كلمات را از جاهاى خود دگرگون مى‏ كنند [و] مى ‏گويند اگر اين [حكم] به شما داده شد آن را بپذيريد و اگر آن به شما داده نشد پس دورى كنيد و هر كه را خدا بخواهد به فتنه درافكند هرگز در برابر خدا براى او از دست تو چيزى بر نمى‏ آيد اينانند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك گرداند در دنيا براى آنان رسوايى و در آخرت عذابى بزرگ خواهد بود 41 (سوره 5 أيه 41) اما قرآن در( سوره 5 آیات 44 و46)میفرماید که در تورات و انجیل نور و هدایت است که پیامبران بر اساس آن حکم میکنند زیرا آنها هم کلام خدا هستند


29) "پیر زن عجوزه" و شخصیت الله. در مورد داستان لوط "ما خانواده او را نجات دادیم، بغیر از عجوزه ای که عقب ماند" (سوره 26 آیه 170-171). و باز میگوید "اما ما او و خانواده اش را حفظ کردیم، بغیر از همسرش را، او از کسانی بود که با دیگران دش شهر ماند (سوره 7 آیه 82). این دو آیه یا باهم تناقض دارند یا الله احترام چندانی به همسر پیامبر قایل نمیشود.
آیات : پس او و كسانش را همگى رهانيديم 170 جزناتوانی كه از باقى‏ ماندگان بود 171 ولى پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند آنان را از شهرتان بيرون كنيد زيرا آنان كسانى‏ اند كه به پاكى تظاهر مى ‏كنند 82
جواب : عجوز از ریشه عجز به معنی عاجز و ناتوان است و کافران همگی در پیش خدا عاجزندو نمیتوانند خدا را به عجز آورند  اما زن لوط جزو کافران بود مانند پسر نوح که غرق شد و پدر ابراهیم که جزو مشرکان بود و دعای ابراهیم برایش کار ساز نشد خدا هر کس را بر مبنای اعمالش مواخذه میکند نه بر مبنای خویشاوندی اش و همه در پیشگاه خدا یکسان و برابر هستند حتی پیامبران و کرامت انسانها به تقوی یعنی رعایت محدوده های خداست ونه چیز دیگری


30) اشکالات بیشتر در داستان قوم لوط. جواب مردمش جز این نبود که "آنها را از قریه خود برانید که آنان مردمی هستند که از کار ما بیزاری میجویند" (سوره 7 آیه 82، سوره 27 آیه 56). مردمش به او پاسخی ندادند جز اینکه گفتند "غضب الله را برای ما بیاور اگر راست میگویی" (سوره 29 آیه 29). این دو جواب باهم یکی نیستند و در هر دو آیه اشاره شده که "غیر از این جوابی ندادند" بنابر این این یک تناقض است.
آیات : ولى پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند آنان را از شهرتان بيرون كنيد زيرا آنان كسانى‏ اند كه به پاكى تظاهر مى‏ كنند 82 و[لى] پاسخ قومش غير از اين نبود كه گفتند خاندان لوط را از شهرتان بيرون كنيد كه آنها مردمى هستند كه به پاكى تظاهر مى ‏نمايند 56 آيا شما با مردها درمى‏ آميزيد و راه [توالد و تناسل] را قطع مى‏ كنيد و در محافل [انس] خود پليدكارى مى‏ كنيد و[لى] پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند اگر راست مى گويى عذاب خدا را براى ما بياور 29
جواب : هر دو جواب صحیح است و پاسخ قوم لوط است و جواب بسیاری از کافران به الله در مقابل پیامبران همین است و یا تهدید به قتل و سنگسار میکردندو اینها هیچ تضاد و تناقضی با هم ندارند به اعتقاد من باید مدعی تضاد مقداری راجع به تعریف تضاد و تناقض حداقل ها را بداند تا دچار اینگونه بیهوده گویی ها نشود 


31) لذت الله؟ آیا عمل تنبیه خداوند از رحمت اوست یا از هدایت کردن و یا نکردن مستبدانه وی؟
جواب : تنبیه و تشویق خداوند از عدالت او ناشی میشود که در قوانین خلقت ساری و جاریست هر عملی را عکس العمل یست مساوی با آن و در خلاف جهت اگردر مسند قضاوت و داوری قرار بگیریم و به انسانی که آدم میکشد و تجاوز و تعدی میکند حکمی بدهیم برابر با حکم انسانی که نیکوکار است و با مردم مهربانی و یاری میکند ما به عدالت حکم نکرده ایم زیرا این دو انسان و رفتارشان برابر نیست ظالم با عادل برابر نیستند و نور با ظلمت یکی نیست و تنبیه خدا از عدالت است


32) آیا ابراهیم بت ها را نابود کرد؟ ماجرای ابراهیم در (سوره 19 آیه 41-49، سوره 6 آیه 74-83) بطور مشخصی با (سوره 21 آیه 51-59) متفاوت است، در حالی که در (سوره 21) ابراهیم با مردمش بطور جدی مقابله میکند و حتی بت های آنها را میشکند، در سوره 19 وقتی ابراهیم به دلیل صحبت کردن علیه بت ها توسط پدرش به سنگسار شدن تهدید میشود خفقان میگیرد و نه تنها مقابله ای نمیکند بلکه گویا منطقه را نیز ترک میگوید.
آیات : و در اين كتاب به ياد ابراهيم پرداز زيرا او پيامبرى بسيار راستگوى بود 41 چون به پدرش گفت پدر جان چرا چيزى را كه نمى ‏شنود و نمى ‏بيند و از تو چيزى را دور نمى ‏كند مى ‏پرستى 42 اى پدر به راستى مرا از دانش [وحى حقايقى به دست] آمده كه تو را نيامده است پس از من پيروى كن تا تو را به راهى راست هدايت نمايم 43 پدر جان شيطان را مپرست كه شيطان [خداى] رحمان را عصيانگر است 44 پدر جان من مى ‏ترسم از جانب [خداى] رحمان عذابى به تو رسد و تو يار شيطان باشى 45 گفت اى ابراهيم آيا تو از خدايان من متنفرى اگر باز نايستى تو را سنگسار خواهم كرد و [برو] براى مدتى طولانى از من دور شو 46 [ابراهيم] گفت درود بر تو باد به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مى ‏خواهم زيرا او همواره نسبت به من پر مهر بوده است 47 و از شما و [از] آنچه غير از خدا مى‏ خوانيد كناره مى‏ گيرم و پروردگارم را مى‏ خوانم اميدوارم كه در خواندن پروردگارم نااميد نباشم 48 و چون از آنها و [از] آنچه به جاى خدا مى‏ پرستيدند كناره گرفت اسحاق و يعقوب را به او عطا كرديم و همه را پيامبر گردانيديم 49 و [ياد كن] هنگامى را كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت آيا بتان را خدايان [خود] مى ‏گيرى من همانا تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مى‏ بينم 74 و اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين‏ كنندگان باشد 75 پس چون شب بر او پرده افكند ستاره ‏اى ديد گفت اين پروردگار من است و آنگاه چون غروب كرد گفت غروب‏ كنندگان را دوست ندارم 76 و چون ماه را در حال طلوع ديد گفت اين پروردگار من است آنگاه چون ناپديد شد گفت اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود قطعا از گروه گمراهان بودم 77 پس چون خورشيد را برآمده ديد گفت اين پروردگار من است اين بزرگتر است و هنگامى كه افول كرد گفت اى قوم من من از آنچه [براى خدا] شريك مى ‏سازيد بيزارم 78 من از روى اخلاص پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است و من از مشركان نيستم 79 و قومش با او به ستيزه پرداختند گفت آيا با من در باره خدا محاجه مى‏ كنيد و حال آنكه او مرا راهنمايى كرده است و من از آنچه شريك او مى‏ سازيد بيمى ندارم مگر آنكه پروردگارم چيزى بخواهد علم پروردگارم به هر چيزى احاطه يافته است پس آيا متذكر نمى ‏شويد 80 و چگونه از آنچه شريك [خدا] مى‏ گردانيد بترسم با آنكه شما خود از اينكه چيزى را شريك خدا ساخته ‏ايد كه [خدا] دليلuى در باره آن بر شما نازل نكرده است نمى ‏هراسيد پس اگر مى‏ دانيد كدام يك از [ما] دو دسته به ايمنى سزاوارتر است 81 كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالوده ‏اند آنان راست ايمنى و ايشان راه ‏يافته گانند 82 و آن حجت ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش داديم درجات هر كس را كه بخواهيم فرا مى ‏بريم زيرا پروردگار تو حكيم داناست 83 و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را به راه راست درآورديم و نوح را از پيش راه نموديم و از نسل او داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را [هدايت كرديم] و اين گونه نيكوكاران را پاداش مى ‏دهيم 84 و در حقيقت پيش از آن به ابراهيم رشد [فكرى]اش را داديم و ما به [شايستگى] او دانا بوديم 51 آنگاه كه به پدر خود و قومش گفت اين مجسمه ‏هايى كه شما ملازم آنها شده‏ ايد چيستند 52 گفتند پدران خود را پرستندگان آنها يافتيم 53 گفت قطعا شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى بوديد 54 گفتند آيا حق را براى ما آورده‏ اى يا تو از شوخى  ‏كنندگانى 55 گفت [نه] بلكه پروردگارتان پروردگار آسمانها و زمين است همان كسى كه آنها را پديد آورده است و من بر اين [واقعيت] از گواهانم 56 و سوگند به خدا كه پس از آنكه پشت كرديد و رفتيد قطعا در كار بتانتان تدبيرى خواهم كرد 57 پس آنها را جز بزرگترشان را ريز ريز كرد باشد كه ايشان به سراغ آن بروند 58 گفتند چه كسى با خدايان ما چنين [معامله‏ اى] كرده كه او واقعا از ستمكاران است 59
جواب : ادبیاتی که مدعی نا آگاه تضاد قرآن بکار میبندد به نوعی جهل و آنارشی توآم با نفرت را که تمام ناباوران متعصب در طول تاریخ ازاینگونه روشها پیروی میکرده اند را به اثبات میرساند اما ابراهیم به دستورات خدا تکیه دارد که به پدر و مادر نیکی کنید و با انان به احترام رفتار کنید و سخن درشتی که انان را ناراحت کند نگویید فقط اگر خواستند شما را به راه شرک ببرند از آنها اطاعت نکنید( سوره 29آیه8) ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، و اگر آن دو (مشرك باشند و) تلاش كنند كه براى من همتايى قائل شوى كه به آن علم ندارى، از آنها پيروى مكن! بازگشت شما به سوى من است، و شما را از آنچه انجام مى‏ داديد با خبر خواهم ساخت! (8)ویا( سوره 31 ایه 15) و هرگاه آن دو، تلاش كنند كه تو چيزى را همتاى من قرار دهى، كه از آن آگاهى ندارى (بلكه مى ‏دانى باطل است)، از ايشان اطاعت مكن، ولى با آن دو، در دنيا به طرز شايسته ‏اى رفتار كن; و از راه كسانى پيروى كن كه توبه ‏كنان به سوى من آمده ‏اند; سپس بازگشت همه شما به سوى من است و من شما را از آنچه عمل مى‏ كرديد آگاه مى‏كنم. (15) برای این است که ابراهیم با پدرش پرخاشگری ندارد چون دستور خداست اما مدعی نادان جسارت میکند زیرا باور ندارد و متعصب و نا اگاه است است


33) پسر نوح چه شد؟ با توجه به (سوره 21 آیه 76) نوح و خانواده اش از طوفان نجات یافتند و (سوره 37 آیه 77) اعلام میکند که تخم و ترکه نوح نجات یافتند و (سوره 11 آیه 42-43) میگوید که پسر نوح نابود شد. و نوح را [ياد كن] آنگاه كه پيش از [ساير پيامبران] ندا كرد پس ما او را اجابت كرديم و وى را با خانواده‏اش از بلاى بزرگ رهانيديم 76
آیات : و [تنها] نسل او را باقى گذاشتيم 77 و آن [كشتى] ايشان را در ميان موجى كوه ‏آسا مى ‏برد و نوح پسرش را كه در كنارى بود بانگ درداد اى پسرك من با ما سوار شو و با كافران مباش 42 گفت به زودى به كوهى پناه مى‏ جويم كه مرا از آب در امان نگاه مى‏ دارد گفت امروز در برابر فرمان خدا هيچ نگاهدارنده‏ اى نيست مگر كسى كه [خدا بر او] رحم كند و موج ميان آن دو حايل شد و [پسر] از غرق‏ شدگان گرديد و نوح پروردگار خود را آواز داد و گفت پروردگارا پسرم از كسان من است و قطعا وعده تو راست است و تو بهترين داورانى 45 فرمود اى نوح او در حقيقت از كسان تو نيست او [داراى] كردارى ناشايسته است پس چيزى را كه بدان علم ندارى از من مخواه من به تو اندرز مى‏ دهم كه مبادا از نادانان باشى 46 گفت پروردگارا من به تو پناه مى‏ برم كه از تو چيزى بخواهم كه بدان علم ندارم و اگر مرا نيامرزى و به من رحم نكنى از زيانكاران باشم 47
جواب : اگر به همین (سوره 11آیات 42تا 45) که به آن اشاره هم شده توجه کنیم پاسخ را یافته ایم زیرا خدا به نوح میفرماید که او (پسر نوح )عملش صالح نبوده و جزو خانواده واهل تو نيست در قرآن قرابت و خویشاوندی انسانها بر مبنای ایمانشان است نه به قومييت و خانواده هایشان و پسر نوح هم استثنا نیست و در قرآن جزو خانواده نوح نیست


34) آیا نوح تبعید شده بود؟ پیش از اینها قوم نوح تکذیب کرده بودند. بنده مارا تکذیب کردند و گفتند: دیوانه است و به دشنامش راندند. (سوره 54 آیه 9). حال اگر نوح رانده شده بود (از منطقه اش رانده شده بود) چطور قومش میتوانند در هنگام رد شدن از کنار نوح که کشتی میساخت او را مسخره کنند (سوره 11 آیه 38). نوح نمیتواند هم طرد شده باشد هم توسط قومش مسخره شود. 
 آیات : پيش از آنان قوم نوح [نيز] به تكذيب پرداختند و بنده ما را دروغ زن خواندند و گفتند ديوانه اى است و [بسى] آزار كشيد 9 او مشغول ساختن كشتى بود، و هر زمان گروهى از اشراف قومش بر او مى ‏گذشتند، او را مسخره مى‏ كردند; (ولى نوح) گفت: «اگر ما را مسخره مى‏ كنيد، ما نيز شما را همين‏گونه مسخره خواهيم كرد! (38)
جواب : در هیچ یک از آیات قرآن کریم نگفته نوح تبعید شده بود اما حتی اگر چنین بود باز هم کافران قوم نوح میتوانستند بر مکان او گذر کنند و از نزدیک نوح و مومنان را مسخره کنند بنابر این بر خلاف نظر مدعی تضاد نوح هم میتواند طرد شده باشد و هم توسط قومش استهزا(مسخره) شود


35) جادوگران فرعون مسلمان شدند یا کفر ورزیدند؟ آیا شعبده بازان فرعون، مصریان به پیامبر خدا موسی ایمان آوردند (سوره 7 آیه 103-126، سوره 20 آیه 56-73، سوره 26 آیه 29-51) یا تنها اسرائیلیان به موسی ایمان آوردند (سوره 10 آیه 82)؟
 آیات : آنگاه بعد از آنان موسى را با آيات خود به سوى فرعون و سران قومش فرستاديم ولى آنها به آن [آيات] كفر ورزيدند پس ببين فرجام مفسدان چگونه بود 103 و موسى گفت اى فرعون بى ‏ترديد من پيامبرى از سوى پروردگار جهانيانم 104 شايسته است كه بر خدا جز [سخن] حق نگويم من در حقيقت دليلى روشن از سوى پروردگارتان براى شما آورده ‏ام پس فرزندان اسرائيل را همراه من بفرست 105 [فرعون] گفت اگر معجزه ‏اى آورده ‏اى پس اگر راست مى‏ گويى آن را ارائه بده 106 پس [موسى] عصايش را افكند و بناگاه اژدهايى آشكار شد 107 و دست‏ خود را [از گريبان] بيرون كشيد و ناگهان براى تماشاگران سپيد [و درخشنده] بود 108 سران قوم فرعون گفتند بى‏ شك اين [مرد] ساحرى داناست 109 مى‏ خواهد شما را از سرزمينتان بيرون كند پس چه دستور مى‏ دهيد 110 گفتند او و برادرش را بازداشت كن و گردآورندگانى را به شهرها بفرست 111تا هر ساحر دانايى را نزد تو آرند 112 و ساحران نزد فرعون آمدند [و] گفتند [آيا] اگر ما پيروز شويم براى ما پاداشى خواهد بود 113گفت آرى و مسلما شما از مقربان [دربار من] خواهيد بود 114گفتند اى موسى آيا تو مى ‏افكنى و يا اينكه ما مى ‏افكنيم 115گفت‏ شما بيفكنيد و چون افكندند ديدگان مردم را افسون كردند و آنان را به ترس انداختند و سحرى بزرگ در ميان آوردند 116و به موسى وحى كرديم كه عصايت را بينداز پس [انداخت و اژدها شد] و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند فرو بلعيد 117پس حقيقت آشكار گرديد و كارهايى كه مى ‏كردند باطل شد 118و در آنجا مغلوب و خوار گرديدند 119و ساحران به سجده درافتادند 120[و] گفتند به پروردگار جهانيان ايمان آورديم 121پروردگار موسى و هارون 122فرعون گفت آيا پيش از آنكه به شما رخصت دهم به او ايمان آورديد قطعا اين نيرنگى است كه در شهر به راه انداخته ‏ايد تا مردمش را از آن بيرون كنيد پس به زودى خواهيد دانست 123دستها و پاهايتان را يكى از چپ و يكى از راست‏ خواهم بريد سپس همه شما را به دار خواهم آويخت 124گفتند ما به سوى پروردگارمان بازخواهيم گشت 125و تو جز براى اين ما را به كيفر نمى‏ رسانى كه ما به معجزات پروردگارمان وقتى براى ما آمد ايمان آورديم پروردگارا بر ما شكيبايى فرو ريز و ما را مسلمان بميران 126 پس ساحران به سجده درافتادند گفتند به پروردگار موسى و هارون ايمان آورديم 70 [فرعون] گفت آيا پيش از آنكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد قطعا او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است پس بى ‏شك دستهاى شما و پاهايتان را يكى از راست و يكى از چپ قطع مى‏ كنم و شما را بر تنه ‏هاى درخت‏ خرما به دار مى‏ آويزم تا خوب بدانيد عذاب كدام يك از ما سخت‏ تر و پايدارتر است 71 در نتيجه ساحران به حالت ‏سجده درافتادند 46 گفتند به پروردگار جهانيان ايمان آورديم 47 پروردگار موسى و هارون 48 گفت [آيا] پيش از آنكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد قطعا او همان بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است به زودى خواهيد دانست‏ حتما دستها و پاهاى شما را از چپ وراست ‏خواهم بريد و همه ‏تان را به دار خواهم آويخت 49 و خدا با كلمات خود حق را ثابت مى ‏گرداند هر چند بزهكاران را خوش نيايد 82
جواب : درتمام ایات ساحران در مقابل حق سجده میکنند و ایمان می آورند این اوج استیصال مدعی تضاد است که مضحکانه می کوشد در مقابل حقیقت قیام کند و طبیعتآ مانند اسلاف خويش با تعصب ناشی از جهل و آنارشی زاییده ناتوانی و تفاخری بر گرفته از خود خواهی و تکبری ساخته شده از غرور نمایشی از نا آگاهی و بی خردی را به اجرا گذاشته و عاجزانه ميكوشد که خود را توجیه نماید در تمام این آیات روشن و واضح تمام ساحران ایمان می اورند و همینطور برخی از بنی اسراییل هم که مورد ظلم فرعون واقع شده بودند به موسی و پروردگارش ایمان می آ وررند


36) آیا فرعون در لحظه مرگ توبه کرد؟ (سوره 10 آیه 90-92) میگوید که فرعون وقتی در بستر مرگ قرار گرفت توبه کرد و بنابر این رستگار شد، اما (سوره 4 آیه 18) میگوید چنین چیزی نمیتواند اتفاق بیافتد.
آیات : و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم پس فرعون و سپاهيانش از روى ستم و تجاوز آنان را دنبال كردند تا وقتى كه در شرف غرق شدن قرار گرفت گفت ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويده ‏اند نيست و من از تسليم ‏شدگانم 90اكنون در حالى كه پيش از اين نافرمانى مى‏ كردى و از تباهكاران بودى 91پس امروز تو را با زره [زرين] خودت به بلندى [ساحل] مى‏ افكنيم تا براى كسانى كه از پى تو مى‏ آيند عبرتى باشد و بى‏ گمان بسيارى از مردم از نشانه‏ هاى ما غافلند 92 و توبه كسانى كه گناه مى ‏كنند تا وقتى كه مرگ يكى از ايشان دررسد مى ‏گويد اكنون توبه كردم پذيرفته نيست و [نيز توبه] كسانى كه در حال كفر مى‏ ميرند پذيرفته نخواهد بود آنانند كه برايشان عذابى دردناك آماده كرده ‏ايم 18
 جواب : در قرآن بر خلاف داستان مدعی تضاد فرعون در بستر نمی میرد بلکه غرق میشود و دقیقآ هنگام مرگ و غرق شدن توبه میکند اما خداوند توبه ی فرعون را قبول نمیکند و آیه بروشنی میگوید که فقط جسد و کالبد فرعون برای عبرت دیگران به ساحل انداخته میشود دلیل این را هم آیه 18 بیان میکند کسی که مرگش میرسد و میگوید اکنون توبه کردم توبه اش پذیرفته نیست و در هیچ جایی از قرآن بر خلاف خیالبافی های مدعی غافل تضاد نیامده که فرعون رستگار شد 37)


ابطال کلام خدا در درستی و عدالت کامل است، هیچ کسی نیست که بتواند کلام خدا را عوض کند (سوره 6 آیه 115) همچنین به (سوره 6 آیه 34) و (سوره 10 آیه 64) نگاه کنید. اما بعدا الله (یا محمد؟) تصمیم میگیرد که بعضی از آیات را با آیات "بهتر" عوض کند (سوره 2 آیه 106، سوره 16 آیه 101)؛ و این البته بخاطر نادانی افراد نیست که خدا را مجبور به اینکار کرده باشند.  
آیات : و سخن پروردگارت به راستى و داد سرانجام گرفته است و هيچ تغييردهنده ‏اى براى كلمات او نيست و او شنواى داناست 115 و پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند ولى بر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند شكيبايى كردند تا يارى ما به آنان رسيد و براى كلمات خدا هيچ تغييردهنده‏ اى نيست و مسلما اخبار پيامبران به تو رسيده است 34 در زندگى دنيا و در آخرت مژده براى آنان است وعده ‏هاى خدا را تبديلى نيست اين همان كاميابى بزرگ است 64 هرايه اي را نسخ كنيم يا آن را به [دست] فراموشى بسپاريم بهتر از آن يا مانندش را مى ‏آوريم مگر ندانستى كه خدا بر هر كارى تواناست 106 و چون ايه اي را به جاى ايه ديگر بياوريم و خدا به آنچه به تدريج نازل مى‏ كند داناتر است مى ‏گويند جز اين نيست كه تو دروغ‏ بافى [نه] بلكه بيشتر آنان نمى‏ دانند 101 جواب : کلمات خداوند و یا آیات خداوند فقط آنهایی نیستند که در کتابهایی مانند قرآن تورات و انجیل مکتوبند بعنوان مثال عیسی در انجیل و قرآن کلمه خداوند است که بسوی مریم القا گردید و یا عصای موسی و شتر صالح از آیات خداوند است همینطور روزه مریم و ذکریا از آیات خداست تهاجم نابخردانه و جاهلانه مدعی متکبرتضاد بدلیل عدم آگاهی و کینه توزی وی میباشد ونه بر مبنای دلیل و عقل هیچیک از آیات قرآن منسوخ نیست و برای کلمات خدا تبدیلی نیست همانگونه که قرآن میفرماید تمام هستی ایات خداوند هستند از یک شاخه گل گرفته تا اجرام عظیم آسمانها همه آیات خدا هستند که بشر ناتوان از خلق این ایات است حتی مگسی را هم قادر نیست که خلق کند اما در خلقت غیر از خداوند هیچ کس جاودانه نیست و آیات خداوند هم همینطور مثلا کشتی نوح از ایات خداوند بود اما اکنون نیست میتوان کفت تبدیل یا منسوخ شده همینطور عصای موسی و پیراهن یوسف و یا اجرام وستاره گانی که روزی بوده اند و اینک دیگر نیستند اینها همه آیات خدا بودند و چه بسیار از این آیات که بفراموشی سپرده شده اند که ما از آنها هیچ نمیدانیم و نمی توانیم آنها رhا انکار کنیم اما بجای این آیات هر روز آیات دیگری از جانب خداوند متجلی میشود مانند روزهای عمر ما که هر روز یک آیه خداوند است و هیچ روزی با روز دیگریکسان نیست وهر روز میرود و روزی دیگر می آید با آیاتی دیگر و ما برخی از آن روزها را فراموش میکنیم این معنی واقعی ناسخ ومنسوخ در قرآن است اما همچنان که قرآن میفرماید ما از ان غافلیم(سوره12 آیه105) وَكَأَيِّن مِّن آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ [يوسف : 105] و چه بسيار نشانه‏اى (از خدا) در آسمانها و زمين كه آنها از كنارش مى‏گذرند، و از آن رويگردانند! (105) نادانی و جهل خود را به خدا نسبت ندهیم


 38) راهنمای حقیقت؟ "بگو این الله است که بسوی حقیقت راهنمایی میکند، چه کسی بیشتر سزاوار دنبال روی است؟" (سوره 10 آیه 35) اما در واقع سزاوار بودن الله با (سوره 14 آیه 4) که میگوید "الله هرکس را که بخواهد هدایت میکند و هرکس را بخواهد گمراه میکند" زیر سوال میرود. ما از کجا بدانیم که از آن اشخاصی هستیم که خدا دوست داردمارا هدایت کند یا دوست دارد مارا گمراه سازد؟ یک مسلمان از کجا بداند از آن دسته افراد گمراه شده از طرف الله است یا از آن افراد هدایت شده.
آیات : بگو آيا از شريكان شما كسى هست كه به سوى حق رهبرى كند بگو خداست كه به سوى حق رهبرى مى‏كند پس آيا كسى كه به سوى حق رهبرى مى‏كند سزاوارتر است مورد پيروى قرار گيرد يا كسى كه راه نمى‏نمايد مگر آنكه [خود] هدايت‏شود شما را چه شده چگونه داورى مى‏كنيد 35 و ما هيچ پيامبرى را جز به زبان قومش نفرستاديم تا [حقايق را] براى آنان بيان كند پس خدا هر كه را بخواهد بى‏راه مى‏گذارد و هر كه را بخواهد هدايت مى‏كند و اوست ارجمند حكيم 4
جواب : پاسخ این پرسش را در شماره (15) دادم اما باز هم اینجا طرح میکنم خدا در قرآن سرنوشت قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه خودشان تغییر کنند بنابر این خدا هدایت میکند هر شخصی را که طالب هدایت باشد و گمراه میسازد هر فردی را که طالب گمراهیست برای همین هم در پذیرش دین اجباری نیست و انسانها به اختیار خود انتخاب میکنند ظلالت و یا هدایت را . برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به ادعای تضاد شماره 15


 39) مجازات زناکار چیست؟ 100 ضربه شلاق (زن و مرد) (سوره 24 آیه 2)، آنقدر آنها را در خانه نگاه دارید تا بمیرند (برای زنان) (سوره 4 آیه 15). اگر توبه کردند و اصلاح یافتند آنها را رها کنید (در مورد مرد) (سوره 4 آیه 16). (سوره 24 آیه 2) با دو آیه بعدی در تناقض است و مجازات برای زنان و مردان در (سوره 4 آیه 15-16) متفاوت است در حالی که در سوره 24 آیه 2 برای هردو یکسان است.
آیات : به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه بزنيد و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد در دين خدا نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد و بايد گروهى از مؤمنان در كيفر آن دو حضور يابند 2 و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا مى‏شوند چهار تن از ميان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گيريد پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانه‏ ها نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد يا خدا راهى براى آنان قرار دهد 15 واگر دونفر مرد از شما مرتکب فحشایی شوند پس اذیتشان کنیدو اگر توبه کردند و خود را اصلاح کردند دیگر کاری با انها نداشته باشید البته خدا توبه پذیر مهربان است(16)
جواب : ابتدا بار دیگر باید برخورد ناشیانه ی متاثر از جهل و ضدیت با مفاهیم قران مدعی تضاد را یاد آوری کنم حکم زناکار در باره ی مرد و زن یکسان است و تفاوتی ندارد>>> به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه از جنس پوست بزنيد....... (نور آیه 2)
در سوره ی 4 آیه 15 نیز مجازات مرگ برای زن زنا کار نیست
 و زنانی که مرتکب فحشا میشوند از زنان شماپس شاهد بخواهید برعلیه آنها و اگر شهادت دادند نکهداری کنید از انها در خانه هایتان تا وقتیکه مرگ دریابدشان یا خدا راهی را برایشان قرار دهد 15
دستور خداوند در این آیه به مومنان اینست
اگر همسر شما مرتکب فحشایی شد و این فحشا ثابت هم شدو چهار نفر هم بر ان شهادت دادند حق ندارید آنها را از خانه هایتان بیرون کنید و باید از آنها در خانه های خود تا هنگام مرگ نگهداری کنید یا خدا برای او راه دیگری قرار دهد مانند ازدواج با کس دیگر یا رجوع به شوهرش یا پیدا کردن شغلی که بتواند هزینه های زندگی را تامین و خودش را اداره کند زیرا خدا نمیخواهد کسی را که مرتکب گناه شده نابود سازد وزندگی اش را تباه کند این دستور خداست هر چند هیچ یک از مدعیان روشنفکری امروز حاضر به تبعییت از چنین قانونی نباشند و متعصبین ناگاه اصرار بر حکم سنگسار داشته باشند
برخی از ناباوران لجوج به جهت ضدیت با قرآن چنین القاء میکنند که واژه فَأَمْسِكُوهُنَّ  به معنی نگهداری کردن نیست و حبس کردن و زندانی کردن است تا در زندان خانگی بمیرند اما باید دانست که هر واژه ای در قرآن جایگاه خودش را داردو در قرآن هم واژه حبس بمعنی بازداشت موقت و هم سجن بمعنی زندان وجود دارد برای بررسی بیشتر این مطلب به لینک رجوع کنید http://quranmoslems.blogspot.nl/2010/01/blog-post_860.html
اما در باره ی سوره ی 4 آیه 16 حکم اصلآ ربطی به زنا ندارد و موضوع در مورد روابط جنسی دو مرد است و ارتباطی به رابطه ی جنسی مرد و زن ندارد
واگر دونفر مرد از شما مرتکب فحشایی شوند پس اذیتشان کنیدو اگر توبه کردند و خود را اصلاح کردند دیگر کاری با انها نداشته باشید البته خدا توبه پذیر مهربان است(16)


 40) چه کسی زیان گناهان را خواهد دید؟ قرآن میگوید هر کسی مسئولیت گناهان خود را بر عهده دارد (سوره 17 آیه 13-15، سوره 53 آیه 38-42)، اما قرآن یهودیان زمان محمد را برای گناهیی که اجدادشان 2000 سال پیش با ستایش گوساله طلاعی کرده اند محکوم میکند.
آیات : و كارنامه هر انسانى را به گردن او بسته‏ ايم و روز قيامت براى او نامه‏اى كه آن را گشاده مى‏بيند بيرون مى‏آوريم (13) (و به او مى‏گوييم:) كتابت را بخوان، كافى است كه امروز، خود حسابگر خويش باشى! (14) هر كس هدايت شود، براى خود هدايت يافته; و آن كس كه گمراه گردد، به زيان خود گمراه شده است; و هيچ كس بار گناه ديگرى را به دوش نمى‏كشد; و ما هرگز (قومى را) مجازات نخواهيم كرد، مگر آنكه پيامبرى مبعوث كرده باشيم (تا وظايفشان را بيان كند.) (15) كه هيچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‏گيرد، (38) و اينكه براى انسان بهره‏اى جز سعى و كوشش او نيست، (39) و اينكه تلاش او بزودى ديده مى‏شود، (40) سپس به او جزاى كافى داده خواهد شد! (41) (و آيا از كتب پيشين انبيا به او نرسيده است) كه همه امور به پروردگارت منتهى مى‏گردد؟! (42)
جواب : اینهم نمونه ای از توهمات مدعی تضاد است هیچ کجا در قرآن چنین چیزی مطرح نیست که سزای گناه کسی را به گردن کس دیگر بگذارند ترجمه آیات دقیقا پرده از اوهام مدعی تضاد مغرور و متکبر اما جاهل کنار میزند و روشن میکند که تا چه اندازه از معرفت و آگاهی بدور است آیات روشن است و نیازی به توضیح نیست


41) آیا مسیحیان به بهشت وارد خواهند شد؟ (سوره 2 آیه 62) و (سوره 5 آیه 69) میگویند "آری" و (سوره 5 آیه 72، تنها بعد از 3 آیه) و (سوره 3 آیه 85) میگوید "نه".
آیات : كسانى كه (به پيامبر اسلام) ايمان آورده‏اند، و كسانى كه به آئين يهود گرويدند و نصارى و صابئان ( پيروان يحيى) هر گاه به خدا و روز رستاخيز ايمان آورند ، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است; و هيچ‏گونه ترس و اندوهى براى آنها نيست. (هر كدام از پيروان اديان الهى، كه در عصر و زمان خود، بر طبق وظايف و فرمان دين عمل كرده‏اند، ماجور و رستگارند.) (62) آنها كه ايمان آورده‏اند، و يهود و صابئان و مسيحيان، هرگاه به خداوند يگانه و روز جزا، ايمان بياورند، و عمل صالح انجام دهند، نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين خواهند شد. (69) آنها كه گفتند: «خداوند، يكى از سه خداست‏» (نيز) بيقين كافر شدند; معبودى جز معبود يگانه نيست; و اگر از آنچه مى‏گويند دست بر ندارند، عذاب دردناكى به كافران آنها (كه روى اين عقيده ايستادگى كنند،) خواهد رسيد. (73) و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر فرمان حق،) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد; و او در آخرت، از زيانكاران است. (85)
جواب : در قرآن کریم هیچ فرقی میان هیچیک از پیامبران نیست و همه ی آنها مسلمان هستند(سوره 2 آیه136) بگوييد ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهيم و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل آمده و به آنچه به موسى و عيسى داده شده و به آنچه به همه پيامبران از سوى پروردگارشان داده شده ايمان آورده‏ايم ميان هيچ يك از ايشان فرق نمى‏گذاريم و در برابر او تسليم هستيم 136اما همه ي اهل كتاب مسلمان هستند و اسلام در قرآن از زمان ابراهیم آغاز میگردد و تمام پیامبران در قران به مسلمان بودن خود گواهی میدهند حتی غیر از اهل کتاب هر کس خدا را به یگانگی قبول کند و نیکو کار باشد او هم یک رستگار است(سوره 2 آیه 112) آرى هر كس كه خود را با تمام وجود به خدا تسليم كند و نيكوكار باشد پس مزد وى پيش پروردگار اوست و بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد 112 و همچنین (سوره 31آیه22) و هر كس خود را در حالى كه نيكوكار باشد تسليم خدا كند قطعا در ريسمان استوارترى چنگ درزده و فرجام كارها به سوى خداست 22 بنا بر این تمام پیروان پیامبران در قران مسلمان هستند و هر کس غیر از دین پیامبران یعنی دین یکتا پرستی و توحید كه همان اسلام است براي خود دین دیگری اختیار کند از او پذیرفته نخواهد شد . اما خدا کسانی را که برایش شریک میسازند را نمی بخشد و آیه بر این تاکید دارد که آنها کافرند &lt;&lt; آنها كه گفتند: «خداوند، يكى از سه خداست‏» (نيز) بيقين كافر شدند; معبودى جز معبود يگانه نيست; و اگر از آنچه مى‏گويند دست بر ندارند، عذاب دردناكى به كافران آنها (كه روى اين عقيده ايستادگى كنند،) خواهد رسيد. (73) و در این آیه آنها را کافر میشمارد و انها را خارج از دایره ی توحید میداند پس تمام مسیحیان واقعی که عیسی را بنده و رسول خدا میدانند همانگونه که بارها در انجیل خودش اقرار و اعتراف میکند که فرزند انسان است و فرستاده ی خداست همگی موحدند و بهشت پاداش انان است


 42) تنها خدا میداند یا بعضی از انسانها هم میدانند؟ مشخص یا غیر قابل درک؟ "قرآن به زبان عربی روشن است" (سوره 16 آیه 103) اما "هیچ کس نمیداند تفسیر آن چیست جز الله (سوره 3 آیه 7). و انسانهای اهل فهم نیز میدانند (سوره 3 آیه 7).
آیات : و نيك مى‏دانيم كه آنان مى‏گويند جز اين نيست كه بشرى به او مى‏آموزد [نه چنين نيست زيرا] زبان كسى كه [اين] نسبت را به او مى‏دهند غير عربى است و اين [قرآن] به زبان عربى روشن است 103 اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏اى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پاره‏اى] ديگر متشابهاتند [كه تاويل‏پذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنه‏جويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى‏كنند با آنكه تاويلش را جز خدا هیچ کس نمیداند و ريشه‏داران در دانش مى‏گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمى‏شود 7
جواب : تاویل قرآن را فقط خدا میداند و بس و کسی غیر از خدا تاویل نمیداند تاویل از ریشه ی اول یعنی به اول برگشتن هر چیز اما قرآن کتاب روشن وآسانی است برای یادآوری و پند گرفتن (سوره 54أيه17) قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان كرده‏ايم پس آيا پندگيرنده‏اى هست  و برای اندیشیدن و تفکر(سوره 12آیه2) اما هنوز تاویل آن نیامده(سوره 10 آیه39) بلكه چيزى را دروغ شمردند كه به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تاويل آن برايشان نيامده است كسانى [هم] كه پيش از آنان بودند همين گونه [پيامبرانشان را] تكذيب كردند پس بنگر كه فرجام ستمگران چگونه بوده است 39 در( سوره 3 آیه 7 )هم میگوید فقط خدا تاويل انرا میداند و راسخان در علم میگویند به تمام کتاب ایمان آوردیم در حالیکه نا باوران بدنبال فتنه گری تاویل کتاب را میخواهند 43)


 آیا فرعون غرق شد یا توسط اسرائیلیان نجات یافت؟ نجات یافت (سوره 10 آیه 92)، غرق شد (سوره 28 آیه 40، سوره 17 آیه 103، سوره 43 آیه 55).
 آیات : ولى امروز، بدنت را (از آب) نجات مى‏دهيم، تا عبرتى براى آيندگان باشى! و بسيارى از مردم، از آيات ما غافلند! (92) ما نيز او و لشكريانش را گرفتيم و به دريا افكنديم; اكنون بنگر پايان كار ظالمان چگونه بود! (40) پس (فرعون) تصميم گرفت آنان را از آن سرزمين ريشه كن سازد; ولى ما، او و تمام كسانى را كه با او بودند، غرق كرديم. (103) اما هنگامى كه ما را به خشم آوردند، از آنها انتقام گرفتيم و همه را غرق كرديم. (55)
جواب : همه آیات قرآن میگویدکه فرعون غرق شد اما جسد و کالبد او برای عبرت دیگران به خشکی رسید و خوراک ماهیان دریا نشد فرعون در آخرین لحظات زندگی در حالیکه داشت غرق میشد توبه کرد و اسلام آورد اما خدا توبه اش را نپذیرفت( سوره10أيه 90و91و92) و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم پس فرعون و سپاهيانش از روى ستم و تجاوز آنان را دنبال كردند تا وقتى كه در شرف غرق شدن قرار گرفت گفت ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويده‏اند نيست و من از مسلمانان هستم 90 اكنون در حالى كه پيش از اين نافرمانى مى‏كردى و از تباهكاران بودى 91 پس امروز تو را با زره [زرين] خودت به بلندى [ساحل] مى‏افكنيم تا براى كسانى كه از پى تو مى‏آيند عبرتى باشد و بى‏گمان بسيارى از مردم از نشانه‏هاى ما غافلند 92اين فقط جسد فرعون است که برای عبرت دیگران به ساحل افکنده می شود


44) فرعون کی فرمان قتل پسرهای خردسال را داد؟ وقتی موسی پیامبر بود و در مورد خدا برای فرعون صحبت کرد (سوره 40 آیه 23-25) یا وقتی موسی یک نوزاد بود (سوره 20 آیه 38-39).
آیات : و به يقين موسى را با آيات خود و حجتى آشكار فرستاديم 23 به سوى فرعون و هامان و قارون [اما آنان] گفتند افسونگرى شياد است 24 پس وقتى حقيقت را از جانب ما براى آنان آورد گفتند پسران كسانى را كه با او ايمان آورده‏اند بكشيد و زنانشان را زنده بگذاريد و[لى] نيرنگ كافران جز در گمراهى نيست 25 هنگامى كه به مادرت آنچه را كه [بايد] وحى مى‏شد وحى كرديم 38 كه او را در صندوقچه‏اى بگذار سپس در دريايش افكن تا دريا [=رود نيل] او را به كرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وى او را برگيرد و مهرى از خودم بر تو افكندم تا زير نظر من پرورش يابى 39
جواب : داستان فرعون در قرآن (سوره 28آیه4)&lt;&lt; فرعون در زمين برترى‏جويى كرد، و اهل آن را به گروه‏هاى مختلفى تقسيم نمود; گروهى را به ضعف و ناتوانى مى‏كشاند، پسرانشان را سر مى‏بريد و زنانشان را (براى كنيزى و خدمت) زنده نگه مى‏داشت; او به يقين از مفسدان بود! (4) &gt;&gt; فرعون بنی اسراییل را به دو دسته تقسیم کرده بود وبه عده ای از آنان که باوی مخالفت میکردند وبه کسانی که ناتوان بودند ظلم میکرد و فرزندان پسر آنها را میکشت تا کسی برعلیه وی قیام نکند همه ی اینها قبل از تولد موسی بوده و موسی از فرعون میخواهد به این جنایتها خاتمه دهد و بنی اسراییل را رها کند اما فرعون دستور میدهد فرزندان کسانی که به موسی ایمان آورده اند را بکشند تا قیام و مبارزه ای علیه وی صورت نگیرد بنابر این قبل از موسی هم فرعون فرزندان بنی اسراییل را می کشت و به این کار در زمان موسی هم ادامه داد و حرفهای موسی را برای دست کشیدن از جنایت و رها کردن بنی اسراییل قبول نکرد تا اینکه غرق شد


45) کی و چگونه ایمانها مشخص میشود؟ "در آن شب فرشتگان و روح به فرمان پروردگارشان برای انجام دادن کارها نازل میشوند." (سوره 97 آیه 3-4). "ما آنرا در مبارک شبی نازل کردیم، ما بیم دهنده بودیم." شب قدر برای مسلمانان شب مقدسیست، شبیست که در آن همه چیز در مورد حیات و مرگ و... مشخص میشود. اعتقاد مسلمانان بر این است که هر چیزی که قرار است در طول سال اتفاق بیافتد در این شب توسط الله بر روی الواحی نوشته میشوند. این اعتقاد مسلمانان با (سوره 57 آیه 22) که میگوید "هیچ مصیبتی به مال یا جانتان نرسد مگر پیش از آنکه بیافرینیمش، در کتابی نوشته شده است. و این بر خدا آسان است." در تضاد است. این آیه در واقع میگوید که قبل از اینکه کسی خلق شده باشد سرنوشت افراد در الواحی نزد خداوند ثبت شده است و این نیز خود با (سوره 17 آیه 13) "کردار نیک و بد هر انسانی را چون طوقی به گردنش آویخته ایم. و در روز قیامت برای او نامه ای گشاده بیرون آوریم تا در آن بنگرد." که به این معنی است که افراد خود مسئول آن کاری که انجام میدهند و اتفاقی که برای آنها می افتد هستند.
آیات : ما آن ( قرآن) را در شب قدر نازل كرديم! (1) و تو چه مى‏دانى شب قدر چيست؟! (2) شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است 3 در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود آيند 4 هيچ مصيبتى نه در زمين و نه در نفسهاى شما [= به شما] نرسد مگر آنكه پيش از آنكه آن را پديد آوريم در كتابى است اين [كار] بر خدا آسان است 22 و كارنامه هر انسانى را به گردن او بسته‏ايم و روز قيامت براى او نامه‏اى كه آن را گشاده مى‏بيند بيرون مى‏آوريم 13
جواب : اینکه ما در خیال خود داستانی بسازیم و ان را به خدا نسبت دهیم بدون داشتن دلیل روشنی از قرآن به جایی از اندیشه خردمندان خللی وارد نخواهیم کرد به طرح قصه نویسنده محترم توجه کنید كه چکونه خیال پردازیهای خود را به خدا نسبت میدهد. ( شب قدر برای مسلمانان شب مقدسیست، شبیست که در آن همه چیز در مورد حیات و مرگ و... مشخص میشود. اعتقاد مسلمانان بر این است که هر چیزی که قرار است در طول سال اتفاق بیافتد در این شب توسط الله بر روی الواحی نوشته میشوند) دقیقا این داستان از خیالپردازی های مدعی تضاد است وواقعيت ندارد و در هیچ جایی از قران چنین مطلبی نیست اما قرآن تصریح دارد بر اینکه حیات و مرگ انسان از قبل نوشته شده(سوره 3 آیه145) و هيچ نفسى جز به فرمان خدا نميرد [خداوند مرگ را] به عنوان سرنوشتى معين [مقرر كرده است] و هر كه پاداش اين دنيا را بخواهد به او از آن مى‏دهيم و هر كه پاداش آن سراى را بخواهد از آن به او مى‏دهيم و به زودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد 145


46) شراب، خوب یا بد؟ شراب و... از کارهای شیطان هستند (سوره 5 آیه 90) ولی در بهشت جوی هایی از شراب (سوره 47 آیه 15 و سوره 83 آیه 22 و 25) جاری هستند. چگونه کارهای شیطان به بهشت راه یافته اند؟ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه پليدند [و] از عمل شيطانند پس از آنها دورى گزينيد باشد كه رستگار شويد 90
آیات : مثل بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده [چون باغى است كه] در آن نهرهايى است از آبى كه [رنگ و بو و طعمش] برنگشته و جويهايى از شيرى كه مزه‏اش دگرگون نشود و رودهايى از باده‏اى كه براى نوشندگان لذتى است و جويبارهايى از انگبين ناب و در آنجا از هر گونه ميوه براى آنان [فراهم] است و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست [آيا چنين كسى در چنين باغى دل‏انگيز] مانند كسى است كه جاودانه در آتش است و آبى جوشان به خوردشان داده مى‏شود [تا] روده‏هايشان را از هم فرو پاشد 15 بر تختها [نشسته] مى‏نگرند 23 از چهره‏هايشان طراوت نعمت [بهشت] را درمى‏يابى 24 از جامي مهر شده نوشانيده شوند 25
جواب : باید در نظر داشت که بر خلاف زبان فارسی در زبان عربی به هر نوع نوشیدنی شراب گفته میشود حتی آب اما آنچه در قران حرام شده خمر است آنهم خمری که مستی آور یا نشئه آورباشد درزبان اصلی قرآن (عربی) در هیچ کجا شراب(نوشیدنی)که مستی نیاورد ویا خمری که مستی نیاورد حرام نشده خمر چیزیست که از تخمیر بدست آید اما هر نوع خمری مستی آور نیست مثلا ماست و پنیرو سرکه و دوشاب که نوعی شیره است فرایند تخمیر را طی میکنند اما سکرآور(مستی آور) نیستندبنا بر این حرام نیستند و تخمیر فرایندیست که درآن باکتریها مواد قندی را به الکل و انیدرید کربن تبدیل میکنند و هر نوع خمری که مستی آور نباشد حرام نیست مانند سرکه وشیره دوشاب


47) اخبار خوب مجازات دردناک؟ مسلماً خبر دادن به کسی در مورد شکنجه و مجازات شدنش خبر خوبی نیست، ولی قرآن ادعا میکند که خبر شکنجه دردناک خبر خوبی است (سوره 3 آیه 21، سوره 84 آیه 24، سوره 45 آیه 8، سوره 31 آیه 7، سوره 9 آیه 34، سوره 9 آیه 3 و سوره 4 آیه 138).
آیات : كسانى كه به آيات خدا كفر مى‏ورزند و پيامبران را بناحق مى‏كشند و دادگستران را به قتل مى‏رسانند آنان را از عذابى دردناك خبر ده 21 پس آنان را از عذابى دردناك خبر ده 24 [كه] آيات خدا را كه بر او خوانده مى‏شود مى‏شنود و باز به حال تكبر چنانكه گويى آن را نشنيده است‏سماجت مى‏ورزد پس او را از عذابى پردرد خبر ده 8 و چون آيات ما بر او خوانده شود با نخوت روى برمى‏گرداند چنانكه گويى آن را نشنيده [يا] گويى در گوشهايش سنگينى است پس او را از عذابى پر درد خبر ده 7 48 اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بسيارى از دانشمندان يهود و راهبان اموال مردم را به ناروا مى‏خورند و [آنان را] از راه خدا باز مى‏دارند و كسانى كه زر و سيم را گنجينه مى‏كنند و آن را در راه خدا هزينه نمى‏كنند ايشان را از عذابى دردناك خبر ده 34
جواب : این آیات را با ترجمه آقای مهدی فولادوند برایتان نوشتم این ترجمه در سایت http://hawzah.net/Per/Q/Qa/Quran.htm موجود است و در همه آنها فقط خبر دادن است و نه خبر خوب دادن


 48)آیا مسلمانان به دوزخ میروند؟ (سوره 19 آیه 71) میگوید تمامی مسلمانان به جهنم خواهند رفت (حد اقل برای مدتی) اما در جاهای دیگر ادعا میکند کسانی که در جهاد کشته میشوند مستقیم به بهشت میروند.
آیات : و هيچ كس از شما نيست مگر [اينكه] در آن وارد مى‏گردد اين [امر] همواره بر پروردگارت حكمى قطعى است71
جواب : هیچ کجای قرآن نگفته کسی مستقیم به بهشت میرود در (سوره3 آیه 169)میفرماید : (اى پيامبر!) هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زنده‏اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند. (169) و در این آیه بحثی از بهشت نیست و آنها نزد پروردگارشان روزی میخورند در باور مومنان همه گیتی نزد خداوند محسوب میشود باید توجه داشت که کل هستی نزد خداست اما اینکه همه وارد دوزخ میشوند این وعده خداوند است و انسانهای متقی توسط خداوند نجات میابند (سوره19 آیه 71و72) و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم مى‏شويد; اين امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت! (71) سپس آنها را كه تقوا پيشه كردند از آن رهايى مى‏بخشيم; و ظالمان را -در حالى كه (از ضعف و ذلت) به زانو درآمده‏اند- در آن رها مى‏سازيم. (72)


49) آیا مسیح در بهشت خواهد سوخت؟ مسیح به سوی الله برخاسته است (سوره 4 آیه 158)، در کنار او قرار گرفته است (سوره 3 آیه 45) اما با توجه به اینکه میلیونها مسیحی خدا را میپرستند، قرآن میگوید تمام آنهایی که در کنار الله کسی را میپرستند به اضافه کسی که مورد پرستش قرار میگیرد در جهنم خواهد سوخت (سوره 21 آیه 98).
آیات : بلكه خدا او را به سوى خود بالا برد و خدا توانا و حكيم است 158 [ياد كن] هنگامى [را] كه فرشتگان گفتند اى مريم خداوند تو را به كلمه‏اى از جانب خود كه نامش مسيح عيسى‏بن‏مريم است مژده مى‏دهد در حالى كه [او] در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است 45 در حقيقت‏شما و آنچه غير از خدا مى‏پرستيد هيزم دوزخيد شما در آن وارد خواهيد شد 98
جواب : إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ [الأنبياء : 98] ضمير ما در اين آيه به غیرجاندار اطلاق میگردد و انکه همه در دوزخ وارد خواهند شد ولی همه در آن مجازات نخواهند شد این آیه هم میفرماید که شما و معبودان بی جانتان وارد میشوید و قران صراحتا میکوید همه وارد دوزخ میشوند اما همه در ان مجازات نمیشوند و خدا پرهیز کاران را از ان رهایی میبخشد(سوره 19آیه71و72 ) و هيچ كس از شما نيست مگر [اينكه] در آن وارد مى‏گردد اين [امر] همواره بر پروردگارت حكمى قطعى است 71 آنگاه كسانى را كه پرهيزگار بوده‏اند مى‏رهانيم و ستمگران را به زانو درافتاده در [دوزخ] رها مى‏كنيم 72 درهیچیک از آیات قرآن نگفته کسی که مورد پرستش واقع میشود در جهنم خواهد سوخت بلکه به عکس(سوره 10 آیه28و29) صراحتا کسانی که مورد پرستش قرار گرفته اند از کسانی که آنها را پرستیده اند اظهار غفلت میکنند و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را گرد مى‏آوريم آنگاه به كسانى كه شرك ورزيده‏اند مى‏گوييم شما و شريكانتان بر جاى خود باشيد پس ميان آنها جدايى مى‏افكنيم و شريكان آنان مى‏گويند در حقيقت‏شما ما را نمى‏پرستيديد 28 و گواهى خدا ميان ما و ميان شما بس است به راستى ما از عبادت شما بى‏خبر بوديم 29 با توجه به آيات فوق مسيح و هیچیک از معبودان بی خبر در آتش نخواهند سوخت


 50) اجنه و انسانها برای پرستش بوجود آمدند یا برای دوزخ؟ فقط برای خدمت و پرسیتش خدا بوجود آمده اند (سوره 51، آیه 56) اما بسیاری از آنها برای جهنم ساخته شده اند (سوره 7 آیه 179). و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند 56
آیات : و در حقيقت بسيارى از جنيان و آدميان را براى دوزخ آفريده‏ايم [چرا كه] دلهايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نمى‏كنند و چشمانى دارند كه با آنها نمى‏بينند و گوشهايى دارند كه با آنها نمى‏شنوند آنان همانند چهارپايان بلكه گمراه‏ترند [آرى] آنها همان غافل‏ماندگانند 179
جواب : هرکس بر مبنای کارهای نیک پاداش میگیرد و در مقابل کارهای بد مواخذه و مجازات میشودطبق(قانون عمل وعکس العمل)در فیزیک و خدا وند نمیفرماید شما را برای دوزخ آفریدم بلکه بسیارند کسانی که مرتکب تخلف میشوند و باید مجازات شوند نکته بعد اینکه رمز و راز آفرینش را فقط خدای متعال میداند و بس اساس یکتا پرستی در واقع متضمن رهایی انسان از چنگال تمام اربابان تصنعی ونیازمند است که برای بهره کشی از انسان از هیچ ستمی دریغ نمیکنند بنابر این (سوره51آیه56)برای تضمین کلمه توحید(رهایی از ذلت برده گی و بنده گی انسان در برابر انسان) میفرماید که جن وانس را برای برده گی و ذلت نیافریدم بلکه برای بنده گی خداو رها شدن از برده گی و ذلت بوسیله پرستش من آفریدم در هیچ جایی از قرآن نگفته ادمیان و جنیان را برای دوزخ آفریدم بلکه دوزخ کیفری برای ستمگران است که در آن مجازات میشوند


51) پدر مسیح کیست؟ توضیح این تناقض در یک سطر میسر نیست.
جواب : در( سوره 3 آیه 59) مسیح پدری نداشت و به قدرت خداوند مریم باکره بود که حامله شد درواقع مثل عيسى نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [كه] او را از خاك آفريد سپس بدو گفت باش پس وجود يافت59 يعنی عيسي مادر داشت آدم حتی بدون مادر تولد یافت يافت اینکه ما در خیال خود بدنبال تناقض بگردیم آنهم بدون دلیل روشن و اسندلال منطقی ما به شعار زدگی دچار میشویم چنانکه نویسنده محترم با زدن تیتربعنوان تناقض وبدون هیچ توضیحی دچار این مشکل شده


 52) بوجود آوردن و بی نیاز بودن؟ یک تناقض داخلی برای اشتباه در انتخاب کلمات مناسب
جواب : گزاره های قرآن مانند گزاره های ریاضی بدرستی و مناسب انتخاب شده اندا گر این گزاره را که هیچ کس و هیچ چیز مانند او نیست را در کنارگزاره های خلق و بی نیازی بگذارید و خودتان را با خدا مقایسه ننمایید جوابتان را گرفته اید


53) آیا الله میتوانست یک فرزند داشته باشد؟ سوره (39 آیه 4) تایید میکند و (سوره 6 آیه 101) احتمال این کار را رد میکند.
 آیات : اگر خدا مى‏خواست براى خود فرزندى بگيرد قطعا از [ميان] آنچه خلق مى‏كند آنچه را مى‏خواست برمى‏گزيد منزه است او اوست‏خداى يگانه قهار 4 پديدآورنده آسمانها و زمين است چگونه او را فرزندى باشد در صورتى كه براى او همسرى نبوده و هر چيزى را آفريده و اوست كه به هر چيزى داناست101
جواب : هرگز خدادر قرآن نگفته فرزندی اختیار میکند ودر ایه مورد نظر(39آیه 4)هم خود را تنزیه میکند از اینکه فرزندی اختیار کند و خود را یکتا و بی همتا میشمارد


54) آیا مسیح مرده بود؟ (سوره 3 آیه 144) میگوید تمام پیامبران قبل از محمد مرده اند، اما (سوره 4 آیه 158) میگوید مسیح به سوی خدا برخاست.
آیات :و محمد جز فرستاده‏اى كه پيش از او [هم] پيامبرانى [آمده و] گذشتند نيست آيا اگر او بميرد يا كشته شود از عقيده خود برمى‏گرديد و هر كس از عقيده خود بازگردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمى‏رساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مى‏دهد 144 بلكه خدا او را به سوى خود بالا برد و خدا توانا و حكيم است158
جواب : تمام انسانها حتی پیامبران پیشین مرده اند حتي عيسی هم فوت شده و سپس بسوی خدا رفته(سوره 3 آیه 55) هنگامى را كه خدا به عيسى فرمود: «من تو را متوفي ميكنم(ميميرانم) و به سوى خود، بالا مى‏برم و تو را از كسانى كه كافر شدند، پاك مى‏سازم; و كسانى را كه از تو پيروى كردند، تا روز رستاخيز، برتر از كسانى كه كافر شدند، قرارمى‏دهم; سپس بازگشت شما به سوى من است و در ميان شما، در آنچه اختلاف داشتيد، داورى مى‏كنم.(55)آیات قران یکدیگر را توضیح میدهند میکنندو اگر کسی از آیات آگاهی کافی داشته باشد ممکن نیست بگوید در قرآن تضاد هست


 55) یک خالق یا چند خالق؟ قرآن در دوجا اعلام میکند که "الله بهترین خالق هاست" (سوره 23 آیه 14 و سوره 37 آیه 125) و این به این معنی است که غیر از الله خالق های دیگری نیز وجود دارند اما در عین حال خیلی جاها ادعا میکند "الله خالق همه چیز است" (سوره 39 آیه 62)، اگر خالق همه چیز الله است آنگاه دیگر خالق دیگری نمیتواند وجود داشته باشد.
آیات : آنگاه نطفه را به صورت علقه درآورديم پس آن علقه را [به صورت] مضغه گردانيديم و آنگاه مضغه را استخوانهايى ساختيم بعد استخوانها را با گوشتى پوشانيديم آنگاه [جنين را در] آفرينشى ديگر پديد آورديم آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است 14 آيا بعل را مى‏پرستيد و بهترين آفرينندگان را وامى‏گذاريد 125 خدا آفريدگار هر چيزى است و اوست كه بر هر چيز نگهبان است62 جواب : این که خدا در بسیاری از آیات قرآن بر خالق بودن خود تاکید میکند نوعی چالش با باور های غلطی است که از گذشته وجود داشته و تا حال نیز ادامه داردعدم شناخت از قرآن توام با انزجار و تنفر نمیتواند یک نقد علمی و قابل قبول را موجب گردد دقت در آیات قرانی که یکی از آنها توسط مدعی ارائه کردیده(سوره 37 آیه 125)در ارتباط با قوم الیاس است که مانند تمام بت پرستان و مشرکین برای خدای ساختگی خود به نام بعل قدرت خلق قائل بودند وخدا میخواهد انها از این پندار باطل خود دست بکشند زیرا رمز رهایی انسان در توحید و یکتا پرستیست در( سوره 10 آیه 34)میفرماید: بگو آيا از شريكان شما كسى هست كه آفرينش(خلقت) را آغاز كند و سپس آن را برگرداند بگو خداست كه آفرينش را آغاز مى‏كند و باز آن را برمى‏گرداند پس چگونه [از حق] بازگردانيده مى‏شويد 34 و در( سوره 13 آیه 16 )میفرماید: أيا براى خدا شريكانى قرارداده اند كه مانند آفرينش(خلق) او (خلق ميكنند)آفريده‏اند و در نتيجه [اين دو] آفرينش بر آنان مشتبه شده است بگو خدا آفريننده(خالق) هر چيزى است و اوست‏يگانه قهار162 دراين آيه بروشنی تفکر و ا ندیشه کسانی که برای غیر خدا قاةل به خلق هستند نمایان است و عيسی هم در قران میکوید من برای شما پرنده با گل میسازم و در آن میدمم و پرنده خلق میکنم بااجازه خدا و مرده زنده میکنم با اجازه خدا(سوره3 أيه 49) و(سوره5 ایه 110) و كساني كه فكر ميكنند كه آنها خلق ميكنند(سوره 56 أيه59) و كساني كه دروغ خلق ميكنند (سوره56 آیه59) با توجه به آيات فوق نتيجه ميگيريم كه روي سخن خدا با کسانیست که دچار شبه هستند و غیر خدا را خالق میدانند و خدا خالق همه چیز درهستی است و در قرآن غير از اين نيست


56) از همه نژادها یا از نژاد ابراهیم؟ (سوره 29 آیه 27) اشاره میکند که تمام پیامبران از تخم و ترکه ابراهیم بوده اند. اما (سوره 16 آیه 36) میگوید الله از میان همه ملتها مردمانی را به پیامبری برانگیخته است.
آیات : و اسحاق و يعقوب را به او عطا كرديم و در ميان فرزندانش پيامبرى و كتاب قرار داديم و در دنيا پاداشش را به او بخشيديم و قطعا او در آخرت [نيز] از شايستگان خواهد بود 27 ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه: «خداى يكتا را بپرستيد; و از طاغوت اجتناب كنيد!» خداوند گروهى را هدايت كرد; و گروهى ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت; پس در روى زمين بگرديد و ببينيد عاقبت تكذيب‏كنندگان چگونه بود! (36)
جواب : برخلاف نظر ودیدگاه طرح شده در ایه مورد بحث نکفته تمام پیامبران از فرزندان و از نژاد ابراهیم بودند ولی میکوید در میان فرزندان ابراهیم هم پیامبری و کتاب قرار دادیم و این مطلب منا فاتی ندارد با اینکه پیامبرانی از دیگر ملتها هم پیامبر و کتاب داشته باشند زیرا قرآن نمیگوید فقط به ابراهیم و فرزندانش کتاب و پیامبری دادیم با کمی دقت یک کودک هم به آسانی این مسئله را متوجه میشود


57) ازدواج با زنان فرزندخوانده؟ مسلمانان میتوانند با زنان فرزندخوانده هایشان که از فرزندخوانده هایشان طلاق گرفته اند ازدواج کنند (سوره 33 آیه 37) اما مسلمانان نمیتوانند پسری را به پسرخواندگی بگیرند (سوره 33 آیه 4-5).
آیات : (به خاطر بياور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيز به او نعمت داده بودى (به فرزند خوانده‏ات «زيد») مى‏گفتى: «همسرت را نگاه‏دار و از خدا بپرهيز!» (و پيوسته اين امر را تكرار مى‏كردى); و در دل چيزى را پنهان مى‏داشتى كه خداوند آن را آشكار مى‏كند; و از مردم مى‏ترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى! هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده‏هايشان -هنگامى كه طلاق گيرند- نباشد; و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود). (37) خداوند براى هيچ كس دو دل در درونش نيافريده; و هرگز همسرانتان را كه مورد «ظهار» قرارمى‏دهيد مادران شما قرار نداده; و (نيز) فرزندخوانده‏هاى شما را فرزند حقيقى شما قرارنداده است; اين سخن شماست كه به دهان خود مى‏گوييد (سخنى باطل و بى‏پايه); اما خداوند حق را مى‏گويد و او به راه راست هدايت مى‏كند. (4) آنها را به نام پدرانشان بخوانيد كه اين كار نزد خدا عادلانه‏تر است; و اگر پدرانشان را نمى‏شناسيد، آنها برادران دينى و موالى شما هستند; اما گناهى بر شما نيست در خطاهايى كه از شما سرمى‏زند (و بى‏توجه آنها را به نام ديگران صدا مى‏زنيد)، ولى آنچه را از روى عمد مى‏گوييد (مورد حساب قرار خواهد داد); و خداوند آمرزنده و رحيم است. (5)
جواب : در( سوره 33آیه5 )ابدآ نمیگوید نمیتوانیدکسی را به فرزند خوانده گی بگیرید بلکه میگوید آنها فرزندان حقیقی شما نیستند ونیکوتر است که آنها را با نام پدرانشان بخوانید این برای عداالت است زیرا پدرحق اصلی را بر فرزند داردنه کسی که مثلا فقط با مادریا پدر او ازدواج کرده و احکامی را که قرآن برای آنها ذکر میکند با فرزندان حقیقی متفاوت است یعنی همسران فرزندان شما محرمات شما هستند یعنی اگر همسرانشان را طلاق دادند(خواه زن باشد یا مرد) نمیتوانید با انها ازدواج کنید در حالیکه درمورد فرزند خوانده ها چنین حکمی نیست و میتوانید با آنها ازدواج کنید بنا بر این مطلب مورد ادعایی که مسلمانان نمیتوانندپسری را به پسر خوانده گی بگیرند از اساس باطل و غیر واقعیست


58) آیا پیامبری برانگیخته نشده اند مگر از نژاد هر قوم؟ قرآن میگوید برای هر مردمی پیامبری از میان خودشان برانگیخته ایم (سوره 14 آیه 4) و (سوره 30 آیه 47)، اما هم منابع اسلامی هم منابع دیگر سامی (مسیحی و یهودی) هردو بر سر این که یونس از قومی دیگر بود توافق نظر دارند.
آیات : ما هيچ پيامبرى را، جز به زبان قومش، نفرستاديم; تا (حقايق را) براى آنها آشكار سازد; سپس خدا هر كس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه، و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) هدايت مى‏كند; و او توانا و حكيم است. (4) و پيش از تو پيامبرانى را بسوى قومشان فرستاديم; آنها با دلايل روشن به سراغ قوم خود رفتند، ولى (هنگامى كه اندرزها سودى نداد) از مجرمان انتقام گرفتيم (و مؤمنان را يارى كرديم); و يارى مؤمنان، همواره حقى است بر عهده ما! (47)
جواب : برای یافتن یک تضاد و یا تناقض در قرآن فقط باید آیات قرآن بررسی شوند و نباید نظرات ادیان دیگر مانند سامی و مسیحی ویهودی ویا نظریات اشخاص را در این مسئله دخالت داد در موردشخصیت یونس وسرنوشت او هیچ تضاد وتناقضی در آیات قرآن نیست و دو آیه فوق صحت این مطلب را تایید میکنند


59) پیامبران میان اجنه و فرشتگان؟ الله تنها انسانها را به پیامبری بر می انگیزد (سوره 12 آیه 109 و سوره 21 آیه 7-8 و سوره 25 آیه 20-21) اما گویا در میان اجنه و فرشتگان نیز پیامبرانی وجود دارند (سوره 6 آیه 130، سوره 11 آیه 69 و 77، سوره 22 آیه 75 و...).
 آیات : و ما نفرستاديم پيش از تو، جز مردانى از اهل آباديها كه به آنها وحى مى‏كرديم! آيا (مخالفان دعوت تو،) در زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چه شد؟! و سراى آخرت براى پرهيزكاران بهتر است! آيا فكر نمى‏كنيد؟! (109) ما پيش از تو، جز مردانى كه به آنان وحى مى‏كرديم، نفرستاديم! اگر نمى‏دانيد، از آگاهان بپرسيد. (7) آنان را پيكرهايى كه غذا نخورند قرار نداديم! عمر جاويدان هم نداشتند! (8) و ما ارسلنا قبلك من المرسلين الا انهم لياكلون الطعام و يمشون في الاسواق و جعلنا بعضكم لبعض فتنة ا تصبرون و كان ربك بصيرا (20) و كسانى كه اميدى به ديدار ما ندارند (و رستاخيز را انكار مى‏كنند) گفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و يا پروردگارمان را با چشم خود نمى‏بينيم؟!» آنها درباره خود تكبر ورزيدند و طغيان بزرگى كردند! (21) اى گروه جن و انس! آيا رسولانى از شما به سوى شما نيامدند كه آيات مرا برايتان بازگو مى‏كردند، و شما را از ملاقات چنين روزى بيم مى دادند؟! آنها مى‏گويند: «بر ضد خودمان گواهى مى‏دهيم; (آرى،) ما بد كرديم)» و زندگى (پر زرق و برق) دنيا آنها را فريب داد; و به زيان خود گواهى مى‏دهند كه كافر بودند! (130) فرستادگان ما براى ابراهيم بشارت آوردند; گفتند: «سلام!» (او نيز) گفت: «سلام! س‏ذللّه و طولى نكشيد كه گوساله بريانى (براى آنها) آورد. (69) و هنگامى كه رسولان ما به سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد; و قلبش پريشان گشت; و گفت: «امروز روز سختى است!» (زيرا آنها را نشناخت; و ترسيد قوم تبهكار مزاحم آنها شوند.) (77) خداوند از فرشتگان و همچنين از مردم رسولانى برمى‏گزيند، خداوند شنوا و بيناست! (75)
جواب : در قرأن كريم رسولان خدا فقط انسانها نیستند ولي رسولان با زبانی که مردم آن را میفهمند با مردم سخن میگویند(سوره14 أيه 4 ) مثلا روح که بسوی مریم فرستاده میشود مانند بشر برای مریم جلوه میکند(سوره19أيه17) از سایر مخلوقات هم بنام رسول یاد میکند همانكونه كه در سوره (22 أيه 75 )اشاره شده خدا بصراحت به رسول بودن فرشتگان ما را آگاه میسازدو تنها فرشتگان نیستند که رسول هستند بلکه موجودات دیگر مثل باد (سوره7ایه 75)وآسمان (11/52 ) و صاعقه ها( 13/ 13 )وشراره آتش (55/35 )و روح (19/17 )از این دست آیات که به رسول بودن پدیده ها اشاره دارد باز هم هست و خدا هرگز در قرآن نگفته که فقط انسان میتواند رسول باشد و این استنتاج غلط است و با مفاهیم قرآن همخوانی ندارد در نتیجه با فرض غلط نمیتوان حکم صحیحی بدست آورد


60) چند شرق و چند غرب؟ یک شرق و یک غرب (سوره 26 آیه 28)، دو شرق و دو غرب (سوره 55 آیه 17) چندین شرق و چندین غرب (سوره 70 آیه 40). (موسى) گفت: «او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه ميان آن دو است مى‏ باشد، اگر شما عقل و انديشه خود را به كار مى‏گرفتيد!» (28)
آیات : او پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است! (17) سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه ما قادريم... (4)
جواب : بدو طریق میتوان به برسی آیات پرداخت یا با منطق ریاضی یا با دید عوام ودیدگاههای مردم عادی ابتدا انچه را مردم میدیدند به لحاظ حرکت خورشید و ماه و طلوع و غروب آنهاست و نکته مشترک بین سه آیه فوق ا ینست که آنها یک رب دارند يعني پروردگار مشرق و مغرب و دو مشرق و دو مغرب و مشرقها و مغربها یکیست میتوان مشرق و مغرب را به خورشید نسبت داد و دو مشرق و دو مغرب را به ماه و خورشید نسبت داد که بزرگتر از ستاره گان آسمان هستند و مشرقها و مغربها دا به طلوع و غروب ستاره گان در آسمان نسبت داد این با دانش و فهم بشر زمان محمد منطبق بود اما امروز دانش فیزیک فضا دریچه های نوینی برای درک نوینی از این آیات میگشاید حتی در زمین این آیات قابل بررسی میباشند انقلاب زمستانی و تابستانی در زمین بجهت مایل بودن محوری که حرکت وضعی حول آن انجام میگیردو اثر حرکت انتقالی آنها را ایجاد میکند ویا طلوع و غروب نقطه ای ولحظه ای خورشید وماه در آسمان وتاثیرات آن که در زمین مشاهده میشودمیتواند دیدگاه روشنی از مفاهیم آیات را برایمان جلوه گر سازدزیرا پدیده های هستی متشابهند وباید توجه داشت که هیچیک از این آیات دیگری را نفی نمیکند وتناقضی با آیات دیگر ندارد بلکه همگی در جهت توجیه پدیده های (آیات خداوند) هستی توضیح میدهند هیچیک از این آیات نمیگوید که فقط یک مشرق و مغرب وجود دارد ویا نمیگوید دو مشرق ویا مغرب وجود دارد امابه کمک دانش ریاضی نیزکه بر اساس قوانینی که بر اصل مجموعه ها حاکم است میتوان به بررسی آیات فوق پرداخت اگرما( مجموعه مشرقها و مغربهای متعددی که در زمین و منظومه شمسی و در کهکشانها بوقوع میپیوندد) را مجموعه A در نظر بگیریم وزیر مجموعه های آن را با ( دو مشرق و دومغرب) را B و(مشرق و مغرب) را C کسی بکوید من مالک مجموعه A هستم این گفته تناقضی نداردبا اینکه بکوید من مالک , B C هستم زیرا زیر مجموعه های , B C با مجموعه A اشتراک دارند                                                                                                              بنده خدا

تضادهایی خیالی که در فیسبوک ادعاشده 

61 - یک سوال ساده. طول دوره حاملگی‌ شش ماه است یا نه‌ ماه ؟
نکته : آیا خدا گفته شش ماه است.
تضادهایی خیالی که در فیسبوک ادعاشده
دوست عزیزی که معتقد به قرآن است این مطلب را همین امروز صبح به من داد و از من توضیح خواست و به او قول دادم که نظرم را بروشنی بیان کنم اکر خدا بخواهد برای همین این مطلب را اینجا میگذارم تا باورمندان قران و عاشقان الله نیز آن را بخوانند عین مطلب و پاسخ را با حفظ هویت اینجا مینویسم
 برادر این آیە را چگونە میبینید! من سرم درد میکند و فرصت مطالعە ندارم این چند روز باور نمی کنید؟ پس به نوشته زیر توجه
کنید
 متن اول : وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَوَضَعَتْهُ كُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْراً .... سوره الأحقاف، آیه
15
ترجمه:
 » و انسان را [نسبت‌] به پدر و مادرش به احسان سفارش کرديم. مادرش با تحمّل رنج به او باردار شد و با تحمّل رنج او را به دنيا آورد. و باربرداشتن و از شيرگرفتن او سى ماه است، ...»
 متن دوم : وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ ... سوره لقمان، آیه 14
ترجمه:
 » و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش کرديم؛ مادرش به او باردار شد، سستى بر روى سستى. و از شير باز گرفتنش در دو سال است... «
از متن اول :
(زمان بارداری) حمل + (زمان شیرخوارگی) فصال = 30 ماه
از متن دوم :
فصال = 24 ماه
از یک معادله ساده ریاضی پاسخ زیر بدست می آید.
( حمل + فصال) – ( فصال) = حمل ( زمان بارداری)
30 – 24 = 6 ماه
آیا تا کنون شنیده اید که مدت زمان بارداری در انسان تنها معادل 6 ماه است ؟
یکی از نشانه های جهل قرآن است. حال اسلامیون در کجای این آیات اعجاز می بینند..!؟
جواب:
 جهل نویسنده را که از قرآن بی بهره است و از حقایق آن مطلع نیست و شناختی از حد اقل زبان قران ندارد وعاجزانه تلاش میکند که آیات را به عجز آورد در حالیکه چشمهای خود را بسته و در تاریکی قدم میزند بنگرید که چگونه تکبر خود را به نمایش میگذارد تا حقیقت را انکار کند مومنان را جاهل خطاب میکند در حالیکه جهل نمی گذارد که حقیقت روشن را ببیند براستی که قران چگونه به حقیقت سایکولوژی این افراد را برای مومنین تبیین نموده >> وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـكِن لاَّ يَعْلَمُونَ [البقرة : 13] و وقتی به آنها گفته می شود ایمان بیاورید همانگونه که مردم ایمان آوردند می گویند ایمان بیاوریم مانند سفیهان(بی خردان)بدانید که آنها سفیه(بی خرد ) هستندولیکن شعور فهمیدن ندارند 13
 مطلب مهمی که نویسنده بدلیل تکبراز آن غافل مانده اینست که بارداری و زمان وضع حمل و بدنیا آوردن بچه بسیار متغیر است بطوریکه حتی روزها و ساعتها و دقیقه ها و ثانیه هایی که افراد در شکم مادرانشان زندگی را ادامه میدهند متفاوت باشداما بطور طبیعی حاملکی از 7 ماه تا 9 ماه طول میکشد همینطور است مدت زمانی که کودک از شیر تغذیه میکند و یک مطلب نسبی است که در هر فرد فرق میکند و خدا برای هر چیز مقدار مشخصی را اندازه میدهد
 این دو آیه اشاره به مدت زمان دارد مدت زمانی که مرد را موظف به تامین مخارج کودک هنگام طفولیت میکند و بروشنی آن را توضیح میدهد و هرگز مدت زمان بارداری در آن قید نشده و اشتباه محاسباتی نویسنده را هم بزبان ریاضی در ادامه متذکر خواهم شد اما ابتدا باید معادله ی ریاضی این استاد ریاضی را که از فرض غلط ناشی شده نقد کنیم و فرض غلط حکم غلط بدنبال خواهد داشت زیرا مقادیر فرضی x,y را خود ايشان نوشتند و نتيجه ي محاسبه بر اساس مقادیر عددی خودشان است که نتیجه و برداشتی غلط را برایشان به ارمغان آورده باید توجه داشت که از شیر گرفتن به معنی شیر دادن نیست زیرا اگر با زبان ریاضی سخن بگویم یک گزاره ی ریاضی یا ارزش درستی دارد یا ارزش نادرستی و نمیتوانیم بگوییم شیر دادن به معنی از شیر گرفتن است زیرا در آنصورت میتوانم بگویم منفی یک برابر با یک است اما منظور ازآیه مدت زمانی است که برای مرد هنگام متارکه و طلاق گذاشته و مرد بنا بر حکم خدا در این زمانها عهده دار مخارج زن است برای فهم این موضوع برای اینکه طولانی هم نشود فقط به یک آیه از قران اشاره میکنم
 وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَكُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ [البقرة : 233]
 و مادرانی که فرزندانشان را شیر میدهند دو سال کامل برای هر کس که بخواهد تمام کند شیر دادن را و بر پدر کودک است غذای آنها (مادر و بچه) و پو شاک آنها به نیکویی به کسی مگر به اندازه توانش تکلیف نشود . نباید مادر به خاطر کودکش ضرر کند ونه پدر به خاطر کودکش و بر ارث برنده است مانند آن . و اگر آندو با توافق جدایی خواستند و مشورتی پس گناهی بر آندو نیست و اگر شیردهی فرزندانتان را خواستید پس مشگلی برای شما نیست وقتی قبول کنید آنچه را به نیکی می دهید و حدود خدا را رعایت کنید و بدانید حتمآ خدا به آنچه میکنید بیناست 233
 اگر به جمله ی لمن اراد ان یتم الرضاعه در آیه دقت کنیم به معنی اینکه اگر کسی بخواهد شیر دادن را به اتمام برساند متوجه خواهیم شد که شیر دادن می تواند کمتراز دوسال باشد ضمن آنکه حول در آیه فوق سال قمریست که دوازده ماه میباشد
 اما در آیه ی زیر زمان بارداری و از شیر گرفتن با هم گفته شده بصورت مجموعی از بارداری و شیر دادن ان هم فقط بدلیل متغیر بودن زمان بارداری و شیر دادن است
 وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَوَضَعَتْهُ كُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ [الأحقاف : 15] و به انسان نسبت به والدینش به نیکی کردن توصیه کردیم مادرش به اجبار او را حمل کردو به ناخواه او را بدنیا آورد و او را در مدت سی ماه حمل کرد واو را از شیرگرفت تا زمانی که به رشد رسید و به چهل سالگی رسید گفت پروردگار من قسمت من کن که نعمت تو را که بر من و بر پدر و مادرم منت نهاده ای سپاسگذاری کنم و آنکه عمل صالح انجام دهم که تو خشنود باشی و برای من در فرزندانم اصلاح کن که من بسوی تو بازگشتم و من از مسلمانها شدم 15
 این آیه وضعیتی را توضیه میدهد که مادر فرزند را بدنیا می آورد و او را شیر میدهد و در تمام احوال زنده و در کنار فرزند حضور دارد بطوریکه خود فرزند خویش را شیر میدهد اما ممکن است اتفاقاتی منجر به جدایی و طلاق گردد و زمان آن هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد وخداوند مدت زمان بارداری و شیر دادن را برای تامین مخارج معین می سازد و ممکن است بارداری بین 7 ماه و یا 9 ماه طول بکشد و متغیر است و شیر دادن نیز همینطور است
و مجموع دوران حاملکی و شیر دادن را سی ماه محاسبه نموده یهنی اگر بچه 7 ماهه و یا نه ماهه و یا  8 ماهه هم بدنیا بیاید مقدار عددیz ما همواره ثابت است و سي ماه تغيير نميكند بلکه مقادیر x یا y است که تغییر میکند مثلآ اگر بچه 7 ماهه بدنیا بیاید مدت زمان شیر دهی 23 ماه است و اگر بچه 8 ماهه بدنیا بیاید مدت زمان شیر دهی 22 ماه و اگر 9 ماهه بدنیا بیاید مدت زمان شیر دهی 21 ماه است بر طبق معادله ی ایشان که به غلط شیپور را از سر گشادش می نوازند در معادله ی x+y=z مقدار عددی z مشخص است و ایشان با توجه به دانش کم اش از ریاضی متوجه این مطلب نشده و برای خودش پارادوکس ایجاد میکند و اشتباه ایشان را بزبان خودش که نوشته مینویسم زیرا مدت زمان از شیر گرفتن برای ما روشن است و زمان بار داری و از شیر گرفتن تغییر میکند
(حمل + فصال) – ( فصال) = حمل ( زمان بارداری)
(حمل + فصال) = 300 ماه زیرا مجموع این مقادیر برای ما در این ایه روشن است حال مقادیر حمل و فصال است که تغییر میکند حال به جای زمان حامله بودن اگر عدد بگذاریم مدت زمان از شیر گرفتن تغییر میکند 7+23=30 و یا 8+22=30 و یا 9+21=30
 اما آیه بعد که وضعیتی دیگر را شرح میدهد اساسآ اشاره ای به حاملگی ندارد و فقط بحث از شیر گرفتن است
 وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ [لقمان : 14] و انسان را در حق پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش با ضعف و سستی با بیجانی و بیحالی او را حمل کرد و او را در مدت دو سال از شیر گرفت (سفارش کردیم) به آنکه برای من شکر گذار و بر پدر و مادرت (هم شکر گذار) بازگشت بسوی من است 14
 مادری ممکن است نخواهد به بچه اش شیر دهد و راضی به شیر دادن نباشد یا مادر مرده باشد و پدر مجبور به گرفتن دایه ای برای فرزندش شود طبق [البقرة : 233] و بعد از طلاق کس دیگری بچه را شیر دهد آیه بعد این وضعیت را روشن میسازد که پدر تا چه زمانی باید مخارج شیر دادن را قبول کند زیرا ممکن است نوزاد تا 18 ماهگی شیر بخورد و دیگر شیر نخورد اما پدر باید تا دو سال از کسی که شیر میدهد در خانه نگهداری کند و مخارج او را تامین نماید این آیه در ارتباط با همین موضوع است زیرا کودکان ممکن است 20 ماه یا کمتر و یا بیشتر شیر بخورند اما آیه مدت زمان را فقط برای از شیر گرفتن دو سال قرار داده و ارتباطی با ایه قبل ندارد
برای اینکه بیشتر بدانیم که پارامترهای زمان در قرآن چگونه محاسبه میشود حول . عام . سنه
اهل تحقیق به لینک رجوع کنند http://quranmoslems.blogspot.com/2010/01/blog-post_4149.html.


 یکی از آتئیست ها این دو آیه را برایم داد و گفت که این دو آیه با هم تضاد دارن  62 
1- هیچکس بار گناه کسی دیگری را بر نمیدارد.
2- شخص گنهکار بر علاوه گناه خود، گناه شخص دیگری را هم بر میدارد.

سوره مبارکه الإسراء آیه15
مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا
هر کس هدايت يافت فقط براى خودش هدايت مى يابد و هر کس گمراه شد فقط به زيان خودش گمراه مى شود; و هيچ کس بار گناه کسى را برنمى دارد. و شيوه ما نيست که عذاب بفرستيم تا آن که رسولى را مبعوث کنيم [که اتمام حجت شود].
سوره مبارکه النّحل آیه ۲۵
 
   
لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗأَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ ﴿٢٥﴾
 تا در روز قیامت بار گناهانشان را بطور کامل حمل کند و همچنین بار گناهان کسانی را که به نادانی گمراهشان کردند. آگاه باشید آنچه از بار گناه بر دوش میکشند بسیار بد است ﴿۲۵﴾



  جواب :
قرآن بروشنی میگوید کسی نمی تواند بار گناه دیگری را بردارد یعنی نمیتواند بجای دیگری مجازات شود و از مجازات او بکاهد در آیه ی ۲۵ سوره ی نحل هم همین مطلب است و تناقضی با اسرا ۱۵ ندارد  در این جا هم هر کس در گرو اعمالی است که انجام داده ....کل نفس بما کسبت رهینه
برای فهم مطلب مثالی میزنم فردی را در نظر بگیرید که دیگری را به قتل تشویق میکند تا کسی را بکشد قاتل جرمی مرتکب میشود و مجازات آن جرم درموردش اعمال می شود و مشوق به قتل نیز طبق قانون مجرم است و مجازات او نیز جدا گانه اعمال میشود هر کس بدلیل جرمیکه مرتکب شده مجازات می شود  و کسی بجای دیگری مجازات نمی شود یکی بدلیل قتل و دیگری برای تشویق به قتل و بار گناه کسی بر عهده ی دیگری نیست این آیه نیز همین مطلب را می گوید و تناقضی با سوره ی اسرا آیه. ۱۵ ندارد

۲ نظر:

ناشناس گفت...

آقا بازم من تو اون مسئله تقسیم ارث مشکل دارم باز که کسر کمی کمتر از کل ارثه؟ اگه کل ارث رو 1 در نظر بگیرم یه قسمتیش حساب نمیشه؟ باید کسر مثلا 8/8 =1 باشه

karim eslami گفت...

کاملآ درسته غزیز در هر حال ارث کمتر از ماترک محاسبه میشود و مقداری از آن بر خلاف نویسنه ی مدعی تضاد باقی میماند اگر نیک در آیه بنگرید این مقدار باقیمانده از سهم را هم اینها میبرند که در قران به آنها اشاره گردیده >> وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفاً [النساء : 8]
و در وقت تقسیم کردن مال اگر خویشاوندان و یتیمان وفقیران حاضر شدندپس روزی بدهید به آنها از آن(ارث) به آنها سخنی نیکو بگویید (8)