آیا به آسمان نمینگرند که ما آن را چگونه بر افراشتیم (قرآن)

آیا به آسمان نمینگرند که ما آن را چگونه بر افراشتیم (قرآن)
نیروی گرانش در سیاهچاله ها بحدی قویست که همه چیز را بدرون خود میکشد حتی نور هم در دام این نیرو می افتد و نمیتواند از آن بگریزد

آیا خدا دینهای مختلف داشته و شریعت پیامبران متفاوت بوده

روش و قوانین خدا در آفرینش تغییر ناپذیر است
لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَياةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [يونس : 64]
برای آنها در زندگی دنیا ودرآخرت بشارت است برای کلمات خدا تبدیلی نیست آنست آن کامیابی بزرگ 64
سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً [الأحزاب : 62]
شیوه ی خدا ست در کسانی که از قبل گذشته اند و هرگز برای قانون خدا تبدیلی نیست 62
........ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلاً وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلاً [فاطر : 43]
آیا غیر از روشی (که در باره ی) پیشینیان (اجرا شد) را انتظار میکشند ؟ و هرگز برای روش خدا تبدیلی نخواهی یافت و هرگز برای روش خدا تحولی نخواهی یافت 43
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً [الفتح : 23]
قانون خداوند است که از قبل گذرانده شده است و هرگز برای قانون خدا تبدیلی نیست  
برای فهم بهتر موضوع باید معانی واژه گان  زیر مورد بررسی قرار گیرد

شریعت  تحریف   تبدیل سنت ملت  امت
منهاج
منسک

شریعت : در کتاب لغت به معنی سنت دین و آیین ترجمه شده است و جمع آن شرایع است که این کلمه در قرآن بصورت جمع نیامده و بیانگر اینست که خداوند یک شریعت روشن بیشتر ندارد که تمام پیامبران به آن توصیه شده اند و همانگونه که قرآن میگوید کافران هم دین دارند مانند  مومنین >> لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ [الكافرون : 6] اما دین و روش آنها تباهی است و آنها را به گمراهی میبرد  شریعت هم مانند دین است که شامل مجموعه ای از قوانین و احکام است که انسانها به آن پایبند هستند از آیات قرآن اینگونه بر می آید که مشرکین و کافران هم برای خود دین و شریعت داشتند اما شریعت خداوند در قرآن برای موحدان یکتا پرست تغییر نکرده و همانگونه که به نوح و ابراهیم و موسی از دین شرع شده به محمد رسول الله هم همان شریعت وحی شده و شریعت خدا برای راهنمایی انسانها تغییر نکرده و کسانی که معتقدند شریعتها ی پیامبران عوض شده و تغییر یافته یا سخت در اشتباهند یا میخواهند تحریفات صورت گرفته در تورات و انجیل را توجیه کنند
شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحاً وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ [الشورى : 13]
آیین نهاد بر شما آنچه را که بوسیله ی آن نوح توصیه شد و آنچه که بسوی تو وحی کردیم و آنچه را بوسیله ی آن به ابراهیم و موسی و عیسی توصیه شد که دین را بپا دارید ودر آن تفرقه نکنید آنچه را که آنها را بسوی آن دعوت میکنید بر مشرکین بزرگ است الله بسوی او بر میگزیند هر کس را که بخواهد و هدایت میکند بسوی او هر کس را که باز میگردد 
أَمْ لَهُمْ شُرَكَاء شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَن بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ [الشورى : 21]
یا برای آنها شریکانی هست که برای آنها آیین میسازد آنچه را که خدا به آن اجازه نداده و اگر سخن جدا کننده نبود قطعآ میان آنها قضاوت میشد و برای ستمگران عذابی دردناک است
اینکه چرا قرآن خود را مهیمن کتابهای پیشین یعنی نگهبان آنها میداند برای تحریفاتی است که در این کتابها صورت گرفته و قرآن حقیقت را در این کتابها از باطل جدا میکند و آن را آشکار میکند مثلآ قرآن حکم قصاص را در قرآن از تورات نقل میکند و ان را تایید میکند
وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ [المائدة : 45]
و براي آنها در آن (تورات ) نوشتيم كه جان در برابر جان وچشم در برابر چشم و بيني در برابر بيني و گوش در برابر گوش ودندان در برابر دندان و براي زخمها تلافي است پس هر كس صدقه كند آن را(از قصاص در گذرد) سپس او پاك گرداننده گناهان براي اوست و هر كس بر اساس آنچه خدا نازل كرده است حكم نكند پس آنها ستمگران هستند
تحریف : از ریشه ی حرف به معنی تغییر دادن و کج کردن است و هم چنین به معنی کناره گرفتن است بطوریکه از مقصود اصلی فاصله میگیرد یا هدف اصلی کنار میرود قرآن در مورد تحریف یهودیان و اهل کتاب سخن میگوید و گوشزد میکند که آنها کلمات خدا را تغییر میدهند و تحریف میکنند
أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ [البقرة : 75]
آیا طمع دارید که به شما ایمان بیاورند در حالیکه گروهی از آنها کلام خدا را می شنوند سپس تحریف (منحرف) میکنند آن را بعد از آنکه با عقل درکش میکنند و خودشان هم میدانند 75
مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيّاً بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْناً فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْراً لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً [النساء : 46]
از یهود کسانی هستند که کلمه(سخن) را از معنی اصلیش عوض کرده و تغییر میدهند و میگویند شنیدیم و نافرمانی کردیم و بشنوان , ناشنوا را و رعایت کن مارا انکار کردنیست به زبانهایشان و بد نام کردنی در دین و اگر می گفتند شنیدیم و اطاعت کردیم و بشنوان و و کارهای ما را حل فصل کن البته برایشان بهتر و پایدارتر بود ولیکن خدا به سبب کفرشان آنها را راندوبیشترشان ایمان نمی آورند بجز اندکی(46)
فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظّاً مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىَ خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ [المائدة : 13]
سپس به دلیل آنکه آنها پيمانشان را شكستند لعنت شان كرديم و قلبهايشان را سخت قرار داديم  معني اصلي كلمه را از جايگاه ومعناي اصليش تغيير مي دهند و فراموش كردند بهره ونصيبي از آنچه به آن متذكر شدند و پيوسته بر خيانتي از آنها مطلع مي شوي مگر تعداد كمي از آنها پس آنها را عفو كن واز آنها روي بگردان قطعا خدا نيكو كاران را دوست دارد 13
الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُواْ آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هِادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَـذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ وَمَن يُرِدِ اللّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللّهِ شَيْئاً أُوْلَـئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ [المائدة : 41]
اي رسول تو را محزون نكند كساني كه در كفر شتاب مي كنند از كساني كه با دهانهايشان گفتند ايمان آورده ايم ولي قلبهايشان ايمان نياورده واز كساني كه يهودي هستند شنونده ای براي دروغ و شنواننده براي قوم ديگري كه هنوزپیش تو نيامده اند كلام را از مكانش تحريف مي كنند مي گويند اگر اين  به شما داده شد پس آن را بگيريد واگر آن را داده نشد يد پس دوري كنيد و هر كس را كه بخواهد خدا او را درفتنه میا فکند  و هرگز مالك چيزي از خدا براي او نيستي آنها كساني هستند كه خدا نخواسته است كه براي آنها قلبهايشان را پاك سازد در دنيا خواري است و در آخرت براي آنها عذابي بزرگ است 41
تبدیل : از ریشه ی بدل به معنی تغییر دادن و عوض کردن است وقتی مشرکان از اهل کتاب نزد محمد رسول الله می آمدند زبانهایشان را طوری تغییر میدادند که رسول را به اشتباه بیندازند و می گفتند حرفهایی که میزنیم سخن خداست و خدا به رسولش هشدار میدهد که  حرف خودشان است و حرف خدا نیست قرآن بروشنی میگوید که این افراد کتاب را تحریف میکنند   
وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ [آل عمران : 78]
و قطعاً از آنها گروهي هستند كه زبانهايشان را به كتاب ميگردانند كه تا حساب كني كه از كتاب است در حاليكه از كتاب نيست و ميگويند آن از نزد خداست در حاليكه از نزد خدا نيست و بر خدا دروغ را ميگويند و در حالیکه آنها ميدانند( حقیقت چیست اما انکارش میکنند)  78 
پیروان ادیان به خصوص  یهود و نصاری آیات خدا در تورات و انجیل راتحریف میکردند بطوریکه آنها را  با دستهای خود مینوشتند و آنها را به خدا نسبت میدادند
فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَـذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ [البقرة : 79]
پس وای بر کسانیکه کتاب را با دستانشان مینویسند و میگویند این از جانب خداست تا آن را به قیمت کمی بفروشند پس وای بر آنها و آنچه دستانشان نوشت و وای بر آنها و آنچه کسب می کنند (با دروغ بستن به خداکاسبی می کنند) 79

سنت : این کلمه در کتاب لغت به معنی راه و روش و سیرت و طریقه و شیوه وطبیعت و نهاد آمده که جمع آن سنن است وبشکل جمع و مفرد در قرآن امده و قرآن میگوید که سنت خدا قابل تحول و تبدیل نیست و سنت درزمان رسولان خدا تبدیل و متحول نگشته
........فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلاً وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلاً [فاطر : 43]
پس هرگز برای شیوه ی خدا تبدیلی نمی یابی و هرگز برای طریقه ی خدا دگر گونی پیدا نمی کنی 43
سُنَّةَ مَن قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِن رُّسُلِنَا وَلاَ تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلاً [الإسراء : 77]
شیوه ی کسانی از رسولان ما ست که قبل از تو آنها را فرستادیم و تو در شیوه ی ما تغییر و دگر گونی پیدا نمی کنی 77
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً [الفتح : 23]
شیوه ی خداست همانی که از قبل گذشته و هرگز برای شیوه ی خدا تبدیلی پیدا نمیکنی 23
يُرِيدُ اللّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ [النساء : 26]
خدا میخواهدتا بیان کند برای شما و هدایت کندشما را به راه و روش کسانی که قبل از شما بودند وقبول کند باز گشتن بر شمارا و خدا دانای حکیم است(26)
قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانْظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذَّبِينَ [آل عمران : 137]
به يقين ترك (رها) شده قبل از شما آیین هایی پس در زمين سفر كنيد سپس ببينيد عاقبت تكذيب كنندگان چگونه بود 137
مَّا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَراً مَّقْدُوراً [الأحزاب : 38]
هیچ کناهی بر پیامبر نیست در آنچه که خدا براو واجب گردانیده شیوه ی خداست در کسانی که از قبل درگذشته اند و تقدیر دستور خدا بوده که مقدر گردیده بود
ملت : به معنی کیش وآیین . دین . طریقت جمع آن ملل است که در آیات قرآن این کلمه آمده ...... إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لاَّ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ [يوسف : 37] یوسف میگوید که من آیین قومی را ترک کردم که به خدا و آخرت ایمان نمی آورند و آنها کافرند قرآن ما را به کیش و آیین ابراهیم حنیف میخواند که همان آیین اسلام است و تمام پیامبران در قرآن همین آیین اسلام را ترویج میکنند و قران میگوید تمام پیامبران مسلمان بوده اند و ما را از ملت یا آیین یهود و نصاری بر حذر میدارد معلوم است که این آیین و تعالیم با تعالیم پیامبران بخصوص موسی و عیسی در تناقض است
وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ [البقرة : 120]
و یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمیشوند مگر انکه از مذهب آنها پیروی کنی بگو البته هدایت حقیقی آن هدایتی است که از جانب خداست و اگر از هوس های انها پیروی کنی بعد ازآنچه که از دانش بسوی تو آمد  برای تو ولی (سرپرست) و یاوری نخواهد بود 120
مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيّاً وَلاَ نَصْرَانِيّاً وَلَكِن كَانَ حَنِيفاً مُّسْلِماً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ [آل عمران : 67]
ابراهيم  يهودي و نصراني نبوده  وليكن يكتا پرستي مسلمان بود و از مشركان نبود .67
قرآن به محمد رسول الله و به مومنان دستور میدهد که از آیین یا ملت ابراهیم تبعیت کند و کسانی را که غیر از این دنبال کیش و آیین دیگری باشند سفیه میخواند
وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ [البقرة : 130]
و چه کسی از دین ابراهیم  کناره گیری میکند مگر کسی که عقلش را از دست داده (نفسش دیوانه اش کرده)و قطعآ در دنیا انتخابش کردیم و یقینآ در آخرت اوازشایسته هاست 130
ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ [النحل : 123]
پس از آن به تو وحی کردیم که که از کیش و آیین ابراهیم پیروی کن و او(ابراهیم) از کشرکان نبود 123
قُلْ صَدَقَ اللّهُ فَاتَّبِعُواْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ [آل عمران : 95
بگو خدا راست گفت ، و آيين ابراهيم ،يكنا پرستي را پيروي كنيد واو از مشركان نبود 95 
ناباوران میخواهند که مومنان یهودی و یا نصاری باشند ولی خدا میخواهد که آیین ابراهیم حنیف را پیروی کنند
وَقَالُواْ كُونُواْ هُوداً أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ [البقرة : 135]
و گفتند یهودی یا نصاری باشید تا هدایت شوید بگو بلکه(آیین) دین ابراهیم یکتا پرست (باشید) واو از مشرکان نبود  135  
 منهاج : به معنی راه واضح و آشکار است جمع آن مناهج است که در قرآن بصورت جمع بکار برده نشده و بیانگر اینست که خداوند یک طریق و راه روشن دارد و راه های دیگر به گمراهی ختم میشود و پیامبران توحیدی فقط یک منهج را تبلیغ میکردند که به هدایت و رستگاری رهنمون می کرد
وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجاً وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ [المائدة : 48]
و فرستاديم بسوي تو كتاب را به حق تصديق كننده اي به آنچه در حضور آن است از كتاب و نگهباني بر آن (کتاب) پس ميان آنها حكم كن بر اساس آنچه خدا نازل كرده از آنچه براي تو از حقيقت آمد و از هوس هايشان پيروي نكن. براي هر يك از شما روشن گري و راه آشكاري را قرار داديم و اگر خدا مي خواست قطعا شما را امتي واحد قرار ميداد وليكن تا شما را دررنج افکند در آنچه به شما داده است پس در خوبيها مسابقه دهيد بسوي خداست بازگشت شما همگي و آگاه كند شما را به آنچه در آن اختلاف مي كرديد 48
امت
امت واحد چیست ؟
برای فهم بهتر معنی امت از امت واحده آغاز میکنیم که قران به آن اشاره دارد و بحثی که درقرآن مطرح میشود اینست که تمام مومنین اعضای امت واحد هستند و تمام پیامبران و پیروان انها در همین امت واحد قرار دارند و وقتی امتهای دیگری مانند کافران و مشرکین و مجرمین و...... مطرح میشود
وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ [المؤمنون : 52]
و البته اینست امت شما امتی واحد و من پروردگار شما هستم پس حدود من را رعایت کنید 52
اما کفار و مشرکین که حقیقت دین را باور نمیکنند و با مومنین در یک تراز قرار نمی گیرند و جزو امت واحده نیستند و خدا کسی را به اجبار وادار به پذیرش دین نمی کند و یا به اجبار کسی را داخل امت واحد قرار نمیدهد
وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلاَ يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ [هود : 118]
و اگر پروردگارت می خواست مردم را امت واحد قرار میداد .و همواره در اختلاف هستند 118
این اختلافات مردم در باره ی پذیرش دین است که آنها را از دایره ی توحید و امت واحده بر کنار میکند پس تمام مسلمانهایی که از زمان ابراهیم مسلمان نامیده شدند و بر مبنای شریعت اسلام عمل میکنند و به آن ایمان دارند جزو امت واحد هستند 
منسک :  نسک به معنی راه و روش عبادت کردن قربانی کردن وتطهیر کردن آمده است مناسک چگونگی انجام روشها و مراسم برای یادآوری کردن خدا و ضمن پیروی از دستورات خدا شعار و علامت هایی هستند که مومنین را از مشرکین و کافران ممتاز میکند و آنها با انجام آن نشان میدهند که ایمان آورده اند و در هر زمانی متفاوت بوده مثلآ در زمان نوح با سوار شدن بر کشتی این مناسک انجام میشده و در زمان صالح با نکشتن شتر و تقسیم آب یک روز در میان بین مردم و شتر و در زمان شعیب با کم فروشی نکردن و .......هم چنین مناسک  در مورد طعام و خوردنی های حلال و چهار پایان است که خداوند آنها را برکت و نعمتی برای بقای نسل به انسانها عطا فرموده مناسک تغییر پذیرند اما حدود و شریعت و دین تغییر ناپذیرند مثلآ منسک آدم این بوده که از درخت ممنوعه نخورند و نوح و کسانی که با او بودند باید سوار کشتی میشدند و پیروان صالح نباید شترصالح  را میکشتند و اب را بین خود و شتر تقسیم میکردند
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ [الحج : 34]
آیات زیر احکام لایتغیر خداست که حرام میشود و مانند احکام خوراکی ها تغییر نمیکند
دقت در این مسئله مهم است که در مناسک بعنوان مثال در احکام خوردنی ها شما در حال اضطرار میتوانید از چیزهایی که حرام شده بخورید اما به هیچ عنوان در حال اضطرار مجاز به فحشا و قتل نفس و شرک و........که در زمره ی شرع و ملت است نیستید و این تفاوت بین شرع و منسک است
قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئاً وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَكُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ [الأنعام : 151]
بگو بیایید تا برای شما بخوانم پروردگارتان چه چیزی را برایتان حرام کرد که با او کسی یا چیزی را شریک نکنید و به پدر ومادر خوبی کنید و فرزندان خود را بدلیل فقر نکشید ما به شما و به آنها روزی میدهیم و به هرزه گی ها (فحشا) نزدیک نشوید آنچه را که آشکار شده از آن و آنچه را پنهان است ونفسی را که خدا حرام کرده نکشید مگر به حق آن چیزی است که شما را به آن توصیه میکند باشد که شما با عقل بفهمید 151
قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ [الأعراف : 33]
آیات زیر احکام خوراکیها را بیان میکند که در زمره ی منسک هستند و در شرایط متفاوت تغییر می یابند یعنی در شرایط بخصوص حرام خدا حلال میشود و درزمان تمام پیامبران هم همینگونه بوده و با شریعت و امت متفاوت هستند
قُل لاَّ أَجِدُ فِي مَا أُوْحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَّسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [الأنعام : 145]
بگو در آنچه بسوی من وحی شده پیدا نمی کنم چیزی که حرام شده باشد بر خورنده ای که آن را می خورد مگر آنکه مردار باشد یا گوشت خوک که البته آن پلید است یا خونی که( پس از سر بریدن از حیوان) ریخته شده باشد یا خوردنی حلالی که نام غیر خدا بر آن برده شده باشد و اگر کسی مجبوربه خوردن شود نباید از حد تجاوز کند و نباید به آن عادت کند در آنصورت پروردگارت آمرزنده ای مهربان است 145
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالْدَّمَ وَلَحْمَ الْخَنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [النحل : 115]
غیر از این نیست که برشما حرام شد مردار و خون و گوشت خوک و هر چیزی (طعام حلالی) که نام غیر خدا بر آن برده شده باشد و هرکس ناچار (به خوردن) شود نباید زیاده از حد تجاوز کند (بخورد) پس خدا امرزنده ای رحم کننده است 115
برخی از ایات که در آن مناسک عبادی ذکر شده که انها هم در شرایط متفاوت می توانند تغییر یابند مانند احکام حج و روزه وخواندن نماز
رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ [البقرة : 128]
پروردگار ما و ما را مسلمانانی برای خودت قرار بده و از فرزندان ما مسلمانانی برای خودت (قرار بده) و به ما روش عبادتهای ما را نشان بده وتوبه ما را بپذیر که به یقین تو توبه پذیر رحم کننده هستی 128
لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكاً هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُّسْتَقِيمٍ [الحج : 67]
و برای هر امتی راه و روشی برای عبادت قرار دادیم که انها بر آن طریق عبادت میکنند  و نباید با تو در دستورات به دشمنی برخیزند و بسوی پروردگارت دعوت کن که تو بر هدایت مستقیم هستی 67  
وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضاً أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ [البقرة : 196]
و حج و عمره را برای خدا تمام کنید و اگر تنگ دست شدید پس آنچه برایتان از قربانی کردن آسان گردد و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد و آنکس از شما که مریض باشد یا او را از سرش آزاری برسد پس فدیه ای باشد از روزه یا صدقه ای یا عبادتی و وقتیکه ایمن شدید پس انکس که بهره مند شده عمره را بسوی حج و(قربانی کند) آنچه از قربانی آسان گردد و هر کس (قربانی) پیدا نکند پس سه روز روزه در حج بگیرد و هفت روز وقتی که بازگشتید آن ده روز کامل است آن (حکم) برای کسی است که خانواده اش  در مسجد الحرام حاضر نیستند و حدود خدا را رعایت کنید و بدانید که خدا در عقوبت شدید است 196
مناسک هم چنین در بر گیرنده ی قوانین برای ذبح و خوردن حیواناتی است که انسانها از آن ارتزاق میکنند و اینجا هم ممکن است فرق کند
فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللّهِ كَثِيراً [النساء : 160]
و بخاطر ظلمی از سوی کسانی که یهودی شدند بر آنان حرام کردیم پاکیزه هایی که برایشان حلال شده بود وبخاطر اینکه بسیاری را از راه خداوند باز میداشتند(160)
وَعَلَى الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِبَغْيِهِمْ وِإِنَّا لَصَادِقُونَ [الأنعام : 146]
و بر کسانی که یهودی شدند تمام ناخن داران را حرام کردیم و از گاو وگوسفند پیه های آنان  را بر آنها را حرام کردیم مگر پیه ها ییکه  بر پشت آنها یا روده ها قرار دارد یا آنچه با استخوان مخلوط گردیده به دلیل تجاوز گریشان این کیفر را به آنها دادیم و قطعآ ما راستگو هستیم  146
وَمُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُواْ اللّهَ وَأَطِيعُونِ [آل عمران : 50]
و تصديق كننده اي به آنچه در حضور من است از تورات تا حلال كنم بعضي از آنچه را كه بر شما حرام شده بود و برای شما آيه ای از پروردگارتان آوردم پس از خدا بپرهيزيد و ازمن اطاعت كنيد 50
بگو غیر از این نیست که پروردگارم حرام کرده فحشا را آنچه را پیدا و پنهان است از آن و اثم و بغی بناحق را و آنکه با خدا شریک گردانید آنچه را که هیچ دلیلی برای آن نازل نکرده و آنکه بر خدا بگویید آنچه را نمیدانید 33
قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ [الأنعام : 162]
بگو البته نماز من و عبادت من و زندگی من و مرگ من مخصوص خدا پروردگار جهانیان است  162
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ [الحج : 34]
و برای هر امتی راه و روشی برای عباداتشان قرار دادیم تا بدان طریق تا نام خدا را بر آنچه از چهار پایان به آنها روزی دادیم ببرند و خدای شما خدای واحد است پس برای او فروتنی کنید و به متواضعان بشارت ده 34
فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ [البقرة : 200]
و هر وقت گذراندید عبادت های خود را پس خدا را یاد کنید مانند یاد کردن پدرانتان یا شدیدتر در یاد کردن و از مردم کسی است که میگوید پرودگار ما بده به ما در دنیا و نیست برای او در آخرت بهره ای فراوان 200
آیات زیر همان اسراییلیاتی هستند که قران آنها را بیهوده و پوچ میخواند و مردم حلال خدا را بر خود حرام کرده اند و اعمالی که از جانب خدا نیست و آنها در گمان خود به انها باور دارند و به آنها عمل میکنند
اینها بخشی از تحریفاتی است که بنی اسراییل مرتکب ان شده اند و قرآن به آنها اشاره میکند
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُواْ أَوْلاَدَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ اللّهُ افْتِرَاء عَلَى اللّهِ قَدْ ضَلُّواْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ [الأنعام : 140]
البته زیان کردند کسانی که به دیوانگی و نادانی فرزندان خود را کشتند و آنچه را خدا به آنها روزی داده بود با دروغ بستن بر خدا حرام کردند قطعآ گمراه شدند و از هدایت شده ها نبودند 140
كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِـلاًّ لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلاَّ مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُواْ بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ [آل عمران : 93]
همه غذاها براي بني اسراييل حلال بود مگر آنچه را اسراييل بر خودش حرام كرد قبل از آنكه تورات نازل شود ، بگو پس تورات را بياوريد و بخوانيدش اگر شما راست ميگوييد .
وَقَالُواْ مَا فِي بُطُونِ هَـذِهِ الأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِّذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِن يَكُن مَّيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاء سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حِكِيمٌ عَلِيمٌ [الأنعام : 139]
و گفتند آنچه در شکم این دامهاست مخصوص مردان ماست و بر همسران ما حرام است و اگر مرداری باشد پس آنها در آن شریک هستند بزودی به دلیل وصفشان به آنها کیفر میدهد قطعآ او حکیمی داناست 139 

هیچ نظری موجود نیست: