اسلام دین اجبار و زور گویی نیست
اسلام با توجه به تعالیم خداوند در قرآن اصلآ و ابدآ دینی نیست که خود را با زور و تجاوز خود را به کسی تحمیل کند بلکه خدا در قران تجاوز کاران را دوست ندارد و مومنین را از تجاوز وتعدی به دیگران نهی میکند بالاترین آزادیخواهی و آزاد اندیشی در تعالیم خداوند است که انسان در تفکر و انتخاب راه کاملآ مستقل و آزاد است که از هدایت بهره مند باشد یا نباشد ویا در مسیر هدایت گام بردارد یا به راه ظلالت برود ما انسانها بسته به نوع تربیت و تعالیم بر گرفته از محیط بسیار سطحی نگر و محدود می اندیشیم و به همین علت است که حتی خدا را فقط در محدوده های خود و بر اساس آموزه های محدود خود باور داریم و اگر کسی در چهار چوب و قالبهای دیگری به خدا ایمان داشت او ار رد کرده و نمی پذیریم و این محدودیت درآموزه های الهی بسیار وسیع است تا جایی که خدا به انسان اختیار میدهد که با عنصر گناه و سر پیچی کردن از دستورات و احکام و انجام گناه حتی به محدوده های خدا نیز تجاوز کند زیرا اساس توحید مبتنی بر رهایی است و رستگار شدن انسان با انتخاب خود اوست و نه با اجبار و تحمیل که اگر چنین بود انسان آگاه و خردمند فرقی با جانوران نا آگاه نداشت و جایی برای انتخاب برایش متصور نبود بنا بر این با توجه به گسترده گی و وسعت قوانین در آفرینش اندیشه و عمل کردن به محدود سازی اندیشه و تفکرانسانی با اجبارو اکراه تفکری ضد توحیدی و رو به زوال است و با تعالیم خداوند سازگار نیست
به برخی از آیات قرآن در تایید همین گفتار توجه کنید
لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [البقرة : 256]
در دين هيچ اجبارى نيست. و راه از بيراهه بخوبى آشكار شده است. پس هر كس به طاغوت كفر ورزد، و به خدا ايمان آورد، به يقين، به دستاويزى استوار، كه آن را گسستن نيست، چنگ زده است. و خداوند شنواى داناست.256
وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ [يونس : 99]
و اگر پروردگار تو مىخواست، قطعاً هر كه در زمين است همه آنها يكسر ايمان مىآوردند. پس آيا تو مردم را وادار مىكنى كه ایمان بیاورند؟ 99
انسان باور مند به خدا میداند که خدا قادر و توانای مطلق است و هر کاری را بخواهد میتواند انجام دهد و این که اجازه انتخاب به انسان میدهد که گناه کند و طغیان و عصیان کند از حکمت و علم خدا ناشی میشود و از ضعف و نا توانی خدا نیست که حتی به پیامبرش هم تو صیه میکند که لازم نیست کسی را به اجبار وادار به باور و پذیرش دین کنی
اِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [القصص : 56]
در حقيقت، تو هر كه را دوست دارى نمىتوانى راهنمايى كنى، ليكن خداست كه هر كه را بخواهد راهنمايى مىكند، و او به راهيافتگان داناتر است.56
فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ [الغاشية : 21] لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ [الغاشية : 22]............ إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ [الغاشية : 25] ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ [الغاشية : 26]
پس تذكر ده كه تو تنها تذكردهندهاى.21 بر آنان تسلّطى ندارى،22 ......................... در حقيقت، بازگشت آنان به سوى ماست 25 آنگاه حساب [خواستن از] آنان به عهده ماست.26
در این آیه خدا ما را متوجه میکند که کیفر اعمال نیک و بد انسانها فقط با اوست و حتی پیامبر را فقط به تذکر دادن امر میکند غیر از مواردمحدودی که حکم خدا مشخص و معلوم است مانند قانون قصاص که با خواست نزدیکان مقتول انجام میگیرد و حکم زنا که یکصد ضربه شلاق است که باید از جنس پوست باشد و حکم محارب و مفسد که این احکام بسیار محدود هستند . هیچ حکمی برای محدود کردن اندیشه و تفکر در قرآن نیامده
وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَولِيَاء اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ [الشورى : 6]
و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفتهاند، خدا بر ايشان نگهبان است و تو بر آنان گمارده نيستى.
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ [قـ : 45]
ما به آنچه مىگويند داناتريم، و تو به زور وادارکننده آنان نيستى؛ پس به [وسيله] قرآن هر كه را از وعده من مىترسد پند ده. ق 45
وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ ......................... [الكهف : 29]
و بگو: «حق از پروردگارتان [رسيده] است. پس هر كه بخواهد بگرود و هر كه بخواهد انكار كند، .......................................... 28
قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ [صـ : 86]
بگو: «مزدى بر اين [رسالت] از شما طلب نمىكنم و من از تکلیف کننده گان نیستم (چیزی را بر شما تکلیف نمیکنم). 86
وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِي السَّمَاء فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى لْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ [الأنعام : 35]
و اگر اعراض كردنِ آنان [از قرآن] بر تو گران است، اگر مىتوانى نَقْبى در زمين يا نردبانى در آسمان بجويى تا معجزهاى [ديگر] برايشان بياورى [پس چنين كن]، و اگر خدا مىخواست قطعاً همه آنان را بر هدايت گِرد مىآورد، پس زنهار از نادانان مباش. 35
یعنی خدا با اینکه میتواند همه گمراهان را به اجبار بر هدایت جمعشان کند اما این کار را نمیکند زیرا آنها هستند که انتخاب میکنند
وَلاَ يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَن يَضُرُّواْ اللّهَ شَيْئاً يُرِيدُ اللّهُ أَلاَّ يَجْعَلَ لَهُمْ حَظّاً فِي الآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ [آل عمران : 176]
و كسانى كه در كفر مىكوشند، تو را اندوهگين نسازند؛ كه آنان هرگز به خدا هيچ زيانى نمىرسانند. خداوند مىخواهد در آخرت براى آنان بهرهاى قرار ندهد، و براى ايشان عذابى بزرگ است.176
وَمَن كَفَرَ فَلَا يَحْزُنكَ كُفْرُهُ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ [لقمان : 23]
و هر كس كفر ورزد، نبايد كفر او تو را غمگين گرداند. بازگشتشان به سوى ماست، و به [حقيقت] آنچه كردهاند آگاهشان خواهيم كرد. در حقيقت، خدا به راز دلها داناست.31
لَّيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَـكِنَّ اللّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ................ [البقرة : 272]
هدايت آنان بر عهده تو نيست، بلكه خدا هر كه را بخواهد هدايت مىكند............................272
بنده خدا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر