آیا به آسمان نمینگرند که ما آن را چگونه بر افراشتیم (قرآن)

آیا به آسمان نمینگرند که ما آن را چگونه بر افراشتیم (قرآن)
نیروی گرانش در سیاهچاله ها بحدی قویست که همه چیز را بدرون خود میکشد حتی نور هم در دام این نیرو می افتد و نمیتواند از آن بگریزد

دانایی و توانایی خدا و جبر و اختیار انسان


بسم الله




آیا خداوند همه چیز را میداند و هر کاری را که بخواهد میتواند انجام دهد القای برخی شبهات که در ذهن افراد شکل میگیرد و استتنتاجهای غلطی از آن بدست میاید که با صفات خداوند که در قران بیان گردیده منافات دارد صاحبان این اندیشه باور دارند که خدا نمیداند انسانها در آینده چه اعمالی انجام خواهند داد چرا که اگر میدانست دیگر اختیار معنی نداشت و این باور غلط تا جایی پیش میرود که میگویند خدا زمان مرگ ما را هم نمیداند وباور این افراد بگونه ایست که میگویند برای خدا صفت مطلق وجود ندارد ومیگویندعلم خدا و توانایی خدا محدود است و نباید صفات خدا را مطلق کرد در حالیکه بر اساس قوانین و قواعد زبان عربی که زبان قران است << هر گاه صفت مشبه بر وزن فعیل باشد مانند علیم و قدیر و سمیع و بصیر و رحیم و.......صفت مطلق هستند>> و این صفات فقط مخصوص خداوند است بنا بر این در این اندیشه انحرافی و غیر توحیدی باور بر اینست که خدا نمیتواند از همه چیز آگاه باشد و هر کاری را انجام دهد مجموعه این شبهات که برخی از عزیزانم برادران و خواهران دینی ام را در گیر این بحثها نموده حقیر را بر آن داشت که برای روشن شدن حقیقت مسایل را مبتنی بر آیات قران برای اهل تحقیق وتفکر و تعقل بیان نمایم تا همه عزیزانم با استناد به قران و دلایل کتاب خداوند نظر خود را ابراز و اصلاح نماید ابتدا آیاتی چند بر گرفته از قران را مرور میکنیم و در پایان به بحث جبر و اختیار و عدم تعارض آن را با علم خداوند میپردازم


هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [الحديد : 3] اول و آخر و پيدا و پنهان اوست; و او به هر چيز داناست. (3)


هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [البقرة : 29] او خدايى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريد; سپس به آسمان پرداخت; و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود; و او به هر چيز آگاه است. (29)


اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً [الطلاق : 12] خداوند همان كسى است كه هفت آسمان را آفريد، و از زمين نيز همانند آنها را; فرمان او در ميان آنها پيوسته فرود مى‏آيد تا بدانيد خداوند بر هر چيز تواناست و اينكه علم او به همه چيز احاطه دارد! (12)


أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَيَقْبِضْنَ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ [الملك : 19] آيا به پرندگانى كه بالاى سرشان است، و گاه بالهاى خود را گسترده و گاه جمع مى‏كنند، نگاه نكردند؟! جز خداوند رحمان كسى آنها را بر فراز آسمان نگه نمى‏دارد، چرا كه او به هر چيز بيناست! (19)


وَللّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَانَ اللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطاً [النساء : 126] آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست; و خداوند به هر چيزى احاطه دارد. (126)


بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [الأنعام : 101] او پديد آورنده آسمانها و زمين است; چگونه ممكن است فرزندى داشته باشد؟! حال آنكه همسرى نداشته، و همه چيز را آفريده; و او به همه چيز داناست. (101)


لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [الشورى : 12] كليدهاى آسمانها و زمين از آن اوست; روزى را براى هر كس بخواهد گسترش مى دهد يا محدود مى‏سازد; او به همه چيز داناست. (12)


قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [الحجرات : 16] بگو: «آيا خدا را از ايمان خود با خبر مى‏سازيد؟! او تمام آنچه را در آسمانها و زمين است مى‏داند; و خداوند از همه چيز آگاه است!» (16)


مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [التغابن : 11] هيچ مصيبتى رخ نمى‏دهد مگر به اذن خدا! و هر كس به خدا ايمان آورد، خداوند قلبش را هدايت مى‏كند; و خدا به هر چيز داناست! (11)


أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ [فصلت : 54] آگاه باشيد كه آنها از لقاى پروردگارشان در شك و ترديدند; و آگاه باشيد كه خداوند به همه چيز احاطه دارد! (54)


همانگونه که در آیات فوق مشاهده میکنیم خداوند میفرماید که او بر همه چیز دانا وتوانا و بینا و محیط است و آیات صراحتا اعلان میکنند که بشر توانایی ندارد علم خدا را محک بزند زیرا بر آن احاطه ای ندارد و متقابلآ این دانش خداست که بر همه چیز احاطه دارد


آیا خدا اعمالی را که ما در آینده انجام خواهیم داد میداند؟


اأَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ [الحج : 70] آيا نمى‏دانستى خداوند آنچه را در آسمان و زمين است مى‏داند؟! همه اينها در كتابى ثبت است (همان كتاب علم بى‏پايان پروردگار); و اين بر خداوند آسان است! (70)


........يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء........ بقره 255
.......آنچه را در پيش روى آنها ( بندگان) و پشت سرشان است مى‏داند; (و گذشته و آينده، در پيشگاه علم او، يكسان است.) و كسى از علم او آگاه نمى‏گردد; جز به مقدارى كه او بخواهد. (اوست كه به همه چيز آگاه است; و علم و دانش محدود ديگران، پرتوى از علم بى‏پايان و نامحدود اوست.)........255


يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً [طه : 110]
 آنچه را پيش رو دارند، و آنچه را (در دنيا) پشت سرگذاشته‏اند مى‏داند; ولى آنها به (علم) او احاطه ندارند! (110)


وَهُوَ اللّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ [الأنعام : 3]
اوست خداوند در آسمانها و در زمين; پنهان و آشكار شما را مى‏داند; و از آنچه (انجام مى‏دهيد وخواهيد داد) كسب خواهيد کرد(به دست می آورید) ، با خبر است. (3)


وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ [هود : 6] هيچ جنبنده‏اى در زمين نيست مگر اينكه روزى او بر خداست! او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را مى‏داند; همه اينها در كتاب آشكارى ثبت است! ( در لوح محفوظ ، در كتاب علم خدا) (6)


يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ [الرعد : 42] و به يقين كسانى كه پيش از آنان بودند نيرنگ كردند ولى همه تدبيرها نزد خداست آنچه را كه هر كسى به دست مى‏آورد(در آینده هرچه کسب میکند) مى‏داند و به زودى كافران بدانند كه فرجام آن سراى از كيست 42


اللّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَى وَمَا تَغِيضُ الأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ [الرعد : 8] خدا مى‏داند آنچه را كه هر ماده‏اى [در رحم] بار مى‏گيرد (اشاره به آینده استکه باردار میشوند) و [نيز] آنچه را كه رحمها مى‏كاهند و آنچه را مى‏افزايند و هر چيزى نزد او اندازه‏اى دارد 8


عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ بقره 187 ........ خداوند مى‏دانست(خدا از قبل میدانست) كه شما به خود خيانت مى‏كنيد پس توبه شما را پذيرفت و شما را بخشيد.


...........عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَـكِن لاَّ تُوَاعِدُوهُنَّ سِرّاً إِلاَّ أَن تَقُولُواْ قَوْلاً مَّعْرُوفاً .......... بقره 23............ خداوند مى‏دانست (خدا از قبل میدانست) شما به ياد آنها خواهيد افتاد; (در آینده خواهید افتاد) ولى پنهانى با آنها قرار زناشويى نگذاريد، .............بقره


......وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَى........مزمل 20
خداوند شب و روز را اندازه‏گيرى مى‏كند; او مى‏دانست كه شما نمى‏توانيد مقدار آن را (به دقت) اندازه‏گيرى كنيد (براى عبادت كردن)، پس شما را بخشيد; اكنون آنچه براى شما ميسر است قرآن بخوانيد او مى‏داند بزودى گروهى از شما بيمار مى‏شوند،


وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ [قـ : 16]
ما انسان را آفريديم و وسوسه‏هاى نفس او را مى‏دانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم! (16)


علاوه بر آیات فوق در سوره یوسف خدا توسط پیامبرش از اتفاقات آینده خبر میدهد 7 سال نعمت و برکت و بدنبال ان7 سال قحطی وخشک سالی
يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْراً وَأَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِيَ الأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ [يوسف : 41]
 اى دوستان زندانى من! اما يكى از شما (دو نفر، آزاد مى‏شود; و) ساقى شراب براى صاحب خود خواهد شد; و اما ديگرى به دار آويخته مى‏شود; و پرندگان از سر او مى‏خورند! و مطلبى كه درباره آن (از من) نظر خواستيد، قطعى و حتمى است!» (41)


قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَباً فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِي سُنبُلِهِ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تَأْكُلُونَ [يوسف : 47] ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تُحْصِنُونَ [يوسف : 48] ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ [يوسف : 49]
گفت: «هفت سال با جديت زراعت مى‏كنيد; و آنچه را درو كرديد، جز كمى كه مى‏خوريد، در خوشه‏هاى خود باقى بگذاريد (و ذخيره نماييد). (47) پس از آن، هفت سال سخت (و خشكى و قحطى) مى‏آيد، كه آنچه را براى آن سالها ذخيره كرده‏ايد، مى‏خورند; جز كمى كه (براى بذر) ذخيره خواهيد كرد. (48) سپس سالى فرامى‏رسد كه باران فراوان نصيب مردم مى‏شود; و در آن سال، مردم عصاره (ميوه‏ها و دانه‏هاى روغنى را) مى‏گيرند (و سال پر بركتى است.)» (49)


و یا در سوره کهف در داستان موسی وروبرو شدنش با بنده ای از بنده گان خداکه در آخر داستان این فرد بازگو میکند که علت کارهایی که کرده چیست و همه این اتفاقات مربوط به آینده است و در اینده اتفاق می افتاده و مربوط به اعمالیست که انسانها در آینده مرتکب آن خواهند شد


أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدتُّ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءهُم مَّلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْباً [الكهف : 79]
اما آن كشتى مال گروهى از مستمندان بود كه با آن در دريا كار مى‏كردند; و من خواستم آن را معيوب كنم; (چرا كه) پشت سرشان پادشاهى (ستمگر) بود كه هر كشتى (سالمى) را بزور ميگرفت! (79)


وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَاناً وَكُفْراً [الكهف : 80] فَأَرَدْنَا أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْراً مِّنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْماً [الكهف : 81]
 و اما آن نوجوان، پدر و مادرش با ايمان بودند; و بيم داشتيم كه آنان را به طغيان و كفر وادارد! (80) از اين رو، خواستيم كه پروردگارشان به جاى او، فرزندى پاكتر و با محبت‏تر به آن دو بدهد! (81)


پس با توجه به این آیه خدا میداند که اعمال این پسر در آینده چگونه خواهد بود و چه راهی را انتخاب خواهد کرد


وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنزٌ لَّهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحاً فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذَلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَيْهِ صَبْراً [الكهف : 82]
و اما آن ديوار، از آن دو نوجوان يتيم در آن شهر بود; و زير آن، گنجى متعلق به آن دو وجود داشت; و پدرشان مرد صالحى بود; و پروردگار تو مى‏خواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجشان را استخراج كنند; اين رحمتى از پروردگارت بود; و من آن (كارها) را خودسرانه انجام ندادم; اين بود رازكارهايى كه نتوانستى در برابر آنها شكيبايى به خرج دهى!» (82)






خدا از آینده خبر دارد مانند بهشت و جهنم که در اینده اتفاق خواهد افتاد و خدا میداند


إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَداً وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ [لقمان : 34]
آگاهى از زمان قيام قيامت مخصوص خداست، و اوست كه باران را نازل مى‏كند، و آنچه را كه در رحم‏ها(ى مادران) است مى‏داند، و هيچ كس نمى‏داند فردا چه به دست مى‏آورد، و هيچ كس نمى‏داند در چه سرزمينى مى‏ميرد؟ خداوند عالم و آگاه است! (34)


اگر انچه را در آینده انجام میدهیم را غیب بدانیم خدا آن را میداند


قُل لَّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ [النمل : 65]
 بگو: «كسانى كه در آسمانها و زمين هستند غيب نمى‏دانند جز خدا، و نمى‏دانند كى برانگيخته مى‏شوند!» (65)


عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ [الرعد : 9]
او از غيب و شهود آگاه، وبزرگ و متعالى است! (9)


وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ [الأنعام : 59]
 كليدهاى غيب، تنها نزد اوست; و جز او، كسى آنها را نمى‏داند. او آنچه را در خشكى و درياست مى‏داند; هيچ برگى (از درختى) نمى‏افتد، مگر اينكه از آن آگاه است; و نه هيچ دانه‏اى در تاريكيهاى زمين، و نه هيچ تر و خشكى وجود دارد، جز اينكه در كتابى آشكار ( در كتاب علم خدا) ثبت است. (59)


برخی ترجمه های غلط ایجاد شبه میکنند و ما را به اشتباه می اندازند یعنی حرف ل را که نشانه تاکید در این آیات است بجای ل نفی اشتباه ترجمه میکنند و در ذیل به چند نمونه و ترجمه صحیح آن اشاره می شود


.......... وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ [الحديد : 25]


والبته خدا میداند چه كسى او و رسولانش را يارى مى‏كند بى‏آنكه او را ببينند; خداوند قوى و شكست‏ناپذير است! (25)


وَلْيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُواْ وَقِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ قَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَوِ ادْفَعُواْ ............عمران 167


و به یقین خدا میداند کسانی را که دورویی کردند و به آنها گفته شد بیایید پیکار کنید در راه خدا یا دفاع کنید.........167


وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ [العنكبوت : 3]


و به يقين كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم وحتمآ خدا میشناسد کسانی که راست میگویند و قطعآ میشناسد دروغگويان را 3


وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ [العنكبوت : 11]


و قطعا خدا كسانى را كه ايمان آورده‏اند مى‏شناسد و يقينا منافقان را [نيز] مى‏شناسد 11


اما دو آیه در قرآن وجود دارد که مردم اینگونه پیش خودشان حساب میکنند که خدا نمیداند واز نظر قرآن این محاسبه غلط است زیرا خدا بر همه چیز اگاهی داردعزیزان باید توجه کنند که این گمان و پندارکسانی است که به غلط این تصور را دارند که خدا نمیداند ولی ظن و گمان آنها با واقعیت منطبق نیست و قرآن تاکید دارد که خدا همه چیز را میداند با دقت در هر دو آیه در میابیم که این دو آیه با آیات دیگر که<< ل >>لام تاکید قبل از یعلم نیامده و به جای ان در این دو آیه َلَمَّا آمده یعنی << و لیعلم الله =و قطعآ خدا میداند>> متفاوت است با<< و لما یعلم الله = و هنوز خدا نمیداند>> در این دو آیه است که در معنی کاملا با یکدیگر فرق دارند و دومی بر اساس پندار و محاسبه غلط انسان است بنابر این ترجمه آیات بدین شرح است


أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُتْرَكُواْ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُواْ مِن دُونِ اللّهِ وَلاَ رَسُولِهِ وَلاَ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [التوبة : 16]
آيا پنداشته‏ايد(حساب کرده اید) كه به خود واگذار مى‏شويد و خداوند نمیشناسد كسانى را كه از ميان شما جهاد كرده و غير از خدا و فرستاده او و مؤمنان محرم اسرارى نگرفته‏اند و خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است 16


أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ [آل عمران : 142]
آيا پنداشتيد(حساب کرده اید) كه داخل بهشت مى‏شويد و خداوندنمیداند کسانی را که جهادکرده اند و نمیشناسد شكيبايان شما را 142


همانگونه که در ترجمه صحیح آیات میبینیم هرگز بحثی از ندانستن خدا نیست و در دو آیه آخر خدا از کسانی که افکار باطل دارند سوال میکند که آیا گمان میکنید که خدا نمیداند ویا نمیشناسد و میخواهد که این پندار غلط اصلاح شود زیرا خدا دانای مطلق است بنا بر این هر کجای قران << لیعلم الله >> را قطعا خدا میداند ترجمه کنید صحیح است و این ترجمه توحیدی است و هو بکل شی علیم و او بر هر چیزی داناست






شبهات


گا هآ برخی شبهات و سوالاتی در ذهن ما انسانها بوجود می آید که از زمانهای پیش هم وجود داشته و نتیجه پارادوکسهایی است که ما در ذهن خود ایجاد میکنیم و یکی از انها توانا بودن خداست یعنی اینکه آیا خدا قادر به انجام هر کاری هست یا نه به دو نمونه از این سوالات توجه کنید


1_آیا خداوند میتواند سنگی را بسازد که نتواند آن را بلند کند


2_آیا خداوند بی همتا میتواند همتایی مانند خودش را خلق کند (آیا خدای یگانه میتواند خدای دیگری خلق کند)


پارا دوکسها در علم امروز یعنی تناقض آمیزبه بیانی ساده تر پارادوکس به هر گزاره یا نتیجه‌ای گفته می‌شود که با گزاره‌هایِ قبلیِ گفته شده در همان نظریه یا دستگاهِ نظری، و یا با یکی از باورهایِ قویِ پیش‌زمینه، شهودِ عقلی و یا باورِ عمومی در تناقض باشد. و یا( آنچه كه تناقض آميز، باورنكردني يا خلاف انتظار و شهود ماست. آنچه به نظر درست مي رسد ولي غلط است ، به نظر غلط مي رسد ولي درست است ، يا به نظر غلط مي رسد و واقعا” غلط است.) بعضي پارادوكسها كه متضمن تناقض اند صادق به نظر مي رسند وحتي اين ايده را به ذهن نزديك مي كنند كه چرا تناقضها را نپذيريم! درمنطق پيراسازگار مي توان تناقض داشت و بر خلاف رياضيات كلاسيك، چنين نيست كه از تناقض هر چيزي نتيجه شود.


در دانش و منطق ریاضی هر گزاره یا ارزش درستی دارد یا نادرستی و به بیان ساده تر 2*2=4 میشود واین ارزش درستی است و شما نمیتوانید بگویید که 2*2 =4 نمیشودو برعکس هر عدد دیگری به جای عدد 4 بگذارید ارزش گزاره شما نادرست است


برای فهم بیشتر به این پارادوکسها نگاه کنید


پارادوكس بوچوفسكي
فرض كنيد شما فقط دو برادر داريد كه هر دو از شما مسن تر هستند. در اين صورت جملة به ظاهر غلط ذيل، راست است:
” برادر جوانترم از من مسن تر است“


پارادوكس تخته سياه
تخته سياهي را در نظر بگيريد كه روي آن علاوه بر اعداد ۱، ۲، ۳، جملة ” كوچكترين عدد طبيعي كه روي اين تخته سياه ارائه نشده است. “ نوشته شده است. در اين صورت گرچه عدد ۴ روي تخته سياه نمايش داده نشده است، ولي عبارت مذكور روي تخته سياه، مبين ۴ است.


پارادوكس دروغگو( Liar's Paradox) يا پارادوكس ائوبوليدس
مي گويند روزي ائوبوليدس، متفكر يوناني قرن چهارم قبل از ميلاد، گفت: ” چيزي كه آلان مي گويم دروغ است“. اگر گفتة او درست باشد، آنگاه بنا به آنچه گفته است، بايد گفته اش دروغ باشد، واگر گفتة او دروغ باشد، دوباره بنابر آنچه گفته است نتيجه مي شود كه گفته اش درست است.


پارادوكس اژدها
چگونه مي توانيم راجع به چيزي كه وجود ندارد صحبت كنيم، وقتي كه مي گوييم ” اژدهاي هفت سر وجود ندارد.“


پارادوكس تابلو
اين پارادوكس در ۱۹۱۳ توسط رياضيدان انگليسي جردن (P. E. B. Jourdain) ارائه شد:
تابلوئي داريم كه در يك طرف آن ”جمله پشت اين تابلو راست است.“ و در طرف ديگر آن ”جمله پشت اين تابلو دروغ است.“ نوشته شده است!


پارادوكس جزيرة وحشي ها
در جزيره اي قبيله اي وحشي زندگي مي كردند كه دو خدا، خداي راستي و خداي دروغ داشتند. آنها هر كس را كه به جزيره مي آمد قرباني مي كردند، به اين ترتيب كه از وي سوالي مي پرسيدند، اگر راست مي گفت او را قرباني خداي راستي و اگر دروغ مي گفت، او را قرباني خداي دروغ مي كردند. روزي شخصي وارد جزيره شد. او را گرفتند و از او پرسيدند” سرنوشت تو چه خواهد بود؟“ آن شخص جواب داد ” شما من را قرباني خداي دروغ خواهيد كرد.“ با اين جواب وحشي ها مستاصل شدند زيرا خواه راست گفته باشد و خواه دروغ بايد هم قرباني خداي راستي شود و هم قرباني خداي دروغ!


پارادوكس آرايشگر يا پارادوكس راسل Russell’s Paradox
در دهكده اي فقط يك آرايشگر وجود دارد. او فقط ريش كساني را مي تراشد كه ريش خود را نمي تراشند. سوال اين است كه ريش خود ريش تراش را چه كسي مي تراشد؟ اگر او ريش خود را نتراشد، بايد نزد ريش تراش يعني خودش، برود تا ريشش را بتراشد و اگر ريش خود را بتراشد، نبايد توسط ريش تراش يعني خودش، ريشش تراشيده شود.


پارادوكس اسمارانداچ (Smarandache Paradox )
فرض كنيد A يكي از عبارات ممكن، كامل و . . . باشد. در اين صورت ” همه چيز A است“ ايجاب مي كند كه “~A نيز A باشد”. مثلاً ‌وقتي مي گوييم ” همه چيز ممكن است“ ، نتيجه مي شود كه ” غير ممكن نيز ممكن است“ ، يا از ” هيچ چيز كامل نيست “ اين كه ” كامل نيز كامل نيست “ مستفاد مي شود.
ایجاد تمام پارادوکسهای فوق به این علت است که ارزش درستی و نادرستی دریکجا جمع شده و ایجاد شبه میکند وقتی در جمله ای میگوییم خدا میتواند نمیتوانیم همانجا بگوییم خدا نمیتواند . توانا بودن و ناتوانی نتیجه تناقضی است که ما طرح میکنیم وقتی ما ادعا میکنیم که در قران تناقضی نیست یعنی تمام آیات قران مانند گزاره های ریاضی با دقت بیان شده و همه آیات نماد روشنی از این قوانین ریاضی بدست میدهند وقتی قران میگوید خدا تنهاست قل هو الله احد ویا کسی مانند او نیست لیس کمنثله شی و یا خدا بر همه چیز تواناست والله علی کل شی قدیر ویا او بر هر چیزی داناست و هو بکل شی علیم این گزاره ها همه ارزشهای ریاضی هستند که فقط یک معنی روشن و مفهوم دارند و تناقضی در کفتار نیست یعنی هیچ جای قرآن نمیگوید خدا نمیداند ویا توانا نیست ویا تنها نیست و یاکسی می تواند مانند او باشد


1_آیا خداوند میتواند سنگی را بسازد که نتواند آن را بلند کند


در این گزاره و یا جمله کلمه میتواند و نمیتواند دو ارزش درستی و نادرستی دارند و بر اساس دید ریاضی این جمله نمیتواند هم درست باشد و هم نادرست پارادوکس و تناقض ایجاد شده نتیجه همین طرح غلط مسئله است و طرح صحیح ان اینست که بگوییم خدا میتواند سنگی بسازد و میتواند آن را بلند کند


2_آیا خداوند بی همتا میتواند همتایی مانند خودش را خلق کند (آیا خدای یگانه میتواند خدای دیگری خلق کند)


در جمله فوق بی همتا و همتا در تناقضند وپارادوکس ایجاد شده نتیجه این تناقض است یعنی این گزاره ارزش درستی و نادرستی را یکجا دارد در حالیکه این بر اساس منطق ریاضی غلط است واین گزاره یا جمله فقط میتواند یک ارزش درستی و یا نادرستی داشته باشد و اگر ما بخواهیم از این فرض غلط حکم صحیحی استخراج کنیم غیر ممکن است یعنی از این گزاره غلط نمیتوان به ناتوانی خدا رسید زیرا در سیستم قران اولا خدا بر همه چیز تواناست در ثانی مثل و مانندی ندارد ویگانه است و کسی یا چیزی نمیتواند مانند آن باشد اینها گزاره های قرآنی است که همگی ارزش درستی دارند و هیچیک از گزاره های قرآن نمیگوید خدا نمیداند ویا توانا نیست ویا تنها نیست و یاکسی می تواند مانند او باشد صفاتی مانند علیم=دانا و قدیر=توانا صفت مشبه هستند و چون بر وزن فعیل آمده اند صفت مطلق هستند بنا بر این دانایی و توانایی صفت مطلق خداوند هستند


جبر و اختیار


آیا ما مجبور هستیم؟آیا اختیار داریم؟ اگر خدا میداند که ما به بهشت میرویم یا به جهنم پس ما چه اختیاری از خود داریم؟ آیا خدا ما را مجبور میکند که بد عمل کنیم؟ یا خوب عمل کنیم؟


اینها سوالاتی هستند که برای ما وانسانهای قبل از ما وجود داشته و هنوز هم وجود دارند باید بدانیم که قوانینی در آفرینش هست که در قران بعنوان<< سنت الله >>به آنها اشاره شده و این قوانین برای آفرینش نهاده شده و در اختیار ما نیست مثلا کنترل دستگاه گردش خون گوارش در اختیار ما نیست که اگر بخواهیم جریان خون ویا پمپ قلب را متوقف نماییم ویا هضم غذایی که میخوریم با میل و اراده ما نیست همینطور مرگ ما با اراده ما نیست که هر مقدار که بخواهیم زندگی کنیم
......... قُلْ فَادْرَؤُوا عَنْ أَنفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ [آل عمران : 168]
بگو مرگ را از خود دور کنید اگرشما راست میگویید و تمام هستی در اطاعت از سنت الله یعنی قوانین آفرینش مجبورند پس همه چیز در هستی مطیع الله است آیات متعدد قرآن نشان از این دارد زیرا سنت الله یعنی قوانین آفرینش همه جا و همه چیز رافرا گرفته وقتی شما غذا میخورید نفس میکشید راه میروید حرف میزنید میخوابید و یا میمیرید از این قوانین اطاعت میکنید قلب ما در حالت عادی بین 70 یا 80 بار میتپد و این در اختیار ما نیست و یا وقتی غذا میخوریم معده ما بی آنکه ما اراده ای داشته باشیم غذا را هضم میکند گردش خون در بدن ما نیز از اراده ما خارج است و اگر عصبانی شویم و یا وحشت کنیم ترشح ادرنالین در خون دست ما نیست و یا کار کردن انزیمها و هزاران از این دست در تمام این موارد ما از قوانین الله اطاعت میکنیم
(سوره 13 آیه15) وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ [الرعد : 15]
و برای خدا سجده میکنند کسانی که در آسمانها و زمین هستند چه بخواهند و چه نخواهند وسایه هایشان در صبحگاهان و شامگاهان اما موجودات با شعور در هستی که انسان هم یکی از آنهاست بر اساس قوانین خدا بین گمراهی و هدایت حق انتخاب دارند که بفرموده قرآن هم هدایت و هم ظلالت از جانب خدا و بر اساس قوانین است اما ما هستیم که انتخاب میکنیم و هر مسیری را انتخاب کنیم خدا ما را در همان مسیر میبرد و در قیامت کیفر میبینیم ابلیس هم که در قرآن در زمره جنیان است مانند انسان موجود با شعور است و حق انتخاب دارد و انتخاب ظلالت از سوی او بر اساس قوانین است که الله تعیین کرده ودر آخرت مجازات میشود بر مبنای همین قوانین هیچ کس در انتخاب راه مجبور نیست ولی هر راهی را انتخاب نماید در چهار چوبه قوانین است و خارج از حیطه خداوند نیست و خدا بر همه چیز احاطه دارد بنابر این حتی کافران هم خواسته و نا خواسته از خدا اطاعت میکنند حتی با انتخاب مسیر ظلالت و کیفر آنرا میبینند زیرا هدایت و ظلالت از قوانین خداست سرتاسر خلقت مملواز رحمت و تد بیر خداوند است اما انسان موجودیست دارای شعور و در پذیرش هدایت و ضلالت مختار است هدایت و ضلالت هر دو مخلوق خدا هستند ولی خدا کسی را مجبور به پذیرش هدایت و ضلالت نمیکند بلکه هر کسی مایل به هدایت باشد خدا او را به راه هدایت میبرد وهر کسی مایل به ضلالت باشد خدا او را در مسیر ضلالت میبرد چرا که
(سوره13 آیه 11)


....إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ.... [الرعد : 11] خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملتى) را تغيير نمى‏دهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند 11/13


وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ [يونس : 99[
و اگر پروردگار تو مى‏خواست، تمام كسانى كه روى زمين هستند، همگى به(اجبار) ايمان مى‏آوردند; آيا تو مى‏خواهى مردم را مجبور سازى كه ايمان بياورند؟ 10/99
......وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ [الأنعام : 35]
 .......... و اگر خدا مى‏خواست قطعا آنان را بر هدايت گرد مى‏آورد پس زنهار از نادانان مباش 35/6


فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ [الغاشية : 21] لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ [الغاشية : 22]
پس تذكر ده كه تو فقط تذكر دهنده‏اى! (21) تو سلطه‏گر بر آنان نيستى كه (بر ايمان) مجبورشان كنى، (22) 22 /88


َمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ [الشورى : 6] و تو مامور نيستى كه آنان را مجبور به قبول حق كنى! (6) 6/42


وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ [صـ : 86] ومن از تکلیف کننده گان نیستم 86/79


وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ.......... [الكهف : 29]
بگو: «اين حق است از سوى پروردگارتان! هر كس مى‏خواهد ايمان بياورد (و اين حقيقت را پذيرا شود)، و هر كس ميخواهد كافر گردد 29 /18


لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ............ [البقرة : 256]
در قبول دين، اجباری نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. 256/2


إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [القصص : 56]
 تو نمى‏توانى كسى را كه دوست دارى هدايت كنى; ولى خداوند هر كس را مي خواهد هدايت مى‏كند; و او به هدايت يافتگان آگاهتر است! (56) 56/28


فَيُضِلُّ اللّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ [إبراهيم : 4]
پس خدا هر كه را می خواهد بى‏راه مى‏گذارد و هر كه را مي خواهد هدايت مى‏كند و اوست ارجمند حكيم 4


يعني هر كس خودش گمراهي بخواهد خدا گمراهش میکند وهرکس هدایت بخواهد خدا هدایتش میکند اما کسی را مجبور به هدایت و ضلالت نمیکند اما راه هدایت را نشان میدهد تا به ما کمک کند که در راه ضلالت نرویم و در هیچیک از آیات قرآن کریم نگفته خدا به اجبار کسی را هدایت و یا گمراه میکند


اما اینکه خدا میداند بشر چه راهی را انتخاب میکند و صد البته میداند ارتباطی به اجبار ندارد مانند معلمی که میداند دانش آموز در پایان سال نمره قبولی نمیگیرد و رفوزه میشود اما معلم او را مجبور نمیکند که رفوزه شود بلکه درس را هم به دانش آموز یاد میدهد که بتواند قبول شود اما میداند که دانش آموز نمره قبولی نمیگیرد پس دانستن دليل بر اجبار نيست


خدا میداند که فرعون دست از جنایت و آدمکشی بر نمیدارد اما او را مجبور به آدمکشی نمیکند و مجبور به دست کشیدن از آدمکشی هم نمیکند حتی رسولان خود موسی و هارون را برای یاد آوری بسوی فرعون و لشکریانش میفرستد تا هیچ عذر و بهانه ای برای فرعون و یارانش باقی نماند که ما نمیدانستیم وکسی نبود که ما را راهنمایی کند


ولی فرعون و همراهانش خودشان مسیر ظلالت و آدم کشی را انتخاب میکنند وخدا میداند که آنها چه راهی را انتخاب میکنند و این دانستن مانع انتخاب فرعون نیست


هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [الحديد : 3]
 اول و آخر و پيدا و پنهان اوست; و او به هر چيز داناست. (3)


                                                                                                         بنده خدا





هیچ نظری موجود نیست: