آیا به آسمان نمینگرند که ما آن را چگونه بر افراشتیم (قرآن)

آیا به آسمان نمینگرند که ما آن را چگونه بر افراشتیم (قرآن)
نیروی گرانش در سیاهچاله ها بحدی قویست که همه چیز را بدرون خود میکشد حتی نور هم در دام این نیرو می افتد و نمیتواند از آن بگریزد

5 - ملکت ایمان کنیز نیست و به معنی صاحبان پیمان است



ملکت ایمان زنان مومن و مهاجری که با مومنین هم پیمان هستند



بحثی پیرامون واژه ی ملکت ایمان در قرآن


  بسیاری از مترجمین وقتی معنای حقیقی کلمه ای را در قرآن نمیدانند بناچار آن را از مترجمین دیگر کپی میکنند و این ترجمه ها برای تایید حوزه های علمیه و مراجع تقلید و مولوی ها و ماموستاها و آیت الله ها و حجت الاسلام والمسلمین ها باید منطبق با نوشته ها و روایات در کتب حدیث باشد در غیر اینصورت ترجمه ی مترجم مجوز نشر نخواهد گرفت و مترجمین باید بدانند که ترجمه ی قرآنی که ارائه میکنند نباید روایتها و احادیث را نقض کنند   مسئله ای که بسیار اهمیت دارد ومتاسفانه مترجمین قران به آن توجهی ندارند مفهوم و درک کلمه توحید در قرآن است و ما میبینیم برای منطبق بودن قرآن با روایات به عنوان مثال کلمه ملکت ایمانکم را کنیز ترجمه کرده اند باید بدانیم که کلمه ملکت ایمان ترکیبی از 2 واژه ملکت یعنی مالک است و ایمان به معنی عهد و پیمان و به معنی سوگند در قرآن آمده و برده داری و کنیز داری در قرآن نیست و بعضی ترجمه های غلط که کنیز را ترجمه کرده اند با روح قرآن در تضاد هستند زیرا که روح توحیدی قرآن انسانها را آزاد میداندو نه برده و کنیز اربابان متفرق و اندیشه ی مبتنی بر اربابان را نفی میکند

در تمام آیات واژه أَيْمَانِ به معنای عهد و پیمان و یا سوگند آمده و در تمام آیات قرآن به همین معناست




اما ترکیب این دو واژه (ملکت ایمانکم) به معنی آنان زنانیکه درپیمان شما هستند یا هم پیمان شما هستند یا زنانیکه عهد شما را مالک هستند زنانی که با شما پیمان دارند و هم پیمان شما هستند به آیات زیر توجه کنید
محصنات زنانی هستند که در کنار خانواده خود و طایفه خود زندگی میکنند وتحت حمایت خانواده و طایفه شان هستند و خوراک و پوشاک ومسکن و معیشت آنها یا توسط پدریا برادر یا خانواده تامین میشود وملکت ایمان زنانی هستند که پس از اینکه ایمان آورده اند از قوم و قبیله و یا طایفه ای کافر جدا شده و هجرت کرده و بسوی مومنین آمده اند وبر اساس عهدی در بین مومنین با کسانی که در خانه آنها زندگی میکنند پیمان دارنداما این پیمان نکاح نیست این پیمانیست میان مومنین و زنان مهاجر که طبق آن مومنین باید آنها را در خانه های خود پناه داده و به قوم کافر پس ندهند وتمام هزینه های خوراک و پوشاک ومسکن و مایحتاج ومعیشت زندگی آنان را تامین کنند در حالیکه همسرشان نیستند اما اگر بخواهند با این زنان ازدواج کنند باید مانند محصنات مزدشان را بدهند و تمام مراحل نکاح در مورد محصنات در مورد ملکت ایمان هم جاریست وفرقی ندارند
پس این زنان و هم پیمانان چه کسانی هستند؟ و چه پیمانی با مومنان دارند؟ این پیمان چیست و چگونه است؟ در قرآن کریم فقط در یک آیه سوره ممتحنه سوره 60 آیه 10 مسلمانان حق دارند با زنانی که شوهر دارند ازدواج کنند 10/60

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءكُمُ
الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ [الممتحنة : 10] اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چون زنانی ايمان آورده و مهاجرت کرده اند نزد شما آيند آنان را بيازماييد خدا به ايمان آنان داناتر است پس اگر آنان را باايمان تشخيص داديد ديگر ايشان را به سوى كافران بازنگردانيد (چون) نه آن زنان بر ايشان حلالند و نه آن [مردان] بر اين زنان حلال و هر چه خرج [اين زنان] كرده‏اند به [شوهران] آنها بدهيد و بر شما گناهى نيست كه در صورتى كه مهرشان را به آنان بدهيد با ايشان ازدواج كنيد و به آمیزش با زنان كافر متمسك نشويد و آنچه را شما خرج كرده ‏ايد مطالبه كنيد و آنها هم بايد آنچه را خرج كرده‏ اند [از شما] مطالبه كنند اين حكم خداست [كه] ميان شما داورى مى‏ كند و خدا داناى حكيم است (۱۰)
دقت در این آیه کاملآ مشخص میسازد که این زنان از ظلم و جور و ستمی که بر مبنای مرد سالاری در قبایل کافر بر زنان اعمال میشده و با شنیدن پیام برابری انسان ها و برابری زن و مرد که در بین مسلمانان رایج بوده این پیام را باور کرده و ایمان آورده اند سپس برای پیوستن به مسلمانان قبیله و عشیره و زندگی خود را ترک نموده و به سوی مسلمانان هجرت نموده اند و خداوند طبق آیات قرآن زن مومن نمیتواند با مرد کافرازدواج کند و بالعکس یعنی مرد مومن هم نمیتواندبا زن کافرازدواج کند و در این آیه به مومنان دستور میدهد که آنزنان را که ایمان آورده اند و هجرت کرده وبه نزد شما آمده اند بسوی کافران بر نگردانید و هرچه آنها هزینه کرده اند یعنی خوراک پوشاک مسکن و مایحتاج زندگی شان را در اختیار آنها قرار دهید و این زنان باید در خانه های مومنین بر اساس عهد و پیمانی(تامین معیشت زندکی) که بین آنها و مومنین بود در خانه هایشان زندگی میکردند و از امکانات زندگی بهرمند میشدند و این وظیفه مومنان بود که معاش آنها را تامین نمایند اما این زنان همسران مومنان نبودند و خدا وند میفرمایند که مشکلی بر مومنان نیست که با این زنان ازدواج کنند اگر اجرت و مهریه آنها را مانند زنان دیگر به انها پرداخت کنند باید تاکید کنم که فقط و فقط در همین یک آیه از قرآن کریم مومنان میتواند با زنان شوهر دار ازدواج نمایند و این زنان با میل و رغبت قلبی نسبت به پذیرش اسلام و بعد از قبول اسلام در زمره مومنین هستند و باز گرداندن آنها به قوم کافر جایز نیست و هرگز در قرآن جان و مال و خانواده ی هیچ کس حتی کافران و مشرکان مباح نیست و هر کس غیر از این حکم کند غیر از حکم خداوند حکم نموده و هر کس غیر از حکم خدا حکم نماید طبق آیات قران فاسق و کافر و ظالم است 
 سوره 5آیه44و45و47 وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ [المائدة : 44]<و آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نمى ‏كنند، كافرند. (44)>>
وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ [المائدة : 45]<<و هر كس به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نكند، ستمگر است. (45)>>

وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ [المائدة : 47]<<و كسانى كه بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم نمى‏ كنند، فاسقند. (47)>>


پس افسانه حمله به قبایل کفار و اسیر گرفتن زنان کافر و کنیز ساختن از این زنان در قرآن کریم اصلآ و ابدآ وجود ندارد و ترجمه هایی که اصحاب مذاهب مختلف از جمله شیعه و سنی برای واژه ملکت ایمان به عنوان کنیز داده اند مبنای قرآنی ندارد و بر گرفته از تعالیم غلط و اشتباهی است که در کتاب های غیر از قرآن موجود است که به آنها اعتقاد دارند وبرخلاف حکم  خداوند در قرآن که کنیزداری و برده داری را نفی میکند کتابهای احادیث تمامآ کنیز داری و برده داری را ترویج میکنند و برای آن احکام تعین میکنند وترجمه مترجمین با اعتقاد و باور های بر گرفته از همین احادیث جعلی و قلابی است که بر ضد احکام خدا و رسول در قرآن است
 برای بررسی کلمه أَيْمَانِ وترجمه آن در قرآن توسط همین مترجمین به آیات توجه کنید
لاَ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ
بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَـكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ [المائدة : 89] خدا شما را به سوگندهاى بيهوده‏ تان مؤاخذه نمى‏ كند ولى به سوگندهايى كه [از روى اراده] مى‏ خوريد [و مى ‏شكنيد] شما را مؤاخذه مى‏ كند و كفاره‏ اش خوراك دادن به ده بينواست از غذاهاى متوسطى كه به كسان خود مى‏ خورانيد يا پوشانيدن آنان يا آزاد كردن بنده‏ اى و كسى كه [هيچ يك از اينها را] نيابد [بايد] سه روز روزه بدارد اين است كفاره سوگندهاى شما وقتى كه سوگند خورديد و سوگندهاى خود را پاس داريد اين گونه خداوند آيات خود را براى شما بيان مى ‏كند باشد كه سپاسگزارى كنيد (۸۹)
وَأَوْفُواْ بِعَهْدِ اللّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ
وَلاَ تَنقُضُواْ الأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلاً إِنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ [النحل : 91] و چون با خدا پيمان بستيد به پيمان خود وفا كنيد و عهد [خود را] پس از استوار كردن آنها نشكنيد با اينكه خدا را بر خود ضامن [و گواه] قرار داده‏ايد زيرا خدا آنچه را انجام مى ‏دهيد مى‏ داند (۹۱)
وَلاَ تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ
أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ وَتُصْلِحُواْ بَيْنَ النَّاسِ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [البقرة : 224] لاَّ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِيَ أَيْمَانِكُمْ وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ [البقرة : 225] و خدا را دستاويز سوگندهاى خود قرار مدهيد تا [بدين بهانه] از نيكوكارى و پرهيزگارى و سازش‏ دادن ميان مردم [باز ايستيد] و خدا شنواى داناست (۲۲۴) خداوند شما را به سوگندهاى لغوشما را مؤاخذه نمى‏ كند ولى شما را بدانچه دلهايتان [از روى عمد] فراهم آورده است مؤاخذه مى‏ كند و خدا آمرزنده بردبار است (۲۲۵)
وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُواْ أَهَـؤُلاء الَّذِينَ
أَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُواْ خَاسِرِينَ [المائدة : 53] و كسانى كه ايمان آورده‏اند مى‏ گويند آيا اينان بودند كه به خداوند سوگندهاى سخت مى‏ خوردند كه جدا با شما هستند اعمالشان تباه شد و زيانكار گرديدند (۵۳)
وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ
لَئِن جَاءتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الآيَاتُ عِندَ اللّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءتْ لاَ يُؤْمِنُونَ [الأنعام : 109] و با سخت‏ترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزه‏اى براى آنان بيايد حتما بدان مى‏ گروند بگو معجزات تنها در اختيار خداست و شما چه مى‏دانيد كه اگر [معجزه هم] بيايد باز ايمان نمى‏آورند (۱۰۹)
وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ
وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ [التوبة : 12] و اگر سوگندهاى خود را پس از پيمان خويش شكستند و شما را در دينتان طعن زدند پس با پيشوايان كفر بجنگيد چرا كه آنان را هيچ پيمانى نيست باشد كه [از پيمان‏شكنى] باز ايستند (۱۲)
اَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُمْ
وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤُمِنِينَ [التوبة : 13] چرانمی جنگید با گروهى كه پیمانهای خود را شكستند و بر آن شدند كه فرستاده [خدا] را بيرون كنند و آنان بودند كه نخستين ‏بار [جنگ را] با شما آغاز كردند آيا از آنان مى ‏ترسيد با اينكه اگر مؤمنيد خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد (۱۳)
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ
جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُل لَّا تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [النور : 53] و با سوگندهاى سخت‏ خود به خدا سوگند ياد كردند كه اگر به آنان فرمان دهى بى شك [براى جهاد] بيرون خواهند آمد بگو سوگند مخوريد اطاعتى پسنديده [بهتر است] كه خدا به آنچه مى‏ كنيد داناست (۵۳)
وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ
لاَ يَبْعَثُ اللّهُ مَن يَمُوتُ بَلَى وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً وَلـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ [النحل : 38] و با سخت‏ترين سوگندهايشان بخدا سوگند ياد كردند كه خدا كسى را كه مى‏ ميرد بر نخواهد انگيخت آرى [انجام] اين وعده بر او حق است ليكن بيشتر مردم نمى‏ دانند (۳۸)
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءهُمْ نَذِيرٌ لَّيَكُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءهُمْ نَذِيرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُوراً [فاطر : 42]

 با سوگندهاى سخت‏ خود به خدا سوگند ياد كردند كه اگر هرآيه هشداردهنده‏اى براى آنان بيايد قطعا از هر يك از امتها[ى ديگر] راه‏يافته‏ تر شوند و چون هشداردهنده‏ اى براى ايشان آمد جز بر نفرتشان نيفزود (۴۲)





يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ [النور : 58] اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد قطعا بايد زنان هم پیمان شما شما و كسانى از شما كه به [سن] بلوغ نرسيده‏ اند سه بار در شبانه روز از شما كسب اجازه كنند پيش از نماز بامداد و نيمروز كه جامه‏ هاى خود را بيرون مى‏ آوريد و پس از نماز شامگاهان [اين] سه هنگام برهنگى شماست نه بر شما و نه بر آنان گناهى نيست كه غير از اين [سه هنگام] گرد يكديگر بچرخيد [و با هم معاشرت نماييد] خداوند آيات [خود] را اين گونه براى شما بيان مى‏ كند و خدا داناى سنجيده‏ كار است (۵۸)
اگر به فرض اینکه اینها
کنیز هستند و بر صاحبان خود حلال و محرم هستند وصاحب کنیز میتواند با کنیز خود همبستر شودپس چه نیازی است که در این آیه خدا میفرماید این زنان بایدمانند کسانی که برایتان حلال نیستند هنگامیکه لباسهایتان را از تن بیرون میآورید باید از شما اجازه بگیرند و بعد وارد شوند؟
وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا
مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [النساء : 25] و هر كس از شما از نظر مالى نمى‏تواند زنانی را [که همراه و در کنار خانواده هایشان ] پاكدامن با ايمان را به همسرى [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه هم پیمان با آنان هستيد [ازدواج كند] و خدا به ايمان شما داناتر است [همه] از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانواده‏شان به همسرى [خود] درآوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد [به شرط آنكه] پاكدامن باشند نه زناكار و دوست‏گيران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتكب فحشا شدند پس بر آنان نيمى از عذاب زنانی است که با خانواده هایشان هستند اين براى كسى از شماست كه از آلايش گناه بيم دارد و صبر كردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است (۲۵)
و با توجه در آیه فوق می بینیم که خدا میفرماید برای ازدواج با ملکت ایمان از خانواده های آنها اجازه بگیریدو با اجازه اهل آنان با ایشان ازدواج کنید باز سوال اساسی اینست اگراینها
کنیز هستند چگونه است که خدا میفرماید با انها ازدواج کنید و با اجازه خانواده هایشان با آنها ازدواج کنید؟در حالیکه کنیز و برده در باور این افراد جزو ما یملک صاحب خود است و صاحب برده و کنیز میتواند حتی انها را بکشد ویا بفروشد
به این نظر اقای طباطبایی صاحب المیزان توجه کنیدکه ذیل تفسیر سوره نساء آیه 25 یعنی همین آیه بالایی ج/4 ص 425 این نظر را دارد


(((و بنا بر این:جمله الا ما ملکت ایمانکمدر این مقام خواهد بودکه حکم منعی که در محصنات بود از کنیزان محصنه برداردیعنی بفرمایدزنانی که ازدواج کرده اند ویا بگو شوهر دارند ازدواج با انها حرام است به استثنای کنیزان که در عین اینکه شوهر دارند ازدواج با آنها حلال است به این معنا که صاحب کنیز که او را شوهر داده میتواند بین کنیز و شوهرش حایل شودو در مدت استبراء نگذارد با شوهرش تماس بگیرد و آنگاه خودش با او هم خوابگی نموده دوباره به شوهرش تحویل دهد.)))
و در قسمت دیگر ذیل همین آیه نساء25 ج/4 ص 446 میگوید

(((از این بابت است که صاحبان ایشان(کنیزان)به شرحی که در فقه ذکر کرده انددر خود کنیزان و در فرزندان ایشان حق دارند برای اینکه به فتوای عامه و در شیعه به فتوای بعضی از علما و از آن جمله علامه در کتاب قواعد در صورتی که در ازدواج صاحب کنیز شرط کند که هر چه از این کنیز فرزند برایت متولد شودبرده من باشداین شرط لازم الوفاست ودر باره خود کنیز هم مالک حق دارد کنیز شوهر داده اش را بخدمت بکیردوحتی بفروش برساند)))نقل از المیزان جلد 4 صفحه ی 446
مطلبی که اینجا روشن است اینست که مسلمانان بسته به جایگاه فرقه ای خویش هر گونه که از روایتهاو احادیث دارند ملاک و مبنای فهم و استنتاج قرار میدهند و براحتی قرآن را کنارمیگذارند یعنی برایشان احادیث مهمتر از قران است و آقای طباطبایی هم از این قاعده مستثنا نیست و جالب است که اینها بعنوان علامه و آیت الله میان مردم شناخته شده اند وسود جویان دین فروش برای مردم عوام طوری جا انداخته اند که مخالفت با نظرآنها را مترادف با نظر خدا میدانند
لَّا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ وَاتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيداً [الأحزاب : 55]
دقت در این آیات روشن میکند که اینجا زنها هستند که دارای پیمان هستندوموضوع بر عکس میشود و اینجا
زنانی هستند که هم پیمان دارند
بنابر این و با توجه به دلایل متعدد قرآنی ترجمه ملکت ایمان به معنی کنیز ترجمه ایست کاملآ غلط و مخالف با روح توحیدی قرآن کریم بر اساس تعالیم بر گرفته از احادیث نوشته شده که قدیمی ترین این احادیث 250 سال بعد از پیامبر برای اهل سنت و بیش از 300 سال بعد از پیامبر برای اهل تشیع نوشته شده .

ابتد باید توجه کنیم که در کتابها و باور های اهل تسنن و اهل تشیع کلمه کنیز به زنانی اطلاق می شود که در حمله مسلمانان به قبایل کفار و کشتن کفار و غارت اموال آنها زنان آنان را تصاحب می کردند و کنیز خود می ساختند که خود این مسئله با اصل و اساس آیات قرآن در تضاد است زیرا در سوره های متعدد قرآن کریم سوره 2 آیه 190 قران کریم میفرماید :

وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ [البقرة : 190] فقط با کسانی بجنگید که با شما می جنگند و به کسی تجاوز و تعددی نکنید زیرا خدا تجاوزکاران را دوست ندارد و در ادامه آیات

192 و 193 میفرماید که اگر دست از جنگ کشیدند خدا آمرزنده و مهربان است و اگر دست از جنگ کشیدند شما نیز از جنگ دست بکشید از این قبل آیات در قرآن کریم بسیاراند و یا میگوید اگر مشرکان تمایل به صلح داشتند تو با آنها صلح کن قرآن مومنان را از تجاوز و تعددی به غیر مومنان باز میدارد و فقط و فقط در مقام دفاع است که به مومنان اجازه دفاع از خود در مقابل متجاوز را صادر میکند اما باید بدانیم که وقتی خداوند اجازه تجاوز را از ما گرفت داستان ها و افسانه های ساختگی حمله مسلمانان و تجاوز و غارت کافران و زنانشان باطل و بی اثر است اما نکته مهم دیگری که باید بدان اشاره داشت مسئله ایست که قرآن میگوید مسلمانان حق ندارند با زنان مشرک و کافر ازدواج کنند

وَلاَ تَنكِحُواْ الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ
لأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلاَ تُنكِحُواْ الْمُشِرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُواْ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُوْلَـئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللّهُ يَدْعُوَ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ [البقرة : 221] و با زنان مشرك ازدواج مكنيد تا ايمان بياورند قطعا خدمتکاری با ايمان بهتر از زن مشرك است هر چند [زيبايى] او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند قطعا بنده ای با ايمان بهتر از مرد ی مشرك است هر چند شما را به شگفت آورد آنان [شما را] به سوى آتش فرا مى‏ خوانند و خدا به فرمان خود [شما را] به سوى بهشت و آمرزش مى ‏خواند و آيات خود را براى مردم روشن مى‏ گرداند باشد كه متذكر شوند (۲۲۱)
وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ با زنان کافر آمیزش نکنید (ممتحنه 10)

این آیات نیز خط بطلانیست بر یاوه گویی های کسانی که معتقد به اسارت گرفتن زنان کافر و
کنیز ساختن آنان برای خود است زیرا که در قبایل کافر زنان نیز کافرند و بر اساس فرامین قرآن مسلمانان حتی حق ندارند که با زنان کافر ازدواج کنند چه رسد به اینکه به آنان به عنوان اسیران جنگی تجاوز کنند
و اما مسئله ی سوم اینست که مومنین حق تجاوز به هیچ زنی را ندارند مگر با زنی که با او ازدواج کرده باشند

سوره 5آیه44و45و47
وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ [المائدة : 44]<و آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نمى ‏كنند، كافرند. (44)>>
وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ [المائدة : 45]<<و هر كس به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نكند، ستمگر است. (45)>>

وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ [المائدة : 47]<<و كسانى كه بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم نمى‏ كنند، فاسقند. (47)>>


پس افسانه حمله به قبایل کفار و اسیر گرفتن زنان کافر و کنیز ساختن از این زنان در قرآن کریم اصلآ و ابدآ وجود ندارد و ترجمه هایی که اصحاب مذاهب مختلف از جمله شیعه و سنی برای واژه ملکت ایمان به عنوان کنیز داده اند مبنای قرآنی ندارد و بر گرفته از تعالیم غلط و اشتباهی است که در کتاب های غیر از قرآن موجود است که به آنها اعتقاد دارند وبرخلاف حکم  خداوند در قرآن که کنیزداری و برده داری را نفی میکند کتابهای احادیث تمامآ کنیز داری و برده داری را ترویج میکنند و برای آن احکام تعین میکنند وترجمه مترجمین با اعتقاد و باور های بر گرفته از همین احادیث جعلی و قلابی است که بر ضد احکام خدا و رسول است در قرآن
                                                                                                                               بنده خدا

بر اساس فرامین قرآن مسلمانان حتی حق ندارند که با زنان کافر ازدواج کنند چه رسد به اینکه به آنان به عنوان اسیران جنگی تجاوز کنند
و اما مسئله ی سوم اینست که مومنین حق تجاوز به هیچ زنی را ندارند مگر با زنی که با او ازدواج کرده باشند

سوره 5آیه44و45و47
وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ [المائدة : 44]<و آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نمى ‏كنند، كافرند. (44)>>
وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ [المائدة : 45]<<و هر كس به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نكند، ستمگر است. (45)>>

وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ [المائدة : 47]<<و كسانى كه بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم نمى‏ كنند، فاسقند. (47)>>


پس افسانه حمله به قبایل کفار و اسیر گرفتن زنان کافر و کنیز ساختن از این زنان در قرآن کریم اصلآ و ابدآ وجود ندارد و ترجمه هایی که اصحاب مذاهب مختلف از جمله شیعه و سنی برای واژه ملکت ایمان به عنوان کنیز داده اند مبنای قرآنی ندارد و بر گرفته از تعالیم غلط و اشتباهی است که در کتاب های غیر از قرآن موجود است که به آنها اعتقاد دارند وبرخلاف حکم  خداوند در قرآن که کنیزداری و برده داری را نفی میکند کتابهای احادیث تمامآ کنیز داری و برده داری را ترویج میکنند و برای آن احکام تعین میکنند وترجمه مترجمین با اعتقاد و باور های بر گرفته از همین احادیث جعلی و قلابی است که بر ضد احکام خدا و رسول است در قرآن
برای بررسی بیشتر در باره ی برده و کنیز به وبلاگ زیر بروید
 http://quranmoslems.blogspot.com/2010/01/blog-post_5447.html
                                                                                                                               بنده خدا

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام به برادر دانشمند آقای رودخونه
من سال های پیش در پالتالک از مطالب شما خیلی بهره بردم. از این مقاله مستدل نیز. متشکرم.
فکر می کنم بهترین ترجمان موجود از ملک ایمان قرآنی همین مقاله شما باشد و اگر به تمام جوانب آن پاسخ داده شود و بدون نقطه ضعف باشددر حد یک کشف تاریخی بسیار ارزشمند قرآنی است. انشاءالله
اما هنوز یک سئوال در این زمینه من وجود دارد که امیدوارم شما جوابش را بدانید و برای من بنویسید منظورم این است که با توجه به معنای ملکت ایمان در مقاله شما، این افراد در حالت عادی به نوعی نامحرم هستند یعنی دسترسی به آنها ممنوع است و فقط از طریق ازدواج شرعی امکان پذیر است و همچنانکه در آیه قرآنی نشان داده اید به دلیل همین عدم محرمیت، آنها باید در اوقات استراحت برای ورود به اتاق اجازه بگیرند.
اما آیات 5و6 مومنون آنها را از نظر جنسی در ردیف همسر قرار داده و حفظ فروج در مقابل آنها را لازم نمی دانند همچنانکه در مقابل همسر لازم نیست.
این تناقض را چگونه حل می کنید؟
5- والذین لفروجهم حافظون
6- الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم.
منتظر پاسخ جنابعالی هستم به این ایمیل
abanm@live.com
یا در حاشیه همین مقاله
لطفآ از نمایش این کامنت خودداری کنید. مگر خلاصه آن به همراه پاسخ مستدل شما.
با سپاس فراوان و خدا نگهدارتان

karim eslami گفت...

سلام دوست گرامی abanm@live.com ملکت ایمانی که در منزل مومنان هستند دارای پیمان نامه هایی از مومنان هستند و مومنان هرگاه بخواهند میتوانند با آنها حتی اگر شوهر داشته باشندازدواج کنند در حالیکه با زنهای شوهر دار غیر از ملکت ایمان نمیتوان ازدواج کرد این استثنا به این دلیل است میتوانید از ترجمه ی قرآن من که بتازگی آن را در وبلاگ گذاشته ام استفاده کنید www.quranmoslems.blogspots.com

ناشناس گفت...

سلام
آقای اسلامی عزیز
بسیار سپاسگزارم بخاطر روشنگری بی نظیرتان
در پناه حق باشید و خدا همیشه حافظ و پشتیبانتان

ناشناس گفت...

با سلام و آرزوی توفیق برای حضرت عالی،
بسیار از مطلب آورده شده استفاده کردم. سوالی که هست چنانچه ملکت یمین را به صاحبان پیمان یا آن زنان که با ایشان قرار دادی داریم ترجمه کنیم که به عقیده ینده ترجمه صحیحی می باشد. و اگر در سوره مومنون آنجا که سخن از حفاظت از فروج است ملک یمین در کنار زوج مستثنی شده. و اگر تنها راه همخوابی با ملک یمین ازدواج است، چرا در آن آیه تنها به إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ بسنده نشده است. چرا که ملک یمین هم پس از عقد ازدواج از جمله ازواج خواهد بود. دلیل آوردن این دو در کنار هم در آیه 6 سوره مومنون می تواند دلیل بر آن باشد که ملک یمین حتی قبل از انکه در دایره ازواج باشد عیان کردن فروج بر آن بلامانع است. نظر حضرت عالی در این باره میتواند راهگشای ینده حقیر باشد. امید است که قلم فرسایی نمایید و توضیحی در این باره برای بنده عنایت فرمایید.

karim eslami گفت...

سلام ناشناس گرامی با توجه به اینکه سوال شما آدرسی نداشت ناچارآ در همین جا نظرم را مینویسم قران می گوید برای همبستر شدن با ملکت ایمان باید با آنها ازدواج کرد و اجورشان را به آنها داد و یا می گوید که ملکت ایمان در سه دوره از روز که فرد وضعیت مناسبی ندارد باید از او اجازه بگیرند

karim eslami گفت...

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ۚ مِّن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ۚ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ ۚ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ ۚطَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمُ الْآيَاتِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٥٨﴾
ای کسانی که ایمان آوردید کسانی که دارای پیمانی از شما هستند و کسانی از شما که به بلوغ جنسی نرسیده اند باید از شما اجازه بگیرند سه مرتبه قبل از نماز صبحدم و وقتی که هنگام ظهر لباس خود را از تن بدر می کنید و بعد از نماز عشاء سه زمان خصوصی جنسی برای شماست کناهی بر شما و بر آنها نیست که بعد از آن اطراف شما گردش کنند بعضی از شما بر بعضی دیگر گردش کنند بدانسان خدا آیاتش را برای شما بیان میکند و خدا دانای با حکمت است ﴿۵۸﴾

karim eslami گفت...

اینها توضیحی است برای سوره ی مومنون
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ﴿٥﴾
و کسانی که آنها حریمشان (روابط یا تمایلات جنسی شان) را کنترل میکنند (که فعل حرام نکنند) ﴿۵﴾
إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ﴿٦﴾
مگر بر همسرانشان و یا با هم پیمانانشان و در این صورت سرزنشی برای آنها نیست﴿۶﴾
فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿٧﴾
و هرکس به غیر از این دنبال راه دیگری باشد آنها متجاوز (از حریم و حدود خدا) هستند﴿٧﴾

karim eslami گفت...

برای اینکه بیشتر بدانیم به دو آیه در باره ی کلاله توجه کنید در سوره ی نساء آیه ی 12 موردی در باره ی کلاله مطرح میکند که اینگونه گمان میشود که سهم برادر و خواهر در کلاله برابر است اما در آیه 176 آن را توضیح میدهد تا مومنان گمراه نشوند این توضیحات نیز برای سوره ی مومنون نیز هست

karim eslami گفت...

وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ ۚ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ ۚ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ ۚ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ ۚ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم ۚ مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ ۗ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ ۚ فَإِن كَانُوا أَكْثَرَ مِن ذَٰلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ ۚ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَىٰ بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ ۚ وَصِيَّةً مِّنَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ ﴿١٢﴾
و برای شما نصف میراث زنانتان است در صورتیکه فرزند نداشته باشند ولی اگر فرزند داشته باشند سهم شما یک چهارم از میراث است پس ازعمل به وصیتی که وصیت نموده اند ویا پرداخت بدهی ها ( که اول باید پرداخت شود) و سهم زنان یک چهارم از میراث شماست اگر فرزندی نداشته باشید ولی اگر فرزند داشتید سهم آنها یک هشتم از میراث است پس از عمل به وصیتی که به آن وصیت کرده اید و یا پرداخت بدهیها واگرمردی باشد که از او کلاله ارث ببرند (کسی که همسر و فرزندی ندارد و از او پدر و مادر و برادرها و خواهر ها ارث میبرند) و برایش یک خواهر ویک برادر باشد ویا زنی که برایش یک خواهر و یک برادر باشد سهم هر یک از آنها یک ششم است ولی اگر تعدادشان (تعداد برادر ها و خواهرها) بیشتر باشد همگی در یک سوم مال شریک هستند پس از عمل به وصیتی که به آن توصیه شده و پرداخت بدهیها و بدون ضرر رساندن (این حکم) توصیه ایست از جانب خدا و خدا دانای بردباراست ﴿۱۲﴾ 401

karim eslami گفت...

يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّـهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ ۚ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ ۚ وَهُوَ يَرِثُهَا إِن لَّمْ يَكُن لَّهَا وَلَدٌ ۚفَإِن كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ ۚ وَإِن كَانُوا إِخْوَةً رِّجَالًا وَنِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ ۗ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمْ أَن تَضِلُّوا ۗوَاللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٧٦﴾
از تو نظر میخواهند بگو خدا به شما درباره ی کلاله نظر میدهد اگر مردی بمیرد که فرزندی نداشته باشد و برای او خواهری باشد برای خواهراش نصف آنچه را به ارث گذاشته خواهد بود و آن مرد از آن زن ارث میبرد اگر آن زن فرزندی نداشت ولی اگر دو نفر زن باشند برای هرکدام از آندو دو ثلث است از آنچه به ارث گذاشته شده و اگر برادران یا خواهرانی مردانی و زنانی باشند پس برای مرد مانند سهم دو زن است خدا برای شما بیان میکند که گمراه نشوید و خدا به هر چیزی داناست ﴿۱۷۶﴾

karim eslami گفت...

در دو آیه ی فوق آیه ی 176 سوره ی نساء توضیحی برای روشن شدن مفهوم آیه 12 همان سوره است در مورد اشکال شما برادر و یا خواهر گرامیم با نام ناشناس در سوره ی مومنون نیز همین مسئله صادق است و آیات دیگر که در مطلب نوشته ام ملکت ایمان را توضیح میدهد